در پایین سمت راست همانطور که گفته شد کارن را میبینید که بر روی قایق جهنمیان را به سمت جهنم میبرد و در آنجا تحویل مینوس غول شاخدار میدهد.
در تصویر ارواح گناه کاران و حواریون هر دو با هم دیده میشوند..در این میان صحنه ای مشاهده میکنید که 2 روح خیر و شر بر سر بردن یکی از ارواح آدمیان برای به بهشت یا به جهنم بردن آن می جنگند.یک چشم این فرد از شدت ترس بسته و یک چشم دیگر از امیدواری باز است.
در میانه تصویر در حدود یک سوم میانی در سمت چپ و راست از نظر بیننده 2 واقعه را مشاهده میکنید ..در سمت راست فرشتگان در حال مبارزه با ارواح جهنمیانی هستند که میخواهند به زور به بهشت وارد شوند و در سمت چپ تابلو در حال کمک به بهشتیانی هستند که با وجود بهشتی بودن توانایی پرواز به آنجا را ندارند (در پایین علت آن را توضیح داده ام).در بالای تابلو سمت چپ ابزارهای آزار مسیح در روز به صلیب کشیدن او را میبینید که فرشتگان به عرش اعلی بالا برده اند.(قسمت بالا سمت راست را هنوز متوجه نشده ام که موضوع چیست)
در مرکز تابلو هم با دمیدن صور اسرافیلی مردگان را از خواب بیدار میکنند.همانطور که در عکس بالا هم گذاشته شد اکثر شخصیت ها معرفی شده اند و با اینحال اگر سوالی بود در کامنتها پاسخ میدهم.
نکته دیگری که باید اضافه کنم و در پست قبلی سوال برانگیز بود و البته اشتباه پاسخ داده بودم راجع به پاهایی است که در بالای تابلو آویزان به نظر میرسد.همانطور که دوست خوبمان سوم شخص مفرد اشاره کردند زیر آن نوشته است است یونش و البته این پاهای یونس پیامبر است که در پایین عکس کامل آن را می گذارم.
همانطور که می بینید در پس زمینه اثر ماهی که فروبرنده یونس بود مشاهده می شود.به طور کلی در تالار کلیسای سنت سیستین که این نقاشی کشیده شده پیامبران زیادی به همین صورت بر روی کنگره ها تصویر شده اند اما اینکه چرا یونس بر بالای رستاخیز ترسیم شده جستجوی زیادی کردم . به نتیجه ای که رسیدم وحدس میزنم که درست باشد این است که در این آیه از انجیل مسیح قیام دوباره خود را به معجزه یونس تشبیه کرده است . همچنین بد نیست بدانیم در قرآن هم به این موضوع اشاره شده و گفته شده اگر یونس از تسبیح کننده گان نبود تا روز رستاخیز در شکم ماهی زندگی میکرد.
در این میان یک بحث جالبی از سری مقالات یونگ را برای شما خواهم آورد که تقریبا برای تمام آثار مذهبی با شرایط مشابه صدق میکند و نمادهای کهن الگویی است که آگاهانه یا ناآگاهانه در این تابلوها به کار رفته است.
ابتدا کهن الگو را تعریف میکنم:عناصر ساختاری موروثی در ناخودآگاه جمعی که یونگ برای اشاره به مضامین مکرری به کار میبرد که در اسطوره ها و افسانه ها و نیز در رویاها و خیالات و توهمات امروزین دیده میشود(روانشناسی دین..دیوید ام وولف.ص888)
اگر شما به این تصویر با کیفیت و بزرگ که از داخل کلیسا گرفته شده می بینید که روبروی تابلو میزی قرار دارد که مراسم عشای ربانی را تداعی می کند . در واقع به بسیاری از سوال های ما به کمک ارتباط بین مراسم عشای ربانی و رستاخیز پاسخ داده میشود . از جمله در سمت چپ تصویر از دید بیننده و در یک سوم میانی تابلو می بینید که بعضی از افراد را که لباس تیره دارند به کمک فرشتگان در حال بالا کشیدن هستند . اینها افرادی هستند که مستحق بهشت هستند اما به دلیل اینکه غسل تعمید داده نشده اند و مراسم عشای ربانی را به جا نیاورده اند نمی توانند به آسمانها پرواز کنند و در سمت مخالف آنها برعکس همین قضیه صدق می کند. یعنی افرادی که غسل تعمید داده شده اند اما لایق بهشت نیستند و توسط فرشتگان و قدیسان (مثلا سنت سبایتین که با تیر آنها را می زند ) از بهشت رانده می شوند .
بحث دیگری که به آن می پردازیم حضور پر رنگ مریم مقدس در تابلوهای هنرمندان به خصوص در دوره های رنسانس است . این موضوع مفهوم مهمی دارد . کلیسا صرفا یک سازمان پدر سالار با الگویی کاملا مردانه و خشن می باشد و با حذف زنان از دایره قدرت و منحرف کردن نمادهای زنانه مانند الهه ها (که البته قبلا در دین یهود هم مشاهده شده بود اما نه به این شدت) سعی کرد تا موضوع قدرت را به صورت انحصاری در اختیار مردان درآورد . بحث مرموز مریم مجدلیه را هم قبلا بارها در همین وبلاگ صحبت کرده ایم و نیز ممنوعیت ازدواج برای کشیش ها و غیره و غیره …
اما هنرمندان آگاهانه یا نا آگاهانه با گنجاندن تصوبر مریم مقدس در تابلو ها مثل تاجگذاری مریم در تابلوی روبنس و در این تابلو حضور مریم در کنار عیسی در روز رستاخیز (همانطور که می دانید طبق اعتقاد مسیحیان عیسی در روز رستاخیز به تنهایی حساب پس می گیرد) سعی در بازگرداندن الهه ها داشته اند . اسطوره ی»جام مقدس» نیز تلاشی در این سمت و سو بوده است . این اقدامی در جهت تعادل روانی بشر و ادیان میباشد . به یاد بیاورید که در یکی از پست های قبلی از سوفیا صحبت کردیم و گفتیم حضور بیشتر سوفیا نمادی از خرد و حکمت در پدر آسمانی به حساب می آید و در واقع می توان اینطور برداشت کرد که در این مورد خاص بین کلیسا و مسیحیت !! تضاد وجود دارد .
