شاخ هایی برای شیطان (قسمت دوم) حاوی تصاویر نامناسب برای محل کار

51 دیدگاه


در بخش اول به بخش هایی از قرون وسطی رسیدیم که شیطان ها کم و بیش » شاخ دار » ترسیم می شوند. حالا در ادامه خواهیم دید که نقش و مسئولیت های  «شیطان » رفته رفته پر رنگ تر می شود و گویی به اختیاراتش در طول زمان افزوده می گردد.

تصویری که مربوط به یکی از کلیساهای انگلستان می باشد و بر سردر ورودی کلیسا شیطان با آلتی برجسته و سری شیرمانند در پشت فردی قرار دارد که وضعیت آن در تصویر مشخص است!  تنبیه و تحقیر همزمان دو هدف از تجاوز به گناهکاران است که به وظایف دینداران اضافه می شود.

و حالا بهتر است به کلیسای Scorvegni در ایتالیا برویم… تقریبا به فاصله ی کوتاه از تابلوهای قبلی و هنوز در دوران سیاه وسطی.

تصویری که در یادداشت قبل با هم دیدیم و مربوط به روز رستاخیز بود را به یاد می آورید؟

تصویر زیر ویرایش به روز شده ی همان تصویر البته در مکان  دیگری می باشد.

 

The painting of the Last Judgement at the end of the Scrovegni Chapel in Padova.

همانطور که می بینید کلیات تصویر کاملا مشابه است. همان شعله های آتشی که از اطراف عیسی سرچشمه میگیرد به جهنم می رسد ولی جهنمی که بسیار وحشتناک تر است. شیطان آبی رنگ شاخ دار هم اکنون عذاب های جدیدتری را بلد است و این بار دو موضوع بسیار قابل توجه است. این بار نه تنها مخالفان سیاسی عداب می شوند.، بلکه گناهان جنسی هم به عنوان بخشی از گناهان مهم در نظر گرفته شده است. مردانی که آلتشان توسط جانوران خورده می شود و زنانی که از موهایشان آویزان شده اند . و نکته دوم شباهت نوع عذاب های به کار رفته در این تابلو با عذاب های دین اسلام است. با توجه به تاریخ ترسیم این تابلو که قرن 14 میلادی است ، می دانیم که اسلام در حدود قرن 7 هجری قمری باید باشد. این تصور دویست سال بعد از تابلوی اصلی شکل گرفته است. در صورتی که میخواهید تصویر بالا را با جزئیات بیشتری ببینید می توانید از این پیوند استفاده کنید.

اما در همان کلییسا در دیوار مقابل همین تابلوی رستاخیر تصویر جالب دیگری دیده می شود که در پایین می بینیم.

اما علت جالب بودن این تابلو چیست؟ این تابلویی که در آ« اولین بار شیطان به صورت سایه ای خبیث و روح مانند به تصویر کشیده شده است که بر  روی زمین گردش می کند..!  سوای اینکه از نظر تکنیک نقاشی تا حدودی این مطلب جدید و نو به حساب می آید که یک تصویر دو بعدی در یک نقاشی سه بعدی ترسیم شود، از نظر مذهبی هم حضور شیطان در نزدیکی یاران عیسی که در واقع به عنوان خدا آن را می شناسند قابل توجه است. این تصویر اشاره به لحظه ای داردکه یهودا پول می گیرد تا عیسی را بفروشد.

و اما در آخرین بخش این یادداشت به کلیسای Orvieto در ایتالیا می رویم . جایی که تصویر شیطان بسیار شبیه به تصورات امروزی ما از شیطان است.

نکته جالب در این است که اکنون گناهکاران فقط از کسانی می باشند که گناهان جنسی انجام داده اند. گویا تمام فعالین سیاسی از بین رفته اند!

در انتهای دنیا شیطان و عیسی هر دو باز می گردند و همانطور که در تصویر اول می بینید عیسی در حال گوش دادن به  سخنان شیطان است.

در این نقاشی ها انسان در مرکز قرار گرفت است و نوعی سمپاتی با شیاطین  انسان ها به چشم می خورد. گویی اینبار نقاش با خشم و تعصب نقاشی نکرده است. بلکه با دلسوزی و انسانیت آنها را ترسیم کرده است. این دوران شروع دوران مردن و رنسانس است . دوران انسان گرایی.

تصویر دیگری از قرن پانزدهم به وحود دارد از شیطان که متاسفانه نمیدانم منبع آن کجاست اما تصویر را با شما در اشتراک میکذارم.

این تصویری دیگر از شیطان در حال سقوط از بهشت و عرش الهی است که همچنان زیبا و فرشته گون ترسیم شده است.

شاید تصویر امروزه ما با تصویر غربیان متفاوت باشد. شاید هنوز غربیان شیطان را خشن بشناسند وشاید تصویر آخر نشان دهنده یک حالت کلی نباشد. اما مسیری که شیطان در طول از 4 یا 5 قرن طی کرد و از یک شیطان زیبای آبی رنگ به همان شیطان با مشخصات قبلی برگشت نشان دهنده تنش و استرسی است که بشریت در طول این قرون سیاه تحمل کرده است و رنج کشیده است.

