در زمان حکومت بخت النصر پادشاه بابل یهودیان کشور یودا از دادن خراج امتناع کردند.پس بخت النصر به اورشلیم حمله ور شد وآنجا را آتش زد و مردم را به اسارت به بابل آورد و اموال با ارزش آنها را غارت کرد.هنگامیکه کوروش برای فتح بابل لشکر کشید سال 583 قبل از میلاد بود و حزقیال نبی پیامبر وقت یهودیان اسیر بود.او به همکیشان خود از قبل بشارت داده بود که کوروش عامل خداوند برای نجات آنهاست.کوروش بعد از فتح بابل کتیبه ی معروف خود را نوشت و همانطور که در تابلوی زیر میبینید خزانه دار خود «مهرداد» را دستور داد تا تمام ظروف و اموال یهودیان را به آنها پس دهند.
نقاشی بالا توسط Gustave Doré نقاش فرانسوی (1883-1832) کشیده شده…او آثار جذاب و زیادی دارد که همگی به همین سبک است.همچنین او در 15 سالگی اولین داستان مصور خود را چاپ کرد.
پس از پس دادن اموال یهودیان کوروش یکبار دیگر به آنها کمک کرد تا به سزرمینهای خود برگردند و معابد خود را دوباره بسازند.در تصویر زیر مشاهده میکنید که یهودیان به دور پادشاه جمع شده اند و از او درخواست کمک میکنند.پس از آن کوروش اجازه داد تا 40 هزار یهودی به سرزمینهای خود بازگردند و معابد خود را بسازند.این اتفاق نقطه عطفی در تاریخ بشریت بود از آن جهت که در آن دوران کمتر به ادیان احترام میگذاشتند..متاسفانه نقاش و تاریخ رسم این نقاشی یافت نشد!
پس از آن همانطور که دوره شکوه هر فردی به پایان خواهد رسید برای کوروش نیز چنین پیش آمد.برای مرگ کوروش 2 روایت وجود دارد که یکی از آنها این است که او برای فتح سرزمین سکاها در شمال شرقی ایران لشکر کشید…ملکه آنها به نام تومیروس به کوروش پیغام داد که از این جنگ دست بردارد و به سرزمینهای خود قانع باشد و بر قوم خود قرمانروایی کند.اما کوروش با او جنگید و شکست خورد و به دستور تومیروس سر کوروش را بریدند,در تصویر زیر فرمان تومیروس رانشان میدهد که در حالی که ملکه اشاره میکند گویی میگوید سر کوروش را در تشتی از خون قرار دهید.همچنین در این تصویر وحشت ملکه و درندگی و جنب و جوش اطرافیان او جلب توجه میکند.
نقاشی بالا توسط Lucca Ferrari نقاش ایتالیایی (1605-1654) کشیده شده است.
Galleria estense , Modena , Italy
به دستور تومیروس سر کوروش را بریدند و در تشتی پر از خون قرار دادند و تومیروس در حالی که سر او را به دست گرفته بود خطاب به او گفت:آنقدر از خون بنوش تا سیراب شوی!!!
از این روایت 2 تابلو موجود است که هر دو را باهم میبینیم
Antonio Zanchi (1631-1722) was an Italian painter
1670-72
Oil on canvas, 181 x 129 cm
Private collection
به نظر شما چه جمله ای شایسته ی این پایان است؟ به نظر من «هیچ»
————————————————-
پ.ن:من فراموش کرده بودم که از دوست خوبم کوروش که در روزهای سخت کمکم کرد و همچنین اینجا به شما اطلاع رسانی مرد تشکر کنم.ممنونم کوروش
منابع:
1) http://www.wga.hu/frames-e.html?/html/p/preti/tomyris.html
2) http://www.fedayiler.blogfa.com/post-82.aspx
3) http://www.photographersdirect.com/buyers/stockphoto.asp?imageid=1849756
4) http://persianempire.info/cyrusdeath.htm
5) http://en.wikipedia.org/wiki/File:Cyrus_II_le_Grand_et_les_H%C3%A9breux.jpg
6) http://ancienthistory.about.com/od/monotheisticreligions/tp/032808BiblePeople.htm
7) http://www.mystudios.com/artgallery/A/Antonio-Zanchi/Antonio-Zanchi-oil-paintings-1.html
سپتامبر 16, 2009 @ 22:22:57
در کتاب کوروش پسر ماندانا آمده است که کوروش هنگام جنگ شبی خواب زرتشت را میبیند که شرابی به او میدهد وبه او خبر مرگ در پیش اش را میدهد. فردا کوروش از پسران و دوستانش خداحافظی میکند و خوابش را برای آنان تعریف میکند. و چند رو بعد به مرگ طبیعی از دنیا میرود.
آِیا منظور شما از روایت دوم این بود یا روایتی دیگر؟
سپتامبر 16, 2009 @ 22:37:03
نه روایت دوم میگه که در جنگ از ناحیه پا زخمی میشه و بعد به مرگ طبیعی میمیره..البته با روایت شما هم هماهنگه..ممکنه اون خواب رو بعد از زخمی شدن دیده باشه
ژانویه 30, 2011 @ 10:03:49
کورش طبیعی نمرد بلکه در جنگ کشته شد!
سپتامبر 16, 2009 @ 22:54:16
thank you
جالب !
سپتامبر 16, 2009 @ 23:04:45
خواهش
سپتامبر 16, 2009 @ 22:54:27
دفعه بعد که منابع غیر قابل استناد داری چرت نه نویس .بعدم تا اونجا که میدونم از این شخصیت تو قران هم به نیکی یاد شده و ما باور داریم انسانهای پاک و بزرگ مرگ با شکوه و راحتی دارن بعدم یک روایت بیشتر از مرگش نیست که اونم اینی که تو میگی نیست.اینی که گفتی عاقبت رئیس جمهورته با اربابش.
سپتامبر 16, 2009 @ 23:04:10
من با شما بحثی ندارم..هرجور میتونین فکر کنین اما برای اینکه فکر میکنین این مرگ برای کوروش کبیر شایسته نبوده باید بگم اولا که تصمیم گیرنده در این زمینه انسان نیست و سرنوشته و ثانیا دقت کنید که امام حسین هم مرگی دردناک داشت….و نکته آخر هیچ وقت تو وبلاگ من بحث سیاسی نکنین
سپتامبر 17, 2009 @ 00:12:29
با درود
روایتی که شما نوشتید در مورد مرگ کوروش بزرگ از قول هرودوت تاریخ نگار یونانی آورده شده است. همانگونه که از کتاب گزارش تحقیقات من شما نقل کرده اید. ملکه سکاها از کوروش می خواهد که پسرش را آزاد کند و کوروش با سپاهش به سرزمین پارسیان بازگردداما کوروش به سخن وی توجهی نمی کند. این ملکه سکاها با جمع آوری نیروهای خود موفق میشود که سپاه کوروش را شکست دهد و در این جنگ کوروش کشته می شود. سپس ملکه در میان کشتگان بدنبال جنازه کوروش می گردد و پس از یافتن جسد وی سر وی را در کیسه ای چرمین پر از خون می کند تا بدین وسیله انتقام خون پسر خود را گرفته باشد و در حین این کار خطاب به سر کوروش می گوید بنوش اینک از این خون تا سیراب شوی.