رازی که در مراسم عشای ربانی وجود دارد در ارتباط تنگاتنگ با عقیده تثلیث است . پدر,پسر و روح القدس نمادهای مهمی هستند اما تشکیل یک ماندالا یا صورت انتزاعی یک کهن الگوی کامل را نمی دهند به دلیل آنکه از عنصر زنانه خالی هستند . حضور مریم مقدس ضمن اینکه این کهن الگو را کامل میکند خود بیان کننده کهن الگوی دیگری است به نام «مادر» . نماد «مادر» نشان دهنده حکمت و تعالی معنوی که فراتر ازعقل است از جنبه مثبت و نشان دهنده جهان مردگان از نظر منفی می باشد. مریم و سوفیا دو جلوه پرطرفدار این نماد هستند که در کنار کهن الگوی «خود» که در عیسی متجلی می شود به همراه خدا و روح القدس تشکیل یک نماد کامل را می دهند .
در توضیح نماد «خود» باید گفت که نشان دهنده حد وسط شخصیت و هماهنگی و تعادل می باشد که صورت های زیادی دارد که در این تابلو شکل «مسیح » آن از همه آشکارتر است .
پوزش فراوان جهت طولانی شدن پست. ضمن اینکه هر نکته ای که جا افتاده بود در کامنتها بپرسید پاسخ می دهم.
منابع :
http://en.wikipedia.org/wiki/Jonah
http://www.artstamps.dk/Alphabet-M-N-O.htm
http://en.academic.ru/dic.nsf/enwiki/40845
http://bible-truths.com/lake16-D4.htm
http://en.academic.ru/dic.nsf/enwiki/2362146
http://www.travelblog.org/Photos/4118476.html
http://artblogbybob.blogspot.com/2007_10_01_archive.html
http://obsession3.blogspot.com/
کتاب روانشناسی دین اثر دیوید ام وولف
کتاب نمادهای تحول اثر یونگ
کتاب درک هنر اثر هربرت رید
kingfoska
دسامبر 10, 2009 @ 21:59:54
توضیح درباره عشای ربانی:
بهتره در این مورد هم نقل قول کنم تا مفیدتر بشه البته نه کامل بلکه خلاصه از همین یونگ خودمون:
مراسم عشای رباینی یک جور قربانی کردن به حساب میاد و در ادامه همون سنت قربانی کردن که زمانی انسان و زمانی حیوان بود حالا نان و شراب که چون از گیاهان گرفته می شوند نماد زندگی اند که به مرگ و رستاخیز موسمی دچار می شوند . از طرف دیگر نان نماد زنانه و شراب نماد مردانه این مراسم هستند که با ریختن نا د رشراب اتحاد اضداد به وجود می آید. همونطور که می دونین مسیحیان شراب و نان رو گوشت و خون مسیح به حساب میارن پس در این مراسم این خداست که هم قربانی میشود و هم قربانی می کند و انسان با خوردن جسم مطهر از «رستاخیز » خود اطمینان حاصل می کند (همان صعود و عدم صعود ارواح در تابلو) و از طرف دیگه با راز و رمز عشای ربانی امسان به یک کل واحد یعنی «خود» بدل می شود که رستاخیز مسیح نمادی از آن است
بهاک
دسامبر 11, 2009 @ 12:57:16
دو متن رو به صورت پیوسته خوندم. ممنون از زحمتی که کشیدی. می دونی این شراب که خون مسیحه، قبلا خون گاو بوده؟ :دی الان من باید مثل اون روحه بشینم با یک چشم بسته که عاقبتم چی می شه :)))
kingfoska
دسامبر 11, 2009 @ 12:59:47
نه.توضیح بده ببینیم
بهاک
دسامبر 11, 2009 @ 13:00:16
قبلا زیر یکی از لینکهات گفته بودم که ادیان ابراهیمی، بسیار وامدار آیین میترایی هستن. این مسئله هنوز هم در ساخت محراب های کلیسا وجود داره که همون محرابهای میتراییه. جالب اینجاست که در آیین میترا برای پیوستگی با مهر، بعد از قربانی کردن گاو مقدس ، عبادت کنندگان مقداری از خون اون رو مثل مراسم عشای ربانی می نوشیدن که همین آیین در مسیحیت می شه خون عیسی و نمادش می شه شراب قرمز
kingfoska
دسامبر 11, 2009 @ 13:01:00
چقدر جالب.میترا به رستاخیز هم اعتقاد داشت؟در ضمن میترا خودش یک الهه به حساب میومد درسته؟یا اگر یک خدای مردونه بود پس نقش زنانه دین به عهده چه کسی بوده؟
sima
دسامبر 15, 2009 @ 04:43:04
Mithraism goes back to around 1,200 BC, but Horus the Egyptian sun god 3,000 BC. Most religions including Judaism and Christianity have borrowed from Egyptian Pagans and Islam is the continuation of those religions. Mithra is associated with a bull, Moses with a ram and Jesus with fish and all these are present in the zodiac system, have a look at the zodiac signs. Basically most religions as we know them are different versions of paganism based on astrology. These animals represented different eras or ages in the zodiac system. Hope this helps.
kingfoska
دسامبر 15, 2009 @ 10:56:26
سلام سیما خانوم.
ممنون از توضیحاتتون.پس با این حساب ادیان ابراهیمی وامدار میتراییسم و میترا نیز وامدار هوروس خدای آفتاب مصریان هستش.متاسفانه من درباره استوره های مصر زیاد اطلاعات ندارم و باید تحقیق کنم.
راستی یک سوال…اشاره کردین به موسی و عصایش و عیسی و ماهی.من چیزی درباره عیسی و ماهی نشنیدم اگه میشه بیشتر توضیح بدین.