تصاویری که در این میان به شیطان نسبت داده شد از یک موجود عجیب غریب تا حالتی انسان گونه آیا نشان دهنده ی این واقعیت نیست که همه ما فقط با تصورات خود زندگی می کنیم؟

شاخ هایی برای شیطان…!(قسمت اول)

47 دیدگاه


دیر آمدم اما با دست پر آمدم. مطلب امروز احتمالا برای همه شما جذاب خواهد بود

—————————————————

همه ی ما تصوری از شیطان داریم که با شاید در جزییات با تصور افراد دیگر متفاوت باشد اما در کلیات یکسان است. مثلا رنگ آتش، شاخ ها، دندان هایی تیز و دم و پاهایی سم دار. و یا به رنگ سیاه و تیره…چیزی شبیه به دیو سیاه.

اما بررسی نقاشی های هنری به ما نشان می دهد که تبدیل شیطان به همچنین چهره ای حاصل تلاش های جهت داری از سمت مذهبیون و یا هنرمندان بوده است. در این یادداشت با هم به بررسی تابلوهای مختلف در هنر » غرب» می پردازیم تا ببینیم این سیر تغییر چهره شیطان چگونه بوده است. بدیهی است که این موضوع می تواند با برداشت های شرقی متفاوت باشداما کاملا متفاوت نیست.

برای شروع به آخرین پایتخت امپراطوری روم در ایتالیا می رویم.  قرن ششم میلادی برای دین مسیحیت دوران حساسی بود. در  بازیلیکا( کلیسای مستطیل شکل) ی روانا Ravenna تصاویر زیادی از جنس موزاییک می توانید ببینید که هنرمند بیشتر این تصاویر ناشناس است. این موزائیک ها جزو اولین تصاویر مذهبی مسیحیت به حساب می آیند. یکی از این تصاویر به شکل زیر است:

Unknown Artist. Christ the Good Shepherd. Basilica di Sant’Apollinare Nuovo. Ravenna ITALY. 6th century » 01 Unknown Artist. Christ the Good Shepherd. Basilica di Sant’Apollinare Nuovo. Ravenna (Italy). 6th century

تصویر بالا از این وبسایت گرفته شده است. تصویر متعلق به روز نهایی می باشد که در آن عیسی برای قضاوت مردمان می آید. عیسی در تصویر در وسط ایستاده است و مشخص است. فرشته ی خوبی در سمت راست عیسی است و شیطان یا فرشته ی بدی در سمت چپ عیسی است… شیطان بر خلاف تصور ما رنگ آبی دارد! احتمالا سوال این است که چه دلیلی برای شیطان بودن اسن نگاره وجود دارد؟. پاسخ این است که طبق انجیل متی در روز رستاخیز هنگامی که مردمان خوب و بد از هم جدا می شوند هر کدام در سمت فرشته خود می ایستند. گوسفندان که نماد مردمان خوب اند در سمت راست عیسی و در مقابل فرشته ی قرمز رنگ و مردمان بد یا همان «بزها» در سمت چپ عیسی و در مقابل فرشته ی آبی رنگ یا همان شیطان ایستاده اند. امروزه در ذهن مردمان رنگ قرمز رنگ جهنم است در حالی که در قرن ششم  رنگ آبی رنگ خطر محسوب می شده است. این به دلیل این است که آبی با تاریکی ها نسبت مستقیم دارد. نکته دیگر این است که شیطان همانند یک فرشته زیبا تصویر شده است و نه مثل یک دیو شاخدار و دم دار.

حالا به اواخر قرن هفتم در بازیلیکای santa maria assunta می رویم. جایی که تصویر جدیدتری از شیطان وجود دارد.

Last Judgment Torcello Tweede

تصویر بالا که بخش کوچکی از یک فرسک بسیار بزرگ است. در مرکز فرسک بزرگ عیسی در یک هاله  بیضوی شکل قرار گرفته و از زیر این هاله رودی از آتش جریان دارد و به جهنم که تصویر آن را در بالا می بینیم سرازیر است. ماموران جهنم در واقع شبیه دیو ها نیستند. آنها فرشته  هایی زیبا هستند وفردی که در آغوش شیطان نشسته احتمالا باید یهودا باشد. در این تصویر هم شیطان هر چند مانند مردی ریش دار و کریه ظاهر شده است اما کماکان هنوز شاخ و دم ندارد و رنگش آبی رنگ است. با این حال مشخص است که شیطان را خشن تر و انتقام جویانه تر از قبل به تصویر کشیده اند تا دشمنان سیاسی مسیحیت که پادشاهان  شرقی هم در میان آنها دیده میشوند عبرت بگیرند. » دلایل سیاسی»

تصویر بالا جزئی از تصویر زیر است

و حالا به میانه قرن 12 میلادی می رویم. جایی که قرون وسطی سیاه ترین دوره خود را می گذراند.

winchester psalter اسم نقاشی بالاست.

تصویر بالا روایت گر روز حساب است که در آن فرشته ای درب جهنم را قفل می کند و گناهکاران در داخل جهنم با ماری غول آسا و شیاطینی که اینبار بعضی از آنها شاخ و دم دارند و بعضی نه ، دست و پنجه نرم می کنند. این تصویر از شیطان به مراتب وحشیانه تر و خشن تر از تصاویر قدیمی تر است و البته یک نکته جدید دارد و آن اینکه در اینجا شیطان وظیفه جدیدی هم پیدا کرده است که می بایستی » از طرف خدا» به» شکنجه» گناهکاران بپردازد. چیزی که در قرون وسطی به صورت رسمی درآمده بود.  اما نکته ی این تصویر به همینجا ختم نمیشود. چهره های به کار رفته در این تصویر همگی از دشمنان سیاسی کلیسا می باشند.

بخش اول را در همینجا به پایان می بریم. در بخش بعدی ریشه های این تغییر بررسی خواهد شد.