حدود یک قرن پیش نقاشی آمریکایی به نام کاسیوس کولیج سفارشی برای تبلیغات سیگارهای مارلبورو دریافت کرد، سوژه سگ های پوکر باز شاید در ابتدا برای او فقط جنبه تبلیغات داشته است ولی در همان اوائل کار در جریان پخته شدن ایده اش به این نتیجه رسید که هیچ چیز بهتر از چند سگ پوکر باز نمی تواند وضعیت امروز جهانش را توصیف کند… جهانی که به سرعت بعد از اولین نقاشی های او در باتلاق دو جنگ جهانی فرو رفت.
تابلوی بلوف شجاعانه را قبلا در اینجا معرفی کرد ام ولی به بحث و بررسی آن نپرداختیم. نکته ی اول که برای بررسی چنین تابلوهایی مورد اهمیت است این است که باید خود را به جای نقاش بگذاریم تا ببینیم خط سیر فکری او چه بوده است. زیرا همانطور که در پست مربوط به سگها گذاشته ام این ها کلا 16 نقاشی بو ده است، پس بدیهی است که هیچ نقاشی برای 16 اثر که در دوره ای 50 ساله خلق می شوند عناصر تصادفی انتخاب نمی کند. مهمترین عنصر این تابلو " سگ " است. شخصیت های اصلی همه ی این تابلوها سگهایی با نژادهای مختلف هستند. اما چرا سگ؟ در مقایسه با بقیه حیوانات سگها چند ویژگی بارز دارند ، اول اینکه " نژادهای " مختلفی دارند ، زیاد باهوش نیستند و به شدت " تربیت پذیر " می باشند. "مسئولیت" آن ها به عهده " ارباب" یا صاحبشان است و اگر ارباب آن ها را درست تربیت کند وفادار و قابل اعتماد هستند. از طرف دیگر تربیت پذیری جزو خصوصیات غریزی آنها نیست و مهمتر از همه هرچقدر هم که سعی کنند مثل انسانها لباس بپوشند باز هم سگ هستند !
اما دومین عنصر بارز این تابلو " بازی پوکر " است. بازی پوکر احتمالا شبیه ترین بازی درمیان بازیهای کارتی به زندگی امروز انسان ها است. ضمن اینکه لازم است باهوش باشید و قواعد بازی را نیز خوب بدانید، باید بخت و اقبال بلندی هم داشته باشید تا بتوانید خوب برنده شوید ! از طرفی باید همطراز بقیه رقبا جلو بیایید… شما نمیتوانید کمتر از بقیه پول بگذارید ، همچنین شما نمیتوانید به جای بقیه بازی کنید. در عین اینکه برنده شدن شما فقط به کارت های خودتان مربوط است، آرایش کارتهای رقبانتان هم تاثیر زیادی بر برد و باخت شما دارد. کاملا شبیه به رقابت این زندگی.
در تابلوی اول سگ کارت برنده ای ندارد اما با اعتماد به نفس نشسته است و همین اعتماد به نفس باعث می شود که در نهایت رقیبان را از دور خارج کند. در زندگی یک مرد موفق هیچوقت از رقابت دست نمیکشد و به بازی ادامه می دهد حتی اگر دوستانش فکر کنند که او دیوانه است. اگر قوانین پوکر را بدانید آنگاه معنای نماد به کار رفته برای شما واضحتر می شود. سگ در دیتان خود کارت برنده ای ندارد اما با اعتماد به نفس مبلغ را بالا می برد تا زمانی که رقبا از دور خارج شوند.
در دومی به تبعیض نژادی هم اشاره کرده است. دو سگ بولداگ احتمالا نسبت به همنوعان خود مورد تحقیر قرار می گیرند چون زشت تر و کوتاه تر هستند و این باعث می شود که در یک بازی که فقط یک برنده دارد با هم تقلب کنند. شاید بعد از بازی مبالغ را با هم تقسیم می کنند. این حکایت گروه هایی است که در دنیای امروز برای خود تشکلهای حمایتی تشکیل داده اند و از رقابت برابر و عادلانه پرهیز می کنند. نیازی به اسم بردن نیست زیرا همه ی ما نمو نه هایی از آن ها را می شناسیم.
اما تراژدی در این است که همه ی ما سعی می کنیم که سگ های خوبی باشیم. حتی آنها که سعی می کنند تغییری در این به وجود بیاورند در نهایت نمی توانند از پوست خود بیرون بیایند. شاید بخواهید بگویید میز را واژگون می کنیم و به زندگی عادی می پردازیم در آن صورت شما فقط یک آنارشیست یا اقتدار گریز هستید نه بیشتر. تا وقتی که نخواهیم باهوش باشیم و سعی نکنیم که" امیدوار" باشیم بازنده ایم.
با ارزش ترین برگ برنده ی ما در زندگی " امید " و " اعتماد به نفس " است.
آخرین نظرات داده شده