راستی هرچی میگذره به این نتیجه میرسم که نوشتن درباره زودیاک و نیز بافومه و مرد ویترووین رو باید شروع کنم و جالب هستش بدونین که هوروس حالت دستهای بافومه رو در یکی از مجسمه هاش داره.
سوم شخص مفرد
دسامبر 15, 2009 @ 11:29:33
سلام فوسکای عزیز
فکر کنم منظورشون از ram قوچ باشه که یکی از علائم زودیاکه (نه عصا) ، مثل ماهی که اون هم یکی از همین علائمه
اگر اشتباه نکنم ، هزاره ها هم مثل سالها و ماهها ، به یه منطقه البروج خاصی نسبت داده میشند.باز هم اگه اشتباه نکنم هزاره ای که مصادف با تولد حضرت مسیح بوده ، هزاره ماهی بوده. ضمنا آغاز هزاره ها با تقویم میلادی 12 سال اختلاف داره(باز هم اگه اشتباه نکنم !!!!! چون پیر شدی حافظ ، از میکده بیرون شو)
شاد باشید
قلم عالی مستدام
sima
دسامبر 15, 2009 @ 20:58:03
My knowledge on the zodiac system is limited. But this is what I understand. It is divided into 12 and each 12 is associated with an age. Jesus was born around the beginning of Pisces (or the two fish) age, which lasts about 2,150 years. That’s why he is associated with the Fish and some Christians believe the world would end around 2,150. Also, as it is said, Jesus hung around with lots of fishermen.
As the other viewer stated Ram is ghooch.
The theory goes all these religions are derived from paganism and are symbols. That is, they are created by us and not something called god. If you examine Christianity, there is so much similarity between how the Egyptian Sun God, Horus was described and Jesus that you won’t believe. Also, this was repeated in the Old Testament characters. There are so many characters in the old testament that have similar stories to Jesus. Funny enough, Horus was also of virgin birth. So, virgin birth is not unique to Christianity and it was told in paganism long before Christ.
Judaism, Christianity and eventually Islam are based on Paganism and myth and their stories are not unique. Hence more pointing out that religion is man made and not so called god made.
sima
دسامبر 16, 2009 @ 06:54:28
I need to make a correction. My apologies for mixing up the Roman Mithraism with Persian Mithraism, although there is some doubt/disagreemnt about the Persian Mithraism.
In the Roman Mithraism, Mithra sacrifices a bull, but in Persian it is Ahriman, the God of Evil who kills a bull. Also, the Roman Mithraism was between 1st and 5th century AD. Where as the Persian one was around 1,200 BC.
سوم شخص مفرد
دسامبر 16, 2009 @ 09:33:41
سیمای عزیز سلام
جسارتا ، فکر میکنم اشتباه میکنید
میترا اهریمن نیست
میترا گاو رو نمیکشه ، بلکه قربانی میکنه و سهم خودش از قربانی (خون گاو) رو به زمین میپاشه و از اون نوروز بوجود میاد
بعضی ها هم میگن میترا از فرزندان زرتشته
اما هرچه هست ، اهریمن نیست!
شاد باشید
پی نوشت
شب یلدا(چند شب دیگه) شب تولد میتراست. مثل من که امروز روز تولدمه !!!!!!!
ببین خودمو کنار کی میسنجم !!!!
خیال حوصله بحر میپزد، هیهات
چه هاست در سر این قطره محال اندیش
sima
دسامبر 16, 2009 @ 09:59:00
Dear third party,
Thank you for your comment and no offense taken. I think we are talking about two different Mithras as follows:
Mithra number 1 which belongs to the Persian (mythology) has roots in the Zoroastrian religion. This Mithra does not kill any bull and is not Ahriman. But if I am not mistaken, Ahriman kills a bull. So, I am not implying that Ahriman and Mithra are one and the same. Ahriman is the god of evil.
Mithra number 2 belongs to the Romans and sacrificed or killed a bull. There are theories that the Mithraism that flourished at the emergence of Roman Empire may have roots in the Hellenistic period. These two Mithras are different, i.e., the Persian Mithra is different from the Roman Mithra. Hope this explains what I was trying to say.
kingfoska
دسامبر 16, 2009 @ 10:04:51
سلام..منم فکر میکنم اینجا یک اشتباه لپی انجام دادین سیما خانوم …میترا اهریمن نیست وشاید منظورتون این بوده که اهریمن دشمن میترا بوده.راستی تولد سوم شخص عزیز هم مبارک!!!!
ایشالا که 10000000000 سال زنده باشین … و تا پایان اینهمه سال البته کامنت های خوب خوب بزارین 🙂
sima
دسامبر 16, 2009 @ 10:13:56
Maybe I am missing something, but I don’t get it. Why do you think that I am saying Ahriman and Mithra are the same? Because I don’t believe I am saying that at all. I went over what I had written, but could not understand why you think that I am implying that Ahriman and Mithra are one and the same. I was simply pointing out that the Mithra in the Roman version of the Mithraism kills a bull, but in Persian Mithraism which has roots in Zoroastroism , Mithra does not kill a bull, but it is Ahriman that kills a bull. Am I still not clear?
kingfoska
دسامبر 16, 2009 @ 10:29:29
سلام سیما خانوم.
من که گفتم این اشتباه لپی بود(لپی همون اشتباه بی اختیار.چه جوری بگم؟یعنی اشتباهی که از روی عمد نبوده.یا غلطی که از روی حواس پرتی بوده)
فکر کنم اگر حمله بندی بالا رو دوباره چک کنید حالت جمله بندی اینجور تداعی میکنه که انگار گفتین میترا همون اهریمن هستش و البته در جمله بعدی توضیح دادین که این کار رو(یعنی کشتن گاو) اهریمن انجام داده.ونزور که گفتم این اشتباه واقعی نیست بلکه لپی هستش «»در واقع خواننده به اشتباه میافته»».در واقع منظور شما این بوده که در میتراییسم رومی میترا گاو رو قربانی میکنه اما در میتراییسم ایرانی اهریمن گاو رو قربانی میکنه»به قتل می رسونه»
باز هم تشکر و درود بر شما
kingfoska
دسامبر 16, 2009 @ 10:35:34
خوب مثل اینکه خودتون قبل از من جواب دادین.پس همون اشتباه لپی بوده که خواننده رو به اشتباه انداخته…دلیلش هم علامت کاما هستش.وگرنه متوجه شده بودم که منظورتون این نبوده که اهریمن همون میترا نیست. 🙂
sima
دسامبر 16, 2009 @ 10:41:16
Thank you for your clarification and I am terribly sorry for the confusion. I was simply disappointed in myself for not being able to get my point across. Obviously if two people have problem with what I have written, there is something wrong with the way I have written it. Thanks again for the clarification and explanation of lopi.