هرودوت در سراسر کتابش که از انجمله داستان لئونیداس است نسبت به پارسیان کینه ورزی داشته است چناچه روایتهای دیگری هم از مرگ کوروش نقل شده است. اما این روایت هرودوت بیشتر مورد علاقه اروپائیان بوده است و لذا نقاشان اروپایی نیز از آن الهام گرفته اند
سپتامبر 17, 2009 @ 00:21:04
بسیار ممنون از کامنت خوبتون..بله هرودت با وجود اینکه به نام پدر تاریخ معروف شده اما چندان معتبر نیست..به هر حال همانطور که گفتین منیع الهام نقاشان شده است.
سپتامبر 17, 2009 @ 00:34:08
خوش بحال کوروش که راحت خوابیده است و مرگ ایرانی و سرزمین پهناورش را نمی بیند.
سپتامبر 17, 2009 @ 01:08:51
age intor ke u neveshti hast pas maghbareye kurosh chiye? in chizi ke neveshti sakhteye takhayolate tarikh nevisaye gharbiye.
سپتامبر 17, 2009 @ 01:29:29
درود بر تو
مرگ کورش بزرگ (نه کبیر) برای من چندان اهمیتی نداره . یعنی اهمیت زندگی کوروش برای من بیشتره تا مرگش .
اینکه اینهمه افتخار و آبرو برای ایران آورد ولی با اینهمه افتخار آبرو شهان و سردمداران بعد از کوروش چه کردند؟
با همه اینها از پست زیباتون ممنون و همیشه شاد و سبز باشی
بدرود
سپتامبر 17, 2009 @ 01:46:20
ممنون..شما هم شاد باشید
سپتامبر 17, 2009 @ 01:49:45
shomaa chetor ne-mifahmid ke 2 taa Kurosh hast. margi ke neveshteh-eid marge Kuroshe dowom ast. shomaa 2 taa kurosh raa ghaati kardeh-ei
سپتامبر 17, 2009 @ 02:07:33
دوست عزیز کوروش کبیر همان کوروش دوم است…فکر میکنم توضیحات مفصل سایت ویکی با منابعی که داره کافی باشه
http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B4_%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF
سپتامبر 17, 2009 @ 09:06:08
از کسانی که میگن بحث سیاسی نکنید خوشم نمیاد. این از نظر من.
سپتامبر 17, 2009 @ 10:14:31
به نظر من هرچیزی جای خودش..واقعا من نمیفهمم همچین پستی و همچین وبلاگی اصلا چه ارتباطی به اون موضوعی که مطرح شد داشت…
سپتامبر 17, 2009 @ 19:28:50
salam,
kheili ali bood,didane 5 tabllo honarie barjaste az kurush.
vali hanooz gesmate marge kurush va dar natije 3 ta tabloye akgar morede ebhame,chon man ta jaie ke fekr mikonam kurush be marge tabi morde,va magbarash ham ke dar pasargade be jay mande.
Shad bashid
اکتبر 03, 2009 @ 13:46:39
با سلام
تشکر از اطلاعات جالبتان من عاشق تاریخم و هر نوع روایتی برایم شیرین است و با دل به آن می اندیشم که مورد قبول است یا خیرچون چند هزار سال گذشته است و از اروپاییها بیش از این ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم و چرا ایرانیان در طول تاریخ هیچ نقش و نگاری راجع به شاه بزرگشان ندارند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اکتبر 22, 2009 @ 10:56:26
دوستان عزیز چرا ما ایرانی ها همیشه به گذشته خود افتخار می کنیم و اونو تو سر همه دنیا می کوبیم. بیاید بخود آییم و برای اکنون و آینده افتخاری باشیم برای همه جهان. همان افتخاری که امثال کوروش در زمان خود داشتند. در حالی که دنیا به سرعت در حال حرکت رو به جلو است ما همیشه دلمان به گذشته ها و نیاکانمان مانند کوروش داریوش حافظ سعدی و… خوش بوده است . البته که همه اینها افتخار ما هستند اما مال ما نیستند و به همه دنیا تعلق دارند. از خود به پرسیم هم اکنون برای خودمان و جهان چه چیزی داریم؟؟؟
اکتبر 22, 2009 @ 11:15:59
موافقم
اکتبر 24, 2009 @ 10:49:53
fsgfgewبی شک زندگانی کوروش بزرگ نمادی عقلایی و اسمانی داشته که درکتاب خدا منت نام آوری برآن قرار داده شده پس روایت راویان اروپایی بدون شک مضمونی سیصدوار دارد نه واقعیت محض
آنچه از کوروش بجا مانده نفرتش از دروغ و ترس از قحطیست که مارا بجای آوردنش منت
اکتبر 29, 2009 @ 01:03:43
اگر کوروش به این شیوه کشته شده بود هیچ گاه چنین آرامگاهی که ۲۵۰۰ سال دوام بیاره براش ساخته نمی شد. ضمنا متنی که بر سر در آرامگاه کوروش خطاب به بازدید کنندگان آرامگاهش نوشته شده است کاملا نشان می دهد که او به مرگ طبیعی درگذشته و قبل از مرگ هم می دانسته است که پایانش نزدیک است. و اتفاقا آن جمله پایانی او بر سر در آرامگاهش یک شاهکار اخلاقی است.
