پیش نوشت: پس از کش و قوس های فراوان دوباره به همین کلبه ی قدیمی برگشتیم تا قدر عافیت بدانیم. چرا اینطور شد؟ مهم نیست … مهم است؟ شاید مهم باشد. اما فعلا همینجا دور هم هستیم 🙂
———————————————————————————-
سوزان جیمسون Susan Jamisonهنرمند آمریکایی است که آثاری منحصر به فرد و عجیب دارد. تابلوهای او در واقع غیر قابل درک و سخت است. او در وبسایت خودش می گوید زمینه ی کارهای من زنانگی، نمادها به خصوص نمادهای داستان «سفید برفی» و مینیاتور ایرانی است. او به طور مشخص از لفظ «فمینستی» برای کارهای خودش استفاده می کند و چیرگی نمادهای داستان سفید برفی را می پذیرد. او توضیح زیادی در باره آثارش نمی دهد. البته این روش معمول همه ی هنرمندان است. اما با این وجود درک کارهای او سخت است. خیلی سخت..
در همه ی آثار او زنان برهنه هستند و چشمانی بسته دارند. همچنین در همه ی آثار زنان از گردن به بالا بدون پوست ترسیم شده اند و رگ ها و ماهیچه های آنها آشکار شده است. علت این موضوع با توجه با محوریت زنانه ی تابلوها می تواند تاکیدی بر احساسی بودن زن باشد. زنی که نمی خواهد ببیند و بر پایه آنچه از خواس فکری و شنیدن و دیدن که همگی بالاتر از گردن قرار دارد استفاده کند. بلکه میخواهد حس کند و طبیعی باشد. البته این حس بر خلاف تصور ما ضعیفتر از قدرت تفکر و خرد انسانی نیست. زیرا همانطور که میبینیم بر روی بدن اون که با تمام وجود لمس می کند نقش و نگارهایی صورتی رنگ و زنده شکل گرفته، حیوانات وحشی و خاص را رام و شیفته ی خود کرده البته شمای بیننده را مسحور خود می کند. پس زمینه ی بدون شکل و اغلب تیره ی کارها حالتی بی نهایت به اثر می بخشد و تضاد رنگهای بدن فروغی فرازمینی به زن می بخشد.
مار سفید همواره نماد نیروی زندگی و انرژی است. مارها در بیشتر فرهنگ ها منبع اولیه زندگی به حساب می آیند و منشا زندگی هستند. مار دو سر خود نماد باروری و زندگی بخشی است. عنوان تابلو نیز که می گوید » ما » حاکی از همذات پنداری با خصوصیات زنانه ی مار یعنی انرژی بخشی و باروری دارد.
تابلوی دوم البته ترکیبی جالب دارد. جغد که پرنده ای مرموز و نمادین است به معنای بخش عجوزه ی الهه ها محسوب میشد. پیرزن یا عجوزه ای پیر که دست فریبکاران را نیز رو می کرده است. یکی از دلایلی که بشر از جغد می ترسد این است که او ترجیح می دهد در شب پرواز کند. در واقع عنوان تابلو و جغدی که کلمات » به من اعتماد کن» را می آورد یک پارادوکس ذهنی را ایجاد می کند مخصوصا وقتی که در نگاه اول به نظر می رسد که جغد ماری را شکار کرده و برای زن می آورد. اما دست زن که در اینجا دوباره به حالتی بدون پوست درآمده گویی می خواهد که آن را پس بزند. آمادگی گرفتن شکار جغد را ندارد. کلمات البته قابل اعتماد نیستند. زیرا که بیشترین جنگ های تاریخ به خاطر کلمات یا بد منتقل شدن مفاهیم بوده اند. زنان گرچه معروف به استفاده بیشتر از کلمات و حرف زدن هستند اما به آن اعتمادی ندارند و احساس را از ورای پوستشان حس می کنند.
و اما تابلوی آخر که پیاده روی با حیوانات است می بینیم که از تیرگی سر و گردن زن کاسته شده و لبخندی محو دارد. این شاید به دلیل این است که او اکنون با حیوانات است و بیش از پیش با طبیعت رد آمیخته است. شاهین که خود نماد آزادی، پیروزی و امید است شاید بیش از هرچیزی به زن رضایت خاطر می دهد.
تابلوهای زیاد و نمادین دیگری هم از این هنرمند وجود دارد که آنها را در صفحه فیسبوک قرار خواهم داد.
آخرین نظرات داده شده