سوم شخص مفرد
دسامبر 16, 2009 @ 11:18:34
سیمای عزیز
احتمالا ، طبق گفته فوسکای عزیز ، به علت جابجائی علائم نگارش ، من منظور شما رو اشتباه گرفتم
بله حق با شماست
دو میترا وجود داره
اما باز هم عرض میکنم که گاو مقدس رو اهریمن نکشت ، بلکه میترا اون رو قربانی کرد
میگن زرتشت نطفه خودش رو در دریاچه هامون پراکنده کرد و هر هزار سال یک بار بانوی باکره ای که در اون شنا میکنه آبستن میشه .اولین نوزاد حاصل از این فرآیند ! میترا بوده و میگن اخرینش ناجی آخر الزمان خواهد بود. این میترا ، هیچ اسطوره ای رو به دنبال خودش یدک نمیکشه.
شاد باشید
پی نوشت:
فکر نمیکنید کامنتهای زیبای شما ، اگه به زبان فارسی بیان بشه زیباتره ؟
به داربست پوسیده زبان انگلیسی ذهن من نمیشه خیلی اطمینان کرد !!!!!!!!!!!!
sima
دسامبر 16, 2009 @ 21:09:05
Dear Shakhs-e Sevom,
Merci baraye comment. Agar Farsi khoob balad boodam benevisam, mesl-e shoma va baghieh, mineveshtam. Comment-haye man agar Farsi mineveshtam khoob nemishod (maskhareh mishod), chon tamrin nadaram. Baraye hamin englisi minevisam. Man software be farsi nadaram. Mazerat mikham.
سوم شخص مفرد
دسامبر 17, 2009 @ 07:43:43
سیمای عزیز سلام
من متوجه نشده که فارسی خوب بلد نیستید؟ یا چون نرم افزار فارسی ندارید نمیتونید فارسی بنویسید؟
شما به هر زبانی که راحتی کامنت بنویس ، چشمم هم کور ، میرم ، میخونم ، میفهمم !
اما مطلقا فکر نکن اگه فارسی ( حتی فینگلیش ) بنویسی ، مسخره میشه . اگرچه تسلط به زبان انگلیسی ندارم؛ اما تا همینجا هم کامنتهای شما باعث شده در مورد چند تا مطلب عمیقتر بشم. بابت این توفیق اجباری تشکر میکنم
شاد شاد شاد باشید
هیچ آدابی و ترتیبی مجو
هرچه میخواهد دل تنگت بگو
sima
دسامبر 17, 2009 @ 20:46:58
I speak Farsi well, but can not use tarof words and niceties that I have noticed used quite a bit in conversations and writings. My writing is not as good, because I am used to writing in English. Also, some words are unfamiliar to me, but most of the time I can figure out what they are, based on the context they are used in. Therefore, reading is much simpler than writing for me. Regarding Persian software, I don’t have one.
مجتبی
آوریل 16, 2010 @ 20:32:52
ممنون که زودیاک رو مطرح کردید. سوالی که ذهن منو مشغول کرده اینه که اون طوری که من فکر می کنم و در فرهنگ های لغت دیدم کلمه ی Pagan با کفر و الحاد برابری می کنه. اولا، آیا این حرف درستیه؟ و ثانیا، در صورت درست بودن مساله قبلی، چرا اینهمه نشان های زودیاک و به اصطلاح پگانی در نقاشی های مذهبی اروپا دیده می شه؟
با تشکر
sima
آوریل 17, 2010 @ 09:41:28
I am not sure if this is a question for me. If so, here is what I think.
Paganism in general is referred to non-Abrahamic religions, possibly with the exception of Buddhaism and hindu in modern times. The Jews referred to non-Jews as Gentiles and this is how they distinguished themselves from others. Christians referred to anyone who was not Christians with the exception of Jews as Pagans and this is how they distinguished themselves from the Romans and others. Islam I believe considers Idol worshipers and those who believe in multiple gods as pagans. But isn’t Kafar someone who does not believe in God? So, there may be a difference here, but I am not sure. Is there a diference between bot-parast and Kafar?
This maybe an over-generalization, but by
today’s definition, a pagan is someone who believes in multiple gods, i.e., not monotheistic.
Regarding Zodiac, I can only give my own opinion. Throughout history, when nations have gone through repression and dark ages, art has flourished, e.g., the European renaissance (14 through 17th century), the period when masterpieces were created (from the late middle ages in Europe). We have even noticed it in our recent history that when pen can’t do the job, art seems to be a good substitute. The repressive and dark atmosphere in Europe was mainly caused by the mumbo jumbos of the corrupt churches in Europe and in particular by the popes that via proxy ruled Europe . Artists of the time such as Michaelangelo and DaVinci were not ordinary people and suffered quite a bit by the churches that commissioned them to paint. In my opinion these artists› belief system and conduct was not compatible with the church doctrine and any type of «ism» at that time. The paintings of the churches, chiefly Frescoes and Murals, were mostly done by intelligent and capable artists such as the two mentioned above. In my opinion, it is very much possible that they were trying to send a message. Christianity is very much related to astrology, hence the zodiac system. The virgin birth as I mentioned above was not a new idea. The chief pagans were usually of virgin birth. I don’t know Latin, and bible was mainly written in Aramaic and Greek and they were oral stories that were paased around and written later. I think some smart people came from time to time to control people and they did a good job of exploiting the whole lot of us.