اکتبر 29, 2009 @ 10:04:14
دوست عزیز همانطور که قبلا هم اشاره شد این نقاشی ها اسناد تاریخی به حساب نمیایند و قصد بنده از این نقاشی ها صرفا معرفی اونها به جامعه ایرانی هستش..نقاشان ما هم باید همت کنند و آثاری جهانی در این بابت خلق کنند
نوامبر 01, 2009 @ 02:19:16
من بيش از 20 ساله كه تاريخ مطالعه ميكنم . زماني كه من بر طبل ميهن پرستي ميكوبيدم متاسفانه همه اطرافيانم در لايه هاي عادي زندگي غرق شده بودند و صحبتهاي من رو به سخره ميگرفتند . اما اكنون سيل مشتاقان به تاريخ و فرهنگ ايران رو ميبينم . . . اما خوشنود نيستم . چرا؟ زيرا به گونهي دلخراشي قشري گري و توسل به افسانه ها و … و از همه بدتر القاء عقايد فردي رو در تاريخ ميبينم . به عنوان كسي كه فقط 20 سال تاريخ خوانده و نه هيچ ادعايي درباره عالم بودن و فرهيخته بودن دارد و نه خود را ايدئولوگ ميداند عرض ميكنم وقتي به منابع متعدد درباره بخشهاي مختلف تاريخ مراجعه كرده و سپس اين دانسته ها تلفيق كرده و نقاط هم پوشاني آنها را پيدا ميكنيد به حقايق بسياري از تاريخ دست پيدا ميكنيد و بر خلاف گفته بسياري از دوستان ( كه متاسفانه بنده ايشان را قشري خطاب ميكنم) تاريخ داراي وحدت و نقاط روشن ميشود . فقط كافيست كمي از توانايي ذهن در اين راه بهره جست و از افسانه پردازي دوري كرد . درباره روايت شما پيرامون مرگ كورش هم بايد بگويم شما نيز متاسفانه دچار قشري گري شديد و صرف گفتن اين جمله كه : در فلان منبع ذكر شده باعث بري شدن شما از اشتباه نميگردد . حيف كه در اين مقال نميگنجد و الا با دلايل عقلي و قرائن تاريخي به شما اثبات ميكردم كه نحوه مرگ كورش اينگونه رقت بار نبوده و اصلا نميتوتنسته اينگونه باشد . كورش در جنگ كشته شد اما نه به اين وضعيت : كورش به علت برخورد زوبين سمي به پا مجروح و اندك زمان كوتاهي بعد در حين بازگشت در گذشت . كورش خود شاهد پيروزي لشگر خويش بر ماساژت ها و اتمام جنگ بوده و پس از آن در گذشته است
نوامبر 01, 2009 @ 05:43:54
جناب ایدین ممنون از توجهتون وتلاشتون..اما کاش با دقت بیشتری مطالب وبلاگ رو دنبال میکردین..من در جاهای مختلف وبلاگ این مطلب رو بارها عرض کردم که این تابلوها جنبه تاریخی ندارند و فقط از دو جنبه بررسی میشوند ..یکی نمادها و شخصیتهای تابلو و دیگر اینکه شناختن این تابلوها..مطمئن باشید اگر در تاریخ کشورهای دیگر هم جستجو کنید بقیه تابلوهای این وبلاگ مثلا نقاشی های داوینچی یا بوتیچلی درای مشکل اینچنینی هستند اما چرا کسی از آنها ایراد نمیگیرد؟دقیقا به خاطر همین حس تعصب هستش…میهن پرستی یا مسلمانی که در کامنت قبل از شما اشاره شد با تعصب فرق میکند…اگر بقیه مطالب وبلاگ رو هم دیده بودین میدیدین که گفته ام کاش هنرمندانی بودند از ایران تا تاریخی که میگوییم درست است رو به دنیا نشون میدادند تا بتونیم جایگزین چنین تابلوهایی که در موزه های سراسر دنیا وجود داره بکنیم..وقتی که شما با کمی جستجو در سایتهای فارسی میبینید که تابلوهای مربوط به تومیریس و کوروش به عنوان «یک تابلوی عجیب» معرفی شده اند اما همین تابلوی عجیب با ده ها ویرایش از ده ها نقاش یک اصل بدیهی پذیرفته شده در کشورهای دیگر است چه حسی دارید؟ترجیح میدهید به خاطر حس وطن پرستی این موضوع را باز کنید یا ترجیح میدهید به خاطر همان حس سکوت کنید؟من ترجیح میدهم این مطالب را باز کنم..شاید که با تحریک دانشمندان و هنرمندانی چون شما بشود حقیقت را به دنیا نشان داد آنهم در سطح وسیع نه فقط در میان نخبگان
نوامبر 04, 2009 @ 20:51:52
az tavajohet be koroshe kabir mamnonam
ژوئیه 05, 2010 @ 02:41:49
بیایید به جای کلمه ی کبیر از (بزرگ) استفاده کنیم چون ایرانی تره
نوامبر 04, 2009 @ 20:56:04
amma sang ghesmat balayi aramgahe koroshe kabir taaviz shodeh
نوامبر 04, 2009 @ 20:59:48
lotfan etelaat ra gostarde tar kon
نوامبر 25, 2009 @ 00:25:20
نظر آقای غمگین کاملن درست و منطقیه. هردوت هم به سزای این چرت نوشته هاش خواهد رسید اگر ما ایرانیها نه فقط به حرف زدن که با جان و دل ایران رو دوست داشته باشیم و اونطور که باید تاریخ ایران رو بنویسیم و روایت کنیم. عشق ما ایرانیها به کشورمون رو می تونیم از زیبایی شهرمون بفهمیم. واقعا وضع ظاهری امروز ایران شان نام کشور ماست؟؟؟
دسامبر 30, 2009 @ 19:31:50
من هم با نظر جناب ایدین موافقم که كورش به علت برخورد زوبين سمي به پا مجروح و اندك زمان كوتاهي بعد در حين بازگشت در گذشت . و این تابلو ها همه دروغین است .
ژانویه 01, 2010 @ 17:58:44
به راستی که بعضی از این نقاشی ها به سفارش دشمنان ایران است.
و ما آنان را به زودی از مرقد مطهرشان خواهیم آویخت
ژانویه 11, 2010 @ 22:27:49
tnx
ژانویه 25, 2010 @ 11:29:12
آيا مي دانيد اروپائيان همانطور كه هرودوت را پدر تاريخ مي نامند به همان اندازه به او لقب پدر دروغ هم داده اند؟ كافي است عبارتherodotus father را در گوگل سرچ كنيد و نتايج را مشاهده كنيد. همچنين پيش فرض هاي سرچ گوگل هم به شدت عبارت father of lies را براي هرودوت پيشنهاد مي كند.
ژانویه 25, 2010 @ 11:50:47
در ضمن آقاي كينگ فوسكا اگر برخي با نوعي بدبيني از نوشته شما انتقاد كرده اند شايد بيشتر به خاطر اين جمله اي است كه در انتهاي متن تان قرار داده ايد: – به نظر شما چه جمله ای شایسته ی این پایان است؟ به نظر من “هیچ”- اضافه كردن اين جمله متن شما را مغرضانه و در جهت تخريب كوروش نشان مي دهد، در حالي كه شما در بخش – درباره من ـ ادعا كرده ايد كه بي طرف و بدون غرض مطالب را بيان مي كنيد و قضاوت را به عهده خواننده مي گذاريد. ولي با اين جمله نظر خود را به خواننده تحميل مي كنيد و او را به جبهه گيري وادار مي كنيد. حال آنكه در جاي ديگري كامنت گذاشته ايد كه خوب امام حسين هم مرگ
دردناك داشته، و خواسته ايد بگوييد كه نوع مرگ انسان چيزي از ارزش هاي او كم نمي كند، كه البته همين هم هست. ولي آيا شما واقعا باورتان اين است؟ پس آن جمله انتهاي متن چه مي گويد؟ در مجموع اين سبك روايت شما مرا به ياد هرزنوشته هاي پورپيرار مي اندازد.
