پیش نوشتار : البته واضح و مبرهن است که دوستان منتظر قسمت پنجم «جام مقدس» بوده اند.اما جهت تنوع و با توجه به فیلتر بودن وبلاگ و با توجه به از سر گذشتن آب و با توجه به عکسهای «نودآرت!!» که این روزه در وبلاگ ها و شبکه های اجتماعی فراگیر شده است ، شاید بد نباشد که با مقاله ای به این موضوع جذاب و البته شبهه برانگیز( شاید چند بخش شود) بپردازیم.باشد تا آیندگان از ما به نیکی یاد کنند.
.
اما علت اصلی نوشتن در این باب این است که همیشه و بیشتر در دوران معاصر با پیشرفت دوربین های عکاسی و در دسترس بودن آنها تصاویری از » کون » و » پستان » زنان و گاهی هم مردان دیده می شود که فرضا با سیاه و سفید کردن عکس به این نتیجه می رسند که یک «نودآرت» و یا یک اثر هنری ایجاد کرده اند. در حقیقت در وبلاگستان فارسی تعریفی از «هنر برهنگی» و یا به عبارتی «هنر تن » وجود ندارد. این «هنر» البته به طور کلی مبهم است ، با این حال بیشتر تصاویری که دیده می شود در حیطه ی هنر نمی گنجد.
.
نایجل واربرتون می گوید :
<< حتی اگر «هنر» احتمالا تعریف ناپذیر باشد ، بازهم می توانیم درباره ی پرسش های جزئی به نحو کارآمدی بحث کنیم. شاید بهتر باشد که دیگر وقتمان را در جستجوی تعریفی جامع و مانع هدر ندهیم ، راههای بهتری برای گذراندن عمر وجود دارد. با این وجود می توان به نحو موثری آثار خاص را وارسی و مقایسه کردو از دل آن موارد آشکار سازیم که چیست آنچه از آنها هنر ساخته است و چرا آن چیز اهمیت دارد >>
به نظر می رسد جهت شروع بهتر است از روش خودمان که در وبلاگ فوسکا معمول است استفاده کنیم و از عبارت «هنر برهنگی» کشف رمز کنیم:
همانطور که مشخص است این عبارت از دو بخش «هنر + برهنگی » تشکیل شده است. برهنگی که البته «می تواند» مفهومی واضح داشته باشد و بخش دیگر «هنر» است که لازم است آن را موشکافی کنیم. اما قبل از آن لازم است بدانیم که بهتر است «هنر» را با » مهارت » اشتباه نکنیم. شاید یک نقاش به خوبی بتواند اندام برهنه ی زن را ترسیم کند و یا یک عکاس ، عکس های زیبایی از برهنگی تهیه کند اما او لزوما نقاش و یا عکاسی هنرمند نیست. بلکه او فردی است که مهارت نقاشی یا عکاسی را دارد.
.
هنر بنا به ضرورت همان زیبایی نیست.
کلمه ی هنر (art) ، کلمه ای است که ما به هنرهای تجسمی مثل نقاشی و یا هنرهایی مثل موسیقی و ادبیات اطلاق می کنیم. اما واقعا چه کسی می تواند با قاطعیت ادعا کند که در آینده تمیز کردن سرویس های بهداشتی هنر به حساب نیاید؟!
علت اینکه بشر در قواعد زبان شناسی خود به این نتیجه رسیده است که به همه ی این رشته ها ،با وجود همه تفاوت های ساختاری بگوید «هنر» لابد به دلیل اشتراک هایی که دارند. پس باید بفهمیم چه چیزی در میان همه هنرها مشترک است.
هربرت رید در کتاب «معنی هنر» مطلب جالبی را بیان می کند. او اینچنین نوشته است :
<< شوپنهاور نخستین کسی بود که گفت همه ی هنرها می خواهند به مرحله ی موسیقی برسند. البته او حقیقت مهمی را بیان کرده است چون کیفیت » انتزاعی » موسیقی را در نظر داشته است>>
او همچنین می افزاید :
<< ساده ترین و معمولترین تعریف هنر این است : کوششی است برای آفرینش صور (مفاهیم ، احساسات ) لذت بخش. این صور حس زیبایی ما را ارضا می کند >>
تعریف نسبتا کامل بالا بسیار مورد بدفهمی افراد نادان شده است. حس زیبایی شناسی با آنچه در تعریف عامه زیبا می نامیم کمی تا قسمتی می تواند تفاوت داشته باشد. احتمالا تابلوی سیب زمینی خور ها تابلوی زیبایی نیست. و یا بعضی از آثار کته کولویس » زشت » است ! اما احساسی که بعد از درک مفهوم آن به بیننده دست می دهد حس زیبایی است. پس شاید بد نباشد کلمه ی «مفهوم» را به تعریف بالا بیافزاییم. مفهوم را در بعضی از مواقع می توان به » اصالت » تعبیر کرد.
ضمن اینکه » لذت بخشیدن » که در تعریف «هنر برهنگی » به کار رفته است ، نه از آن دسته لذت بخشیدن های جسمانی مثل خوردن ، بوییدن و … است، که در آن صورت معنی شهوت جنسی می توان از آن برداشت کرد ، بلکه از نوع لذت بخشیدن های هنری است. مثل لذت شنیدن موسیقی و یا دیدن خطاطی. این دومین اشتباه کسانی است که به خصوص در زمینه عکاسی فعالیت می کنند و اسم آثار خود را » نود آرت » می گذارند.