So, zodiac which is based in astrology is the has lend a few things to Christianity and some of the paganism prevalent in the ancient world.
There is a movie about connecting the dots between paganism and religion, in particular Christianity. It has some good points, but has a lot of rusbbish such as conspiracay theory which makes it less relaible.
مجتبی
آوریل 17, 2010 @ 11:42:23
Salam
Thank you Sima, for your answer. the question was for anybody who could answer it and since it was related to your post, I added it as a response to your words.
as the answer for your question , idol worshipers are considered «moshrek» in Islam which is believing in multiple GODs and Kafer is someone who does not believe in GOD at all or he/she does not believe in any Abrahamian Religions.
Still, I need somehow more complete answer regarding Paganism and Zodiac!
sima
آوریل 17, 2010 @ 17:00:48
Have a look at this and see if it helps any. I am not sure about the reliability of the source, but the quotes are from the bible.
http://www.near-death.com/experiences/origen13.html
بهاک
دسامبر 11, 2009 @ 13:01:23
میترا با اینکه خاستگاه ایرانی داره ولی طی چهار قرن در گستره امپراطوری روم رشد کرد. بنابراین باید بین میترای ایرانی و رومی، تفاوتهایی رو قائل شد. در ایران میترا با اینکه در ابتدا ایزدی (و یا پیامبری؟) مستقل بود که نمادش خورشید بود، بعدها به عنوان بخشی از معارف زرتشتی پذیرفته شد. در صورتی که در روم، میترا پسر خورشیده. اتفاقا جالب اینجاست که میترا نیز داری رستاخیزه و پرستندگانش باید در انتظار رستاخیز میترا باشن. از طرفی در زمان رستاخیز میترا دجال ظهور می کنه ولی میترا بر اون پیروز می شه و پرستندگانش رو به سلامت از پلی (پل صراط) که اونها رو به پردیس(بهشت) رهنمون می کنه عبور میده. کلا شباهتهای زیادی می شه یافت و حتی عرفان میترایی هم داری هفت مرحله است که انسان رو به مهر می رسونه. در مورد نقش زنانه دین، نمی تونم نظری بدم چون مطالعه ای نداشتم در این موضوع ولی اون چیزی که واضحه اینه که در آیین های قدیم، که مبتنی بر چند ایزد و الهه بودند، مسلما نقش زنانه وجود داشته
kingfoska
دسامبر 11, 2009 @ 13:01:57
فقط یک سوال دیگه…تفاوت اصلی آیین میترایی با زرتشتی چی بوده؟فکر کنم میترا قدیمی تر بوده درسته؟
بهاک
دسامبر 11, 2009 @ 13:11:18
میترا قدیمی تر از آیین زرتشتیه و همون طور که گفتم در ابتدا ایزد (پیامبر؟) مستقل بود ولی بعد از ظهور زرتشت، معارف میترایی توسط زرتشت جذب شد و میترا تبدیل به یکی از فرشتگان آیین مزدیسنا شد. کار زرتشت این بود که آیین چند خدایی رو جمع آوری کرد و تمام اون مشخصات خدایی خوب رو در مزدا قرار داد و توانایی ها رو به فرشتگان تنفیذ کرد و مشخصات بد رو به اهریمن نسبت داد و توانایی هاشون رو به دیو داد. جالبه که بدونی که دیو صورتی از کلمه دئوه هست که نام خدایان با مظهر طبیعی بود که به دلیل تغییر ارزشهای زرتشتی از چندگانگی به دوگانگی، دیگه کفر آمیز شدن و معنای منفی به خودشون گرفتن، که الان هم با همون بار منفی از دیو یاد می شه
kingfoska
دسامبر 11, 2009 @ 13:12:21
بفرمایین اینم کامنتهای بالاترین تقدیم به دوستان مشتاق از جمله سوم شخص عزیز:)
سوم شخص مفرد
دسامبر 12, 2009 @ 12:52:10
سلام دوست عزیز
ممنون که پیشنهاد من ( و احتمالا سایر خواننده هات) و قبول کردی
خودت قضاوت کن ، تو همین پست چقدر مطلب جالب مطرح شده
به نوبه خودم ممنون میشم اگه این کار رو ادامه بدی
نظری در مورد سر ستونی که زیر پای حضرت یونس کشیده شده ندارید ؟
فکر نمیکنید به اون ستونی که دارند جابجاش میکنن مربوط باشه ؟
توی اسطوره های یونان و روم هم یه الهه مونث دارند به نام پالاس آتنا
خواهر زئوس و دختر کرون
اون هم مشخصات همین سوفیا رو داره
شاد باشید
قلم عالی مستدام
kingfoska
دسامبر 13, 2009 @ 09:04:18
سلام…ایده جالبی هستش ولی نمی دونم واقعا..نمیتونم سر در بیارم
سوم شخص مفرد
دسامبر 13, 2009 @ 15:22:36
کسی اینجاست ؟
هلا من با شمایم …های!
میپرسم کسی اینجاست ؟
کسی اینجا پیام آورد؟
نگاهی
یا که لبخندی
فشار گرم دست دوست مانندی…
نخیر آقا
مثل اینکه تعطیله!!!!!!!!!!!!
kingfoska
دسامبر 13, 2009 @ 15:51:51
چی شده؟ :o: ؟؟؟
سوم شخص مفرد
دسامبر 13, 2009 @ 16:40:59
هیچی قربان!
متوقع بودم با توجه به موضع این پست ، کامنتهای سنگین و زیادی داشته باشه
احتمالا دوستان سرشون شلوغه !
شاد باشید
قلم عالی مستدام
خاكسار ميكده
دسامبر 13, 2009 @ 17:15:26
يا حسين .ع.