ژانویه 25, 2010 @ 12:49:04
سلام
البته در کامنت قبلی شما فرموده بودید که هرودت ضمن اینکه پدر تاریخ است به دروغ گویی هم معروف است که در این مورد هیچ شکی نیست . اما این پست, من تنها بیان کننده این روایت تاریخی بودم که در در غرب جریان دارد. هدف اول من معرفی تابلوها بود.هدف دوم من نشان دادن وجهه تاریخ ایران در غرب و احتمالا افکار عمومی دنیا است و نتیجه ای که می توان گرفت این هستش که اگر ما ادعای حمایت از مفاخر خود را داریم و نیز اگر ادعا می کنیم که باید واقعیت که چیز دیگری هم هستش باید معرفی بشود اول باید بدانیم که افکار عمومی فعلا این روایت را قبول دارد و صرفا با ادعا نمی توان نظر مردم را عوض کرد. چند گروه مورد انتقاد مستقیم من هستند یکی تاریخ شناسان و تاریخ نگاران ایرانی که باید چنین متونی را اصلاح کنند . دیگری هنرمندان که باید بر طبق روایت مورد قبول خودمان به خلق آثار بپردازند. که هر دوی اینها بسیار مشکل و محتاج زحمت و زمان است.
درباره جمله آخر دو نکته را می توانم در دفاع بیان کنم. نکته اول این است که من به عنوان نویسنده وبلاگ خود را محق می بینم تا خواننده ام را تحریک کنم. گاهی اوقات این تحریک همانند یک تلنگر می تواند ما را هشیار کند. و دیگر اینکه جمله من کاملا غیر شفاف هست و هر کسی میتواند نتیجه دلخواه آن را بگیرد. به این معنی که شما این طور استنباط کردیدکه منظور من از هیچ توهین به کوروش بوده چون روایت را واقعی تصور کردم ولی اگر دایره دید را کمی گسترش بدهید میتوانید این نتیجه را بگیرید که این ستمی است که همواره بر بزرگان در طول تاریخ وارد آمده و هیچ گاه مردم از آن عبرت نمی گیرند. دنیایی که شما چه خوب باشید و چه بد قدرت اختیار و تصمیم گیری ندارید.
در نهایت مرا به یاد پورپیرار انداختید و باید بگویم همانگونه که کسانی وقت می گذارند و «هردوت وار» به تحریف تاریخ می پردازند چرا ما وقت نگذاریم و آن را اصلاح نکنیم؟
نمی دانم توانستم منظور خود را بیان کنم یا نه؟
اگر نتوانستم مشکل از قلم بنده است.
پ.ن:
ارزش انسان بسیار بالاتر از آن است که به راحتی به آن توهین کنید و هیچ گاه به سرعت نتیجه گیری نکنید.
فوریه 13, 2010 @ 09:01:24
از نقد گذشته نترسیم. هیچ چیزی رو مقدس فرض نکنیم. اگه نظرات مخالف عقیده رو بشنویم اونوقت براش راه حل پیدا می کنیم. ولی وقتی فقط از یک سو به قضایا نگاه کنیمو اون جهتی باشه که که ما دوست داریم قضاوتمون صحیح و کامل نخواهد بود. به مرگ کورش بزرگ طبق روایت هرودوت فکر کنیم. قبولش سخته ولی این هم یک احتماله. هیچ چیز در دنیا وجود ندارد که نتوان نقدش کرد
فوریه 14, 2010 @ 05:29:29
جالب بود.به وبلاگ من سر بزن کاملترین زندگی نامه و وقایع مربوط به کوروش رو که از سازمان میراث فرهنگی هم کاملتر نوشتم world-civilization.persianblog.ir
فوریه 24, 2010 @ 15:30:48
سلام من بهزادم و یک آریایی تبار هستم … میشه گفت درود بر کورش کبیر ، مرگ بر عرب های خائن بهتر نیست یه نگاهی به تاریخ بندازیم وببنیمچجوری این عربها افتخارات کورش و خیلی از پادشاه هان مارو از بین بردند و حتی زبان فارسی مارا به یک زبان تکه پاره تبدیل کردند در مورد تاریخ اسلام صحبت کنید که چجوری به اجداد ما تجاوز کردند و هزاران سید حالا داریم بهتر نیست مردم آگاه بشوند که چه کسانی کاری کردند که خشایار را اهریمن جلوه دهند مرگ بر تمام عرب ها و طایفه آنها
مارس 04, 2010 @ 02:50:03
با درود
اولا در مورد مرگ کورش سه روایت وجود داره که به دو مورد اون اشاره شده و مورد دیگه این که به دلیل ضربه ی شمشیر یکی از سر بازان ملکه تیمیریس به گلوی ایشان به شهادت در راه حفظ ایران و ایرانیان رسید ,بدن پاک شاه ایران زمین توسط یکی از سربازان دلاور فنیقی به نام» ارتب» که قبلا به خود شاه سوء قصد کرده بود و مورد بخشش شاه هخامنش قرار گرفته بود و بعد از آن واقعه یکی از سربازان وفادار ایشان شده بود به سپاه ایران باز گردانده شد…
(البته خودم هم با این روایت موافق نیستم.فقط گفتم که بدونین. درمورد مرگ کورش با آیدین موافقم)
دوما کورش به سکاها حمله نکرد و اون سکاها بودند که به نواحی مرزی ایران حمله و قتل و غارت میکردند
سوما شما در مطالب فوق گفتید که ملکه سکاها به کوروش پیغام داد که از این جنگ دست بردارد و به سرزمینهای خود قانع باشد
در صورتی که این طور نیست
ملکه سکاها به او پیغام داد که برای جنگ دو راه پیش رو دارد. یا از رودخانه عبور کند و در سرزمین سکاها به نبرد بپردازند و یا اجازه دهند که لشگریان سکا از رود عبور کرده و در خاک ایران به جنگ بپردازند. کورش این دو پیشنهاد را با سرداران خود در میان گذاشت. بیشتر سرداران ایرانی او، جنگ در خاک ایران را برگزیدند، اما کرزوس امپراتور سابق لیدیه که تا پایان عمر به عنوان یک مشاور به کورش وفادار ماند، جنگ در سرزمین سکاها را پیشنهاد کرد. استدالال او چنین بود که در صورت نبرد در خاک ایران، اگر لشگر کورش شکست بخورد تمامی سرزمین در خطر میافتد و اگر پیروز هم شود هیچ سرزمینی را فتح نکرده. در مقابل اگر در خاک سکاها به جنگ بپردازند، پیروزی ایرانیان با فتح این سرزمین همراه خواهد بود و شکست آنان نیز تنها یک شکست نظامی به شمار رفته و به سرزمین ایران آسیبی نمیرسد. کورش این استدلال را پذیرفت و از رودخانه عبور کرد و …
مارس 04, 2010 @ 03:08:26
در رابطه با نظر پرویز باید بگم که کورش هیچ وقت در مقابل سکاها شکست نخورد
همان طور که طبق کتاب «کوروش در عهد عتیق و قرآن مجید» نوشته دکتر فریدون بدرهای و از انتشارات امیر کبیر، کوروش در این جنگ کشته نشده
روایتی که شما فرمودید از هردوت تاریخ نگار یونانیه
{ هردوت زاده ی یکی از شهرهای کشور پهناور ایران بود (در قسمت ترکیه غربی بخش یونانی نشین) او بعداً تابعیت ایرانی خود را باطل کرد و خود را یک یونانی نامید. هرودوت به طور کلی به ایرانیان خصومت بسیار می ورزید و این را می توان از کتابهایش پیدا کرد – برای اطلاع بیشتر لطفاً رجوع شود به کتاب سرزمین جاوید جلد اول – ترجمه زنده یاد ذبیح الله منصوری}
در ضمن از هردوت شدیدا متنفرم.