.
البته » هنر برهنگی » موضوع جدیدی محسوب نمی شود. حتی در ایران هم جدید نیست. آثار فراوان زیادی می توان در این زمینه نمایش داد که شاید بد نباشد چند نمونه را با هم ببینیم.

میکلآنجلو، ارتفاع 4,34 متر، 1501-1504 ابتدا در Piazza della Signoria و اکنون در Galleria dell’Accademia فلورانس (همان)
.
برای تبیین جامع تر موضوع به آثار سیدنی شرمن Cindy Sherman و استوارت فرانکلین می پردازیم . که یکی از آنها عکاسی با ایده های «هنر برهنگی » و یا «هنر تن » را منتشر کرده و دیگری عکاس خبرنگاری است که یکی از عکس هایش ناخواسته به عکسی هنری تبدیل شده است.
شرمن عکاسی است که خود را صرفا هنرمند به حساب آورده است و نه عکاس :
<< تنها دلیلی که من خودم را عکاس نمی نامم این است که تصور نمی کنم دیگرانی که خودشان را عکاس می دانن مرا از خودشان بدانند >>
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد :
<<اهمیت او در هنر معاصر دنبال کردن همزمان دو هنر عکلسی و پرفورمنس و تلاقی این دو هنر با یکدیگر است. او که از سال ۱۹۷۴ بدن را موضوع کارش قرار داده بود و آثاری را با همین موضوع و در مدیا عکس خلق کرده بود با مجموعه کاری با عنوان «عکسهای بدون عنوان فیلم» ( untitled film still ) در اواخر سال ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۰مجموعه ای را کار کرد که باعث شهرت بینالمللی او شد.
این مجموعه از عکسهایی سیاه و سفید تشکیل شده است که در آنها شرمن خود در هیات زنان دهه ۵۰-۶۰ ظاهر شده است.او در واقع بازیگر عکسهای خود است و نباید تصور کرد که این عکسها سلف پرترههای او محسوب میشوند زیرا شرمن خود با بازسازی شخصیتها و فضاها نسلی از زنان را به نمایش میگذارد که تحت تاثیر سینمای هالیوود و تبلیغات تلویزیونی به موجوداتی مسخ شده بدل شده اند که صرفاً باعث حض بصری مردان میشوند. این آثار مفهوم خود بودن و خویش بودن را مطرح می کنند. >>
عکس های مجوعه عکس های سینمایی ، معنای وجود ما را در قالب استعاره تجسم می بخشند. در عین حال با ما در جایگاهی فراتر از تمایز جنسی ارتباط بر قرار می کنند. اما چه چیزی آنها را به این جایگاه می رساند؟ یکی از دلایل آن به کارگیری مجموعه ای از تصاویر برای بیان تصورات ظریف و پیچیده است.آنچه عکس های شرمن را به اثار هنری تبدیل می کند نمود آنها نیست بلکه نحوه ی کارکردشان در نسبت با زمینه عرضه آنهاست.
عکس دیگر از استوارت فرانکلینStuart Franklin است.
این عکس معروف را خیلی از شما دیده اید و می شناسید . دانشجوی چینی که در سال 1989 در میدان تیانانمن پکن در مقابل تانکی ایستاد و عکس او را در این لحظه این عکاس شکار کرد. از این رویداد هم فیلم وجود دارد و هم عکس های دیگری موجود می باشد. او خودش در این مورد می گوید :
<< همه ی این اتفاقات طی چند دقیقه صورت گرفت. اصلا فکر نمی کردم این عکس این قدر مهم شود >>
در واقع آنچه باعث شده است که این عکس نسبت به فیلم آن مهمتر به نظر برسد و آن را از یک عکس خبری به یک عکس هنری تبدیل کند لحظه ای است که ثبت شده است… به آن در عرف عکاسی می گویند شکار لحظه ها . این لحظه ای است که به صورت نمادین مقاومت عاری از خشونت را نشان می دهد. بدن کوچک و شکننده دانشجو در مقابل تانکی عظیم و البته صفی از تانک های عظیم همه ما را تحت تاثیر قرار می دهد. شما شاید ندانید که بعد از این توقف چه اتفاق ی افتاده است اما حداقل می دانید که او یک تنه چنین صفی را متوقف کرده است. لحظه ای است که معنای نمادین بسیار گسترده ای دارد. این موضوع در هنر برهنگی از آنجا حائز اهمیت است که لحظه ثبت اثر بسیار مهم است. اینکه شما اثری را ثبت کنید که عاری از مفهوم نمادین باشد نمی تواند در قالب هنر بگنجد.
در نهایت از اینکه نمی توان یک اثر هنری را به صورت قطعی تعریف کرد نباید خجلت زده بود بلکه می توان با توجه به نگاه بیننده فهمید که آیا این اثر هنری است یا بی ارزش است.نهایتا باید به خود اثار هنری برگردیم.
منبع عکسها :
آخرین نظرات داده شده