سلام بر شما …
تصويري بسيار جالب، حيرت برانگيز و فوق العاده ملموس بود …
توضيحات شما هم خيلي جالب …
وقتي در اين تصاوير مذهبي دقت ميكنم، به اين تمايز در بيان الهيات متون مقدس عهد جديد و قديم با الهيات متن مقدس قرآنكريم ميرسم كه عنصر «تجسّد=جسد و جسم بخشيدن» در اينگونه الهيات به نحو چشمگيري به چشم ميخوره و اصلا چيزي جز تجسد نيست برخلاف آموزههاي قرآنكريم كه غالبا اينطور نيست …
kingfoska
دسامبر 14, 2009 @ 09:26:39
درباره ستون مفاهیم جدیدی پیدا کردم که تقریبا با نظر سوم شخص مطابقت داشت:
جی.سی کوپر در معنی نماد ستون گفته محور عالم.محور عمود که زمین و آسمان را از هم جدا و یا به هم پیوند میدهدو به معنی استواری است و از طرف دیگر فیلن می گوید صورت ذهنی خداست که استوار است و با تزلزل دایمی انسان در تضاد است و تفدس و حرمت را بر فراز کفر و موجودات عادی همانند این تابلو قرار می دهد.
نکته دیگری که باید اضافه کنم درباره برهنه بودن افراد است.دوستان گاهی از من میپرسیدند که واقعا چه لزومی داشت که برهنه اینها رو تصویر کنه اما جواب اینه که فارغ از اینکه زمان مربوط به روز رستاخیز است و طبیعتا همه برهنه هستند به جز آن مفهوم برهنگی در اینجا چند معنی می دهد:
برهنگی نماد بهشتی بودن و همچنین رستاخیز دوباره و نیز انکار نفس است و نیز برهنگی در پیشگاه خداوند نشان دهنده عدم شرمندگی به دلیل پاک بودن حساب است.
در این تابلو مسلما همه ی افراد برهنه کشیده نشده بودند و بعضی از آنها توسط خود میکل آنژ لباس داشتند به دلیل اینکه یا گناهکار بودند یا بهشتی نبودند و یا غسل تعمید نشده بودند اما اکنون تشخیص این موضوع کمی مشکل تر است و همچنین نقاشی که عورت تصاویر را پنهان کرده ناخواسته «جامه شرم» بر تن آنها پوشانده که خود به خود نماد منفی به حساب می آید.
سوم شخص مفرد
دسامبر 14, 2009 @ 14:04:59
سلام دوست عزیز
صورت ذهنی خدا ؟
نمیفهمم یعنی چی ؟
میشه لطفا بیشتر توضیح بدید
شاد باشید
قلم عالی مستدام
پی نوشت :
قدیما میگفتند : آنرا که حساب پاک است ؛ از محسابه چه باک است
میکلانز میگه : آنرا که حساب پاک است ؛ لازم نیست لباس بپوشه !!!!!!!!!!
kingfoska
دسامبر 14, 2009 @ 20:28:16
سلام
منظور اینه که جلوه ای از صورت خدا…حالت انتزاعی اون و یا به عبارتی درکی که بشر از این نماد دارد.مطمئنن اگر متوجه نشدید از نارسایی قلم بنده هستش
زنده باشید
خاكسار ميكده
دسامبر 14, 2009 @ 18:44:13
سلام بر شما …
از توضيحات شما در مورد برهنگي در اين نوع تابلوهاي شگفت زده شدم …
(ضرب المثل ذوقي جناب سوم شخص مفرد هم خيلي نمكي بودها)
اتفاقا من هم در مورد عريان بودن آدمهاي اين نقاشي ها در فكر بودم و واقعا نميدونم الهيات متون مقدس عهد قديم و جديد چه نظري در اين خصوص داره ولي فكر كنم نمايش برهنگي در اين دست تابلوها، خيلي به اون الهيات ربط نداشته باشه و از سر ذوق!!! جناب ميكلانژ باشه كه ماشاءا… خيلي خوش ذوق تشريف داشتن … گرچه تفسير شما از اين پديده كاملا الهياتي هست …
ولي از نظر متن مقدس قرآن كريم، برهنگي از ابليس و تدليسات اوست! به تصريح شريف قرآن در سوره مباركه اعراف آيات 20 و 22 دقت بفرماييد:
… پس شيطان آن دو (آدم و حوا) را وسوسه كرد تا آنچه را از عورتهايشان برايشان پوشيده مانده بود براى آنان نمايان گرداند … آيه 20
… پس آن دو را با فريب به سقوط كشانيد پس چون آن دو از [ميوه] آن درخت [ممنوع] چشيدند برهنگىهايشان بر آنان آشكار شد و به چسبانيدن برگ[هاى درختان] بهشت بر خود آغاز كردند …
آيه 22
از اين ايات نتيجه ميشود كه آدم و حوا در بهشت برهنه نبودند (يا برهنگي را درك نميكردند) ولي تا فريب ابليس را خوردند، اولين چيزي بر آنان نمايان شد، عورات آنها بود كه از شرم، با برگ درختان بهشت خود را پوشاندند … و از قضا وقتي به دنيا هبوط كردند و عريان بودند، خداوند برايشان لباسي فرستاد تا عورتهايشان را بپوشانند:
… اى فرزندان آدم در حقيقت ما براى شما لباسى فرو فرستاديم كه عورتهاى شما را پوشيده مىدارد و [براى شما] زينتى است و[لى] بهترين جامه [لباس] تقوا است … آيه 26 همان سوره مباركه
ببخشيد اطاله كلام شد …
kingfoska
دسامبر 14, 2009 @ 20:33:32
بسیار ممنون از توضیحات شما
به طور کلی در هنر زنان عریان که مدل میشوند دو خصلت را نمایش میدهند که در واقع بر روی خط باریکی قرار دارند . از یک طرف حقیقت.معصومیت و فضیلت و از طرف دیگه شهوت.رذیلت و بی شرمی.
در آیین ها و حتی فکر میکنم در اسلام هم به این صورت باشد که به معنی برهنگی عریانی و عدم شرمندگی در درگاه خداوند در هنگام معصومیت آغازین باشد.