مارس 15, 2010 @ 10:36:52
درود واقعا جالب است که اینهمه داستانسرایی از مرگ کوروش بزرگ می شود و اشاره ای به شاهنامه نمی گردد. کوروش همان کیخسرو شاهنامه است و جزء غایبینی می باشد که بازخواهند گشت. وقتی ما فردوسی را دروغگو و افسانه سرا می پنداریم و در عوض به هرودوت اعتماد می کنیم نتیجه اش بهتر از اوضاع کنونی نمی شود که مردم ایران حتی منجی خود را نمی شناسند.افراسیاب همان آستیاک است و توران سرزمین آشور می باشد و همه موارد شاهنامه منطبق با واقعیت می باشد، اگر گفته شود که چرا از دیو و اژدها در شاهنامه صحبت شده و اینها چه ارتباطی با تاریخ واقعی دارند باید گفت اگر دیو و اژدها را دروغ بپنداریم باید قرآن را هم به مانند شاهنامه افسانه بنامیم زیرا در قرآن از دیوان با نام شیاطین و از پری با نام جن یاد شده است و نام اژدها هم به عنوان موجودی واقعی که عصای ضرت موسی به خلقت آن درآمده است برده شده است.درود بر فردوسی بزرگ و پیامبر بزرگ ما کوروش که در قرآن از او با نام ذوالقرنین یاد شده و به او لقب پادشاه عادل داده شده است که با خداوند گفتگو می کرده است.
مارس 29, 2010 @ 11:22:32
با سلام
تا حدودي پاسخهاي داده شده را مرور كردم. لازم ميدانم توضيحي را در اينجا ذكر كنم. پيش از هر چيز بايد دانست كه نه تنها تاريخ ما كه تاريخ كل دنيا همواره دچار تحريفاتي بوده و طبعاً تاريخ ايران نيز از اين قاعده مستثني نبوده است. در حال حاضر د ر حال مطالعه كتابي هستم به نام آتوسا(نام دختر مياني كوروش بزرگ ازهمسر دومش* به نام آميتيس )به قلم خانم هلن افشار. در اين كتاب مرگ كوروش بزرگ را به شكل زير عنوان ميكند:
سكاها مكرراً به مرزهاي ايران باستان و ساير سرزمينهاي مجاور دستاندازي ميكردند و از آنجا كه سرزميينشان پايتختي نداشت امكان آنكه به راحتي سرزمينشان بواسطه تصرف پايتخت فتح شود وجود نداشت و براي فتح آن سرزمين ميبايست كل سرزمينشان به تصرف نيروهاي ايران درميآمد. در اين جنگ كوروش شخصاً فرماندهي سپاه را برعهده ميگيرد و كمبوجيه(نخستين فرزند كوروش از همسر اولش كاساندان) را به جانشيني خود در پاسارگاد منصوب ميكند. در اين جنگ كوروش زخميميشود و چندين تن از دلاوران سپاه ايران خود را سپر تيغ و تير ميكنند تا بتوانند تن زخمي كوروش را از مهلكه خارج كنند و موفق ميشوند. زخم كاري بوده و كوروش جان به جان آفرين(اهورامزدا) تسليم ميكند و جسد ايشان به ايران آورده ميشود. در اين جنگ داريوش به عنوان كماندار كوروش وي را همراهي ميكرده و پس از مرگ كوروش، توسط كمبوجيه به فرماندهي سپاه ايران منصوب مي شود و با دلاوري سپاه ايران را كه به واسطه از دست دادن كوروش(كه مهربان پدر ايرانيان بود ) نااميد گشته بودند هدايت ميكند و جنگ بودن پيروزي هيچيك از طرفين به واسطه قرارداد آشتي پايان مي يابد.
* كوروش پس از مرگ كاساندان با آميتيس از سرزمين ماد ازدواج ميكند و همزمان دو همسر نداشته است.
مارس 29, 2010 @ 12:16:08
دوست عزیز کورش بزرگ درسته نه کورش کبیر ( دست بردارید از این الفاظ عربی )
این طور مطالب ها هم لازمه ی تحقیق بیشتر و منابع موثق تری می باشد لطفا بدانید در مورد چه شخصیت هایی دارید مطلب می نویسید .
مارس 30, 2010 @ 14:21:27
حامد عزيز رايج بودن كلمات عربي در گفتار روزانه ما امري طبيعي شده در كامنتي كه گذاشتيد چندين واژه عربي موجوده مثل «الفاظ»، «موثق»و … بنابراين خيلي به واژه كبير گير ندين.
مارس 30, 2010 @ 14:35:31
ممنون مریم خانوم
ایضا مطالب ها هم نداریم بلکه مطالب یا مطلب ها
مارس 30, 2010 @ 15:26:13
سلام به همه
درود
درمورد مرگ کوروش بزرگ: این که روایت ها متفاوت باشه خوب طبیعیه به هر حال انسان ذهنی داستان پرداز داره . زیاد به دنبال روایت معتبر نگردین چون به جایی نمی رسین چون که سند معتبری وجود نداره یا اگه داشته از بین رفته . ولی بیایم که ازاد اندیشی رو از کوروش بزرگ یاد بگیریم . همه انسان ها از دین دار تا بی دین . از مسلمان تا لائیک و بودا تا هندو همه محترمند . خردمندی رو جایگزین تعصب کنیم و زیر بار زور نریم . برای ایران بهتر بجنگیم و اون رو از استیلای اعراب متعصب و متعلق به دوره ژوراسیک حفظ کنیم .
مارس 30, 2010 @ 15:30:14
در مورد واژگان عربی
کاریش نمیشه کرد. من یا بار اومدم عربی نگم . تا دو روز لال بودم . جدی میگم
سال کار مضاعف و همت مضاعف مبارک . روز های عمرتون هم مضاعفففففففف . عیدی هاتون هم مضاعفف.