خاكسار ميكده
دسامبر 15, 2009 @ 14:01:28
با سلام و عرض ادب،
نمي دونم چي بگم، به اين آيه توجه بفرمايين:
… و همان گونه كه شما را نخستين بار آفريديم [اكنون نيز] تنها به سوى ما آمدهايد و آنچه را به شما عطا كرده بوديم پشتسر خود نهادهايد … سوره انعام آيه 96
ظاهرا در مضامين روايي و حديثي هم داريم كه مردم در قيامت بي پوشش و برهنه برانگيخته ميشوند … (پناه بر خدا) …
خلاصه گويا از ديدگاه خالق، برهنگي يا پوشش داشتن مخلوق، تفاوتي نداره ولي در مورد خود مخلوقات مسئله يه خورده! متفاوته …
و ضمنا بنظرم تركيب اندام انساني بعنوان يك مجموعه ي مركب، زيباترين و چشم نوازترين شكل ممكن حيات و زندگاني در تمام مجموعه ي هستي است …توجه بفرمايين:
…و (مريم) در برابر آنان، پردهاى بر خود گرفت پس روح خود را به سوى او فرستاديم تا به [شكل] بشرى خوشاندام بر او نمايان شد …
با عنايت به قاعده تناسب ظرف و مظروف، تمثل روح خدا (مظروف) بر مريم به صورت انساني خوش اندام (ظرف)، بغايت دقيق و الهام بخش است …
ببخشيد دوباره اطاله در كلام شد …
شما و دوستان عزيز، ما رو به سر شوق و ذوق ميارين …
سوم شخص مفرد
دسامبر 15, 2009 @ 08:13:46
سلام دوست عزیز
توضیحات بسیار قشنگی بود
در مورد آشکار شدن عورت آدم و حوا میگن چون غذاهای بهشتی نیاز به دفع نداشته ، اون دوتا هم نیاز به عورت نداشتند. ظاهرا اون درختی که اونها از میوه اش خوردند ، بهشتی نبوده ، بنابراین اولین نشانه های بعد از خوردن ، نیاز به رفع حاجت بوده . به خاطر همینن عورتشون ، آشکار شده.
در زمان حال ، از کلمه عورت بیشتر استنباط به اندام تناسلی میشه ، در صورتیکه در روایت مربوط به آدم و حوا ، اشاره به پایانه های! دفع داره.
شاد باشید
پی نوشت
قربان ما هم مقیم و مرید میکده هستیم ، اما اونجا کسی تحویلمون نمیگیره . اگه زحمتی نیست سفارش ما رو هم بکنید
خاكسار ميكده
دسامبر 15, 2009 @ 14:08:33
اختيار دارين قربان … ما و تمام شئونات مون، چاكر و خدمتگزار شما هستيم …
در مورد اون پايانه ها! هم من اطلاع دقيقي ندارم …!!! ولي شما درست ميفرمايين كه عمل دفع در بهشت واقع نمي شه چون خوردن و آشاميدن در اونجا از سر تلذذ و لذت هست نه احتياج و گرسنگي …
sima
دسامبر 16, 2009 @ 04:29:35
I believe since Michael Angelo was gay, loved to paint mostly men and if you look at these images he was less concerned about divinity than the muscular men he painted. In these images, it is clear that the painter is very much interested in men and trying to define and emphasize their features. In addition, the centerpiece of Michael Angelo’s works are mainly men. His masterpiece, David, clearly shows his interest in men and masterfully sculptures the body of a handsome man, again with very defined features. Overall, there are more nude men in Michael Angelo’s work than women and men seem to be the main characters of his work and that is due to his love for men.
Michael Angelo who was somewhat religious found religion to be in conflict with his desire for men. Later in life he was able to be more comfortable with who he was.
خاكسار ميكده
دسامبر 16, 2009 @ 12:06:08
…!!! عجب پاسخ عجيبي … !!! … تا بحال نشنيده بودم …
sima
دسامبر 16, 2009 @ 20:58:36
Please feel free to research Michael Angelo’s life. He was a very interesting man indeed.
خاكسار ميكده
دسامبر 19, 2009 @ 11:59:05
… چشم و ممنون …
تصویر بانوی پیشگوی ایرانی در نقاشی میکل آنژ « فوسکا
دسامبر 23, 2009 @ 22:38:50
“گرنیکا” تابلویی برای مصائب بشریت « فوسکا
ژانویه 14, 2010 @ 13:45:07
داوینچی “صورت خدا” را در نقاشی های خود مخفی کرده بود؟ « فوسکا
فوریه 11, 2010 @ 19:27:26
داوینچی “صورت خدا” را در نقاشی های خود مخفی کرده بود؟ « Chihast's Blog
فوریه 13, 2010 @ 11:58:55
داوینچی “صورت خدا” را در نقاشی های خود مخفی کرده بود؟ « Chihast's Blog
فوریه 13, 2010 @ 11:58:55
رمزگشایی از تابلو “ولادت عیسی” اثر بوتیچلی: نمادهای گنوستیک در یک تابلوی دینی « فوسکا
مارس 21, 2010 @ 18:51:18
نقدی بر یادداشت بسیار زیبای “انگشتی در چشم حوا” « فوسکا
اکتبر 16, 2010 @ 16:10:33
رمزگشایی از تابلو “ولادت عیسی” اثر بوتیچلی: نمادهای نیوستیک در یک تابلوی دینی | فوسکا
جون 17, 2011 @ 08:25:46
biber hapı
ژوئیه 23, 2011 @ 01:17:57
bonjour, chief blog on greasy loss. alike helped.
fragman
ژوئیه 24, 2011 @ 09:51:46
howdy-do, grand blog on suety loss. such a thing helped.
پروانه
ژوئیه 24, 2011 @ 16:54:55
سلام به همه
خیلی دیر سراغ این پست اومدم . نظر جالب سیمای عزیز رو با اجازه کمی گسترش میدم.