ژوئیه 09, 2010 @ 00:29:27
man be shoma pishnahad mikonam k tu in zamine bishtar talash konid shayad sakht vali momkene. age ye negahi be neveshte haye dr. kazazi bendazi motvaje mishi k emkan pazire.
مهٔ 14, 2010 @ 05:03:45
من تعجب می کنم که چرا مردم جاهل تعصب کوروش این مردک صحرانشین و جلاد را اینگونه نگه می دارند!
من به شما ها هشدار می دهم که چشمتان را به روی واقعیت ها باز کنید.
تاریخ واقعی ایران دیگر جایی برای اینگونه یاوه گویی ها و جعلیات از جمله تخت جمشید و کوروش به اصطلاح کبیر و … ندارد.
این داستان ها و جعلیات همگی دستمایه شوونیسم فارس برای تخریب و یا تضعیف دستاوردهای دیگر ملت های بزرگ این دیار بوده است که از زمان زضاخان پایه ریزی شده و تا کنون نیزادامه دارد و شاهد هیچ گونه سند و مدرکی تاریخی مبنی بر وجود این تمدن به اصطلاح آریایی تا قبل از دوره پهلوی به این صورت که شما میگویید نمی باشیم.
بهتر است برای بهتر درک شدن این قضیه به مطالب آقای ناصر پورپیرار که قضیه تخت جمشید را به صورت کاملا علمی موشکافی میکنند رجوع کنید.
مهٔ 19, 2010 @ 15:58:19
هههههه ماستم سیاه سفید نیست …….. اگر شما تاریخ ایران خونده باشید متوجه میشید که تحقیق راجع به تاریخ مال قبل از قاجار و مربوط به دوران صفوی که شاه عباس مشاوران و افراد تحصیل کردرو از کشورهای اروپای اورد و اونا راجع به تاریخ ایران تحقیق کردن پس اگه کلکیم باشه مربوط به دوران صفویست
جون 21, 2010 @ 05:13:19
باز سر و کله پانترک های گرگ زاده پیدا شده !
بابک خان شما اول مدارک اثبات تاریخ خودت رو بیار
که ادعا میکنید تاریخ ایران دروغه !
ضمنا این همه تاریخدان تو جهان دروغ میگن شما و گوناز تی وی و چند تا کرم خاکستری راست میگی نه !!!؟؟
خدا اگه بهت چشم داده میتونی یه سر بری تخت جمشید و یا موزه فرانسه یا موزه لندن و هزاران جای دیگه تا ببینی !!
این کلمه شوونیسم رو اگه شما ها یاد نمیگرفتین چی داشتین بگین
پورپیرار رو همه میشناسن لازم نیست توضیح بیخود بدی
سپتامبر 14, 2010 @ 07:25:10
سلام دوست عزیز و هم وطن گرامی
گفته ای : (بهتر است برای بهتر درک شدن این قضیه به مطالب آقای ناصر پورپیرار که قضیه تخت جمشید را به صورت کاملا علمی موشکافی میکنند رجوع کنید.)
شما مطمئنید که اقای پورپیرار عقل درستی دارند ایشون منکر وجود سلمان فارسی هستند برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به لینکهای زیر:
http://farshidh.blogfa.com/post-27.aspx
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%B5%D8%B1_%D9%BE%D9%88%D8%B1%D
http://mr-torki.blogfa.com/post-75.aspx
http://www.centralclubs.com/topic-t62334.html
اینا رو بخون و بعد قضاوت کن
فکر کنم که شما اذرباییجانی هستی بهت می گم که گول حرفهای خاندان علیف رو نخوری اینها به کمتر از نابودی ایران راضی نیستند اینو بدون که اذرباییجانی واقعی امثالل مهندس میرحسین موسوی و استاد شهریار می باشند بله عزیز دل فرزند واقعی اذرباییجان اینها هستند در ضمن اسم واقعی سرزمین شمال رود ارس اران می باشد نه اذربایجان (اینها رو گفتم که با چهره واقعی خاندان علیف اشنا بشی)برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به کتاب( اذربایجان و اران )تالیف دکتر عنایت الله رضا
یاشاسین ایران یاشاسین اذربایجان
درپناه حق باشید
مهٔ 29, 2010 @ 15:20:16
آ ن قصركه جمشيددراو جام گرفت آهوبچه كردوروبه آرام گرفت بهرام كه گورمي گرفتي همه عمر ديدي كه چگونه گور بهرام گرفت
ژوئیه 05, 2010 @ 02:54:38
مرگ حقه ولی ای کاش کورش بزرگ هم عمر نوح داشت
(به امید ایرانی سربلند و اباد تر از دنیا)
آگوست 11, 2010 @ 21:18:43
من 8تا کتاب در زمینه ی کوروش بزرگ خوانده ام یکی از این کتاب ها که راوی ان هرودوت یونانی بود اینمسئله را گفته بود که شما در وب خود بیان کرده اید دو مورخ یونانی هم این را گفته اند اما چندین مورخ دیگر از کشور های دیگر و ایران خلاف این را گفته اند و طی بسیاری از تحقیقات وخاطرات کوروش در جنگ با این ملکه زخمی عفونی برداشت وبه گفتهی عبدالکلام ازاد مورخ اسیای 2 سال دیگر به خاطر عود شدن عفونت وفات یافته است وتن کاملش در حالی که سنی نداشت دفن شد به گفته ای مومییا یی یا سوزانده شد واین مطلب را بدانید که پادشاهی افسانه ای که زبان زد شرقو غرب بود و هست هیچ وقت سرش به دست قومی کوچک نمی افتاد وهمچنین من از وب شما بسیار خوشم امد
درود بر شما ایران دوستان
سپتامبر 20, 2010 @ 17:37:38
به نظر من چه کوروش بزرگ رو کشته باشن یا به مرگ طبیعی فوت شده باشه در هرصورت از زمان مرگ خودش آگاه شده بوده واسه همین از قبل در مورد اون وصیت کرده بود و این نشون دهنده ی جایگاه بالای او پیش خداوند متعاله.من شخصا فکر می کنم که کوروش با این خصوصیات اخلاقی نمی تونه علاقه ای به خون و خونریزی داشته باشه و به خاطر صرفا کشورگشایی خون بریزه. چنین انسانی که حتی قبل از اسلام چنین فرامینی رو درمورد حقوق بشر و شهروندی صادر کرده می تونه مقامی هم تراز انبیا داشته باشه. تعداد چنین انسانهایی در طول تاریخ خیلی کم بوده به همین دلیله که من و خیلی جوونای دیگه مثل من عاشق کوروشیم . درود بر کوروش بزرگ افتخار هر ایرانی