مبحثی وجود داره به نام هندسه مقدس و یکی از علامتهای این هندسه علامتی به نام»وسایکا پایسیس»( vesica piscis) هست که تشکیل شده از 2 دایره با شعاع یکسان که درهم به نوعی تداخل دارند که خط پیرامونی یک دایره از مرکز دایره دیگه میگذره و در حالت عمودی تداعی کننده نقش انتزاعی ماهی و به عنوان سمبل عیسی بکار میره.نمی دونستم که دوره ای به همین نام وجود داره که به معنای 2 ماهیه.
http://en.wikipedia.org/wiki/File:Vesica_Piscis.svg
این شکل بادامی که بهش «ماندورلا» به معنای بادامی شکل هم میگن در دوران هنری اوایل قرون وسطی و رمانسک و بیزانتین به عنوان قابی برای نمایاندن مسیح بکار میرفته و جالب اینجاست که در ادیان غیر مسیحی دانه بادام در ارتباط با باکره زایی ربانی ست. در اساطیر یونانی الهه» نانا» دختر خدای رود در پادشاهی افسانه ای فریگیه بود که از بادامی که روی پایش افتاد باردار شد.درخت بادام در همان محلی روییده بود که خدایی دو جنسیتی به نام Agdistis)) در آن محل اخته شد تا تبدیل به » سیبل» (Cybele) یا مادر خدایان شود. روایت دیگرش هم اینست که از آلت اخته شده درخت بادامی رویید که وقتی «نانا» میوه آنرا در آغوش گرفت از آن باردار شد.
ترجمه کلمه ی ماهیfish)) به یونانی معادل با ichthys)) هست که ترجمه تک تک حروفش معادل عبارت » مسیح – فرزند خدا – ناجی» میشه به این ترتیب که :
(i) حرف اول Iēsous به معنی عیسی
(ch) حرف اول Christos به معنی تطهیر شده
(th) حرف اول Theou به معنی متعلق به خدا
(u) حرف اول huios به معنی فرزند پسر
(s) حرف اول sōtēr به معنی ناجی
تصویر الفبای یونانی این کلمه به این شکله ( ΙΧΘΥΣ) که در تصویری که از افسس واقع در ترکیه بدست اومده این حروف با هم ترکیب شدند و شکل دایرهای 8 قسمتی رو بوجود آوردند :
مسیحی های اولیه این نماد رو (نماد ماهی یا همون وسایکا) برای شناسایی بین خودشون به عنوان یک نماد مخفی بکار میبردند.به تعبیر دیگه هم نماد گذرگاه بین زمین و آسمان است که عیسی از آن عروج کرد.
پروانه
ژوئیه 24, 2011 @ 17:28:05
یادم رفت اینو اضافه کنم که یکی دیگر از معانی نماد وسایکا یگانگی و پیوند خدای مذکر و مونث برای ایجاد بازمانده هست. مباحث جالب دیگری هم از یک دیدگاه دیگه در این سایت اومده:
http://www.vesicapiscis.co.uk/
پروانه
ژوئیه 24, 2011 @ 19:00:01
سلام به همه
خیلی دیر سراغ این پست اومدم . نظر جالب سیمای عزیز رو با اجازه کمی گسترش میدم.
مبحثی وجود داره به نام هندسه مقدس و یکی از علامتهای این هندسه علامتی به نام”وسایکا پایسیس”( vesica piscis) هست که تشکیل شده از 2 دایره با شعاع یکسان که درهم به نوعی تداخل دارند که خط پیرامونی یک دایره از مرکز دایره دیگه میگذره و در حالت عمودی تداعی کننده نقش انتزاعی ماهی و به عنوان سمبل عیسی بکار میره.نمی دونستم که دوره ای به همین نام وجود داره که به معنای 2 ماهیه.
http://en.wikipedia.org/wiki/File:Vesica_Piscis.svg
این شکل بادامی که بهش “ماندورلا” به معنای بادامی شکل هم میگن در دوران هنری اوایل قرون وسطی و رمانسک و بیزانتین به عنوان قابی برای نمایاندن مسیح بکار میرفته و جالب اینجاست که در ادیان غیر مسیحی دانه بادام در ارتباط با باکره زایی ربانی ست. در اساطیر یونانی الهه” نانا” دختر خدای رود در پادشاهی افسانه ای فریگیه بود که از بادامی که روی پایش افتاد باردار شد.درخت بادام در همان محلی روییده بود که خدایی دو جنسیتی به نام Agdistis)) در آن محل اخته شد تا تبدیل به ” سیبل” (Cybele) یا مادر خدایان شود. روایت دیگرش هم اینست که از آلت اخته شده درخت بادامی رویید که وقتی “نانا” میوه آنرا در آغوش گرفت از آن باردار شد.
ترجمه کلمه ی ماهیfish)) به یونانی معادل با ichthys)) هست که ترجمه تک تک حروفش معادل عبارت ” مسیح – فرزند خدا – ناجی” میشه به این ترتیب که :
(i) حرف اول Iēsous به معنی عیسی
(ch) حرف اول Christos به معنی تطهیر شده
(th) حرف اول Theou به معنی متعلق به خدا
(u) حرف اول huios به معنی فرزند پسر
(s) حرف اول sōtēr به معنی ناجی
تصویر الفبای یونانی این کلمه به این شکله ( ΙΧΘΥΣ) که در تصویری که از افسس واقع در ترکیه بدست اومده این حروف با هم ترکیب شدند و شکل دایرهای 8 قسمتی رو بوجود آوردند :
مسیحی های اولیه این نماد رو (نماد ماهی یا همون وسایکا) برای شناسایی بین خودشون به عنوان یک نماد مخفی بکار میبردند.به تعبیر دیگه هم نماد گذرگاه بین زمین و آسمان است که عیسی از آن عروج کرد.
sima
اکتبر 26, 2011 @ 03:52:52
من بیچاره قبل اینکه برم تو جامعه ایرانی یا اون فر فر لعنتی، وضعم زیاد بد نبود ها. جامعه مجازی ایرانی چقدر میتونه رو آدم تأثیر بذاره.
Foska
اکتبر 26, 2011 @ 06:56:27
هنوزم بچه ها مشتاق دیدار شما هستن البته اگه مثل گذشته تو بحث ها شرکت کنین