اکتبر 07, 2010 @ 04:28:17
به نام خداوند یگانه
سلام
من مطلب را که خواندم ، میخواستم بنویسم که گریه ام گرفت (همان جور که برای دیگر بزرگان که مظلومانه کشته میشدن )بعد پیامها را که خواندم ، با این که دوستان گفتند مرگ کورش با افتخار همراه بوده اما باز هم دلم میخواست گریه کنم ، راستش به خاطر لحن بد چند تن از دوستان . داشتم به این فکر میکردم که اگر فردی مثل کورش زنده بود و به خواسته ی دوستان عمر نوح داشت از این گونه برخورد ما با یک دیگر دغ مرگ نمی شد؟؟؟ در حالی که ما برخورد ایشان را با یهودیان در تصاویر بالا دیدم . آن هم نه با هم کیشان خود !!!( خوشا به حال کورش که با تیغ دشنه کشته شد )
اما نکته مهم حال من نیست بلکه باور من است . یکی از دوستان خوب نوشتند که کورش گرچه بزرگ بوده اما فقط به ما تعلق نداشته و برای کل دنیا آیینه عبرت بوده . مهم این است که چه کسی از آن درس گرفته است . آشکار است که ما و یا حتی من ، شاگرد خوبی برای ایشان نبودم . شاگردان کم سواد هستند که همیشه با گفتن در مدح استاد بزرگ خود سیع در پنهان کردن کهولت خود در درس ایشان دارند و همیشه با این مداحی های خود سیع در بیهوده گذراندن وقت خود و دیگران را دارند . شاگرد خوب میداند که باید سکوت کردو کوش دادو درس را به عمل تبدیل کرد . زندگی کورش ، زندگی حسین(ع) و زندگی دیگر بزرگان است که آنها را بزرگ میکند نه مرگ آنان . اما ما برای غرور بی جای که داریم میخواهیم بگویم مرگ با شکوه وجلالی داشتند . گرچه مرگ آنان با عزت بوده اما اطراف ما پر است از آدمهای که در جنگ در راه حق گشته میشوند و یا بر سر سجاده و یا در کلیسا جان میدهند ، اما وقتی در مراسم کفن و دفن آنان شرکت میکنیم میشنویم که ، مرد بزرگی بود ، اما هیچ گاه حاظر نمیشویم که به دنبال علت این بزرگی آنان برویم .
این که کورش چگونه جان باخته اهمیت بسیار کمتری دارد نسبت به شکل و نحوه ی زندگی او .
کاش کسی میگفت که کورش چه فکری در سر داشته و چرا اموال یهودیان را به آنان باز گردانده بود و یا دلیل نوشتن کتیبه ای با آن همه بزرگی چه بود؟؟؟ (به امید تولد کورش های جوان ایرانی)
و
با تشکر از شما نویسنده دانا
نوامبر 14, 2011 @ 22:59:30
سلام نرگس خانوم دیالوگتون بسیار عالی خودتونم متعالی باشید مخلص همه ایرانی هایه باصفا مختارنظری
اکتبر 31, 2010 @ 17:33:22
این تابلوها از حسادت اروپاییاست کوروش کبیر در جنگ با سکاها کشته شد
نوامبر 01, 2010 @ 15:36:26
این پان فارسهای اریأیی از نژاد آلمانی اصل تاریخ معاصرشان را نمیدانند ولی میدانند کوروش کبیر فرزند یزدان پاک ، منشه امیر روز صبحانه چه میل فرموده اند!!!!
دسامبر 09, 2010 @ 15:08:16
akhe 1 zare fek kon bad matlab bezar
man to 1 site dge khondam k daghighanam dorost eshare karde bod
un lebasa k to aksa keshide male doran ghoron vosta orpast na zamane korosh
va un ghome vahshi lebase sadeii dashtand pas en k marge korosh engone bode mozakhrafati ast k shomaha vabaste b hokomatin mikhain hoviate iranaro nabod konin
دسامبر 10, 2010 @ 08:57:35
سلام دوست من
فکر میکنم کمی در قضاوتت عجله به خرج دادی رضا جان
در این وبلاگ نقاشیهای به عنوان یه اثر هنری بررسی میشن ، نه یه سند تاریخی
آنچه دوستمون فوسکا در این پست ارائه داده ، مجموعه ای از آثار نقاشی نقاشان مختلفه که در مورد کورش کشیده شده
اینجا نه کسی اصرار داره که بگه لباس اونائی که توی نقاشی هستن صحیحه یا غلط ، و نه کسی اصرار در نحوه مرگ کورش بزرگ و صحت و سقم روایات این نقاشیها داره
احتمالا اطلاعات گوستاو دوره ، لوکا فراری و آنتونیو زانچی از نوع پوشش مردم روزگار کورش بزرگ ، به اندازه شما و اون وبلاگی که ازش یاد کردید نبوده
اینگه شما چگونه این نوع تحلیل ها رو به وابستگی به حکومت تعبیر کردید ، جای تعجه
شاد باشید
دسامبر 14, 2010 @ 06:03:47
بنام عشق
كوروش هركه بودوهرچه كردنيتي جزهمنوع دوستی وعشق ورزي نداشت,نه پيامبربودنه معصوم,بدون چشم داشت دوست ميداشت ومیبخشيد.اماشمايادگاران عزيزكورش؛مشق پدراموختيد؟
باتشكرازصداقت درروايت كردن داستان واصل امانت داري.بركت باشه فرزندان
مارس 27, 2011 @ 01:22:36
نظر اکثریت اینه که: کوروش بزرگ اینگونه که در تابلو ها نشون داده شده، از دنیا نرفته. و خیلیا اعتقاد دارن که به خاطر کینه ی یک یونانی از ایران بوده. من همه نظرات رو با دقت خوندم، بعد از 10،15 دقیقه فکر کردن به این بحث ها، فقط این سوال برام باقی مونده: که من چه کاری برای کوروش و سرزمینم کردم؟ اگه وقت و حوصله شو دارید این سوال رو از خودتون بپرسید.
جون 08, 2011 @ 18:42:44
كوروش بزرگ نمرده بلكه غيبت كرده و به زودي ضحور خواهد كرد درود بر خون پاك آرياي مرگ بر همه عربها و تركها
جون 08, 2011 @ 19:11:39
درود.بنظرم که مهم اینه که امروز ما فرزندان کورش چگونه عمل میکنیم ایا در مقابل ظالم سکوت میکنیم و یا چون پدر خلفمان کورش با بدیها مبارزه میکنیم؟!!!
خرد چراغ راهتان باد.
بدرود.
جون 09, 2011 @ 00:15:31
به شیر شتر خوردن و سوسمار عرب را به جای رسیدست کار
که تاج کیانی کند آرزو تفو بر تو ای چرخ گردون تفو
..
بسی رنج بردم در این سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی
وای به روزی که تاریخ ایران را نابود کنند… ما با ایرانمون زنده هستیم نه با دینمون.. . ایران ذره ذره جان من فدای یک مشت خاکت.. درود بر همه ایرانی ها درود
جون 15, 2011 @ 12:42:16
It’s any shame you don’t use a contribute button! I’d undoubtedly contribute to that unpaid blog page! My partner and i suppose at the moment i’ll accept bookmarking and also using the Rss to be able to my own Yahoo consideration. My partner and i seem forward to be able to innovative upgrades and definately will share this kind of blog page together with my own Fb crew: )
جون 16, 2011 @ 08:40:00
اوه ! بسیار عالی
برام خیلی جالب هستش که در همه جای دنیا فارسی رو دنبال می کنن . من هم سعی می کنم مطالب جذاب تری بنویسم
جون 22, 2011 @ 11:20:21
Great page plus easy so that you can recognize justification. Exactly how can I actually approach getting concur so that you can post component of your post at my upcoming newsletter? Getting proper consumer credit back a journalist plus backlink to your web-site won’t often be a problem.
جون 28, 2011 @ 21:47:24
truly a fantastic web. There is great of info which aided me a whole lot. Look out my web site and related internet sites.
سپتامبر 13, 2011 @ 16:20:39
من سارا هستم و دارم در رابطه با کوروش کبیر از زمان تولد تا مرگش تحقیق می کنم به امید اینکه بتونم یک انیمیشن کوتاه یا هر نوع بسته فرهنگی که امکانش باشه در رابطه با این پادشاه بزرگ بسازم.
برای این کار به اطلاعاتی در رابطه با وضعیت پوشش وساختار شهرها و زندگی مردم در اون دوران نیاز دارم همینطور نقشه هایی از گستره ی سرزمین کوروش از شروع تا پایان حکومتش و هرچیز دیگه ای که بتونه به تجسم فضای اون دوران کمک کنه.
اگر کسی منبع معتبری(ترجیها مربوط به قبل از انقلاب که تحریف کمتری توش باشه)می شناسه یا اطلاعات و مدارک بدرد بخوری داره که می تونه مفید باشه، لطفا تو این پروسه به من کمک کنه.
اینم ایمیلمه: sara_kv@yahoo.com
نوامبر 14, 2011 @ 23:19:07
درود بر کسانی که لیاقت درود را دارند نه همه ایرانی ها عید غدیر بر دوستان امیرالمومنین مبارک بجایه فکر کردن به گذشته به حالمون فکر کنیم به بی عدالتی هایی که بهمون میشه به سه هزار میلیاردی که اختلاس شد وغیره بهتراست بجای بحث مرگ وزندگیه بزرگانمان خود کوروش کبیر ومختار زمانمان باشیم اونا هم مثل ما بودند یعنی یک انسان وافریده خداوند یکتا بدرود
نوامبر 23, 2011 @ 01:47:36
احمق خودتی؟!
همه چیز از کوروش بزرگ ! - صفحه 2 - فول سایت ::: انجمن تخصصی دانلود
دسامبر 18, 2011 @ 18:48:04
فوریه 01, 2012 @ 02:57:00
کروش اول یهودی مزدور بعد قاتل بود. نام هخامنشی از خاخامنش گرفته شده بعدش هم معنی کروش به زبان فارسی عقل جهنمی هستش سوما- در کتیبه بیستون به وحشیگری کروش پی میبرید در کتیبه نوشته شده که ما با 73 ملت جنگیدیم و دشمنانمان را از بین بردیم.حالا سوال اینجاست این 73 ملت همشون گناهکار بودند؟این کروش که روز سیزدهم فروردین مردم و کاهنان مغان (مغ)را قتل عام کرد هنوزهم سینه به سینه داستان وحشیگریش به جا مانده و مردم را به زور هرسال مجبور میکرد تا این روز را جشن بگیرندخواهش میکنم به کتاب (استر) کتاب یهودیها در این باره مراجعه کنید.شخصی هم که شما ادعا میکنید درقرآن آمده نامش اسکندراست.برو حقیقت رو در تخت جمشید جستجو کن . کروش جز خون ریز کسی نبود مثل تیمور.نقاشی واقعی این عکس در همدان پیدا شده بود و دور از چاخان نویسان تاریخ ایران به سرقت رفته. نزا پرستی را بزارید کنار و به زن قهرمانی چون آنا تامروس افتخار کنید.از زمان شاهنشاهی تاریخ واقعی و پر افتخار ما همیشه از سوی نزاد پرستان تخریب شده. در آخر جمله ای بگم که شاخ در بیاورید.هنگامیکه تامروس سر کروش را در دست داشت سگی (پارس) میکردتامروس به پارس کردن سگ نگاهی کرد و نام این قوم را(پارس یان) نامید
9
فوریه 01, 2012 @ 03:00:18
در ضمن از موسوی به عنوان آذربایجانی نام مبرید. یاشاسین ولایت
فوریه 10, 2012 @ 20:12:50
با این پایان به هیچ وجه موافق نیستم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
مارس 09, 2012 @ 15:08:53
تمام اینادروغههههههههه خارجی هامیخوان ماازکوروش زده بشیم ولی کورخوندن
مارس 09, 2012 @ 15:11:24
بهتره این تابلوهارو برداریدوتصاویرکوروش راقراربدید
سپتامبر 21, 2012 @ 19:40:38
همون طور که گفتین روایت های مختلفی هست ولی این داستان بی اساس ترینشه که نمیدونم چرا بعضیا دارن گسترشش میدن
ژانویه 17, 2020 @ 00:32:01
درود بر شما
هرودوت دراینباره افسانه سرایی کرده مانند اینکه گفته بود هندیان دارای نطفه سیاه رنگ هستند
افسانه هرودوت در هیچ منبع و هیچ تاریخ دیگری نیامده و ما تاریخ گزنفون را داریم که گفته کوروش در قلمرو خودش مرد و حتی به فرزندان خود نصیحت هایی هم کرد یا نوشته های دو تاریخ نگار معتبر که در دوران اسکندر تابوت و پیکر سالم کوروش را در ارامگاه او دیدند به نامهای اریان استرابو و کنت کورس یا تاریخ
البته هرچند در تاریخ هرودوت هم نوشته که هرودوت خودش گفته این افسانه را که نقل میکند از مردم شنیده است و از ان خوشش امده است و این نقل قول نمیتواند نقل قول معتبری باشد
بزرگان تاریخ شناس و تاریخ پژوه مانند پرفسور علی رضا شاهپور شهبازی یا دکتر بهرام فره وشی یا دکتر پرویز رجبی یا دکتر شروین وکیلی و صدها تاریخ پژوه دیگر افسانه هرودوت را رد کرده اند اما بزرگترین تاریخ پژوه غرب یعنی پرفسور لمرت این نقل و این تاریخ را و این روایت از مرگ کوروش را افسانه میدانند و تنها خیالپردازی از مرگ یک اسطوره دانسته اند
موفق باشید