بعد از کلی بحث درباره داوینچی بد نیست این نابغه دوران را کمی در قبر خود آسوده بگزاریم و به سراغ گوستاو دوره و دانته برویم.احتمالا بعضی از شما کتاب های 3 گانه دانته آلیگری را خوانده اید.نقاشیهای مصور یکی از چاپهای این کتاب توسط گوستاو دوره کشیده شده است.
برای مطالب این پست از نسخه ای کمک گرفتم که روی آن نوشته بود «کاری از کاوه» و آدرس وبلاگ آموزش زبان ایتالیایی را داده بود که در زیر مطلب آورده ام.عکسها را از سایتهای مختلف جمع آوری کردم و نیم نگاهی هم به کتاب دانته ترجمه شجاع الدین شفا داشتم.در مقدمه به معرفی اجمالی دانته و گوستاو دوره میپردازیم که برگرفته از سایت ویکی پدیا است.
پل گوستاو دوره (به فرانسوی:Paul Gustave Doré ) (زاده ۶ ژانویه ۱۸۳۲ در استراسبورگ ـ درگذشته ۲۳ ژانویه ۱۸۸۳ در پاریس) نقاش فرانسوی است.
او نقاشی برای کتابهای مصور را در پاریس آغاز کرد. کشیدن تصویر برای مجموعه داستان کلاغ ادگار آلن پو، بهشت گمشده جان میلتون، کمدی الهی دانته، دون کیشوت سروانتس و تهیه یک انجیل مصور انگلیسی در سال ۱۸۶۶ از مهمترین آثار او هستند.
کمدی الهی کتابیست اثر دانته شاعر و نویسنده ایتالیایی. این کتاب از زبان اول شخص است و دانته در این کتاب، سفر خیالی خود به دوزخ، برزخ و بهشت را تعریف میکند.
در این سفر دانته دو راهنما دارد. در دوزخ و برزخ راهنمای او «ویرژیل»، شاعر ایتالیاییست که چند قرن پیش از دانته زندگی میکرده، و در بهشت راهنمای او بئاتریس است که زنی رویاهای او بوده. بئاتریس زنی معمولی بوده که دانته به او عشق میورزیده ولی او را تنها چند بار ملاقات کرده. بئاتریس خیلی جوان از دنیا رفت و میگویند دانته همواره در خیابانهای فلورانس به دنبال او میگشته.
دانته در این کتاب از مراحل مختلف دوزخ، برزخ و بهشت میگذرد و در این مراحل با شخصیتهای مختلف تاریخی برخورد میکند، تا عاقبت در آخرین مرحله بهشت به دیدار خدا میرسد.
این کتاب در آن زمان به سفارش کلیسای کاتولیک نوشته شد، چون در آن زمان میان فرقههای مختلف مسیحیت اختلاف بود و پاپ وقت میخواست بهوسیله این کتاب مذهب کاتولیک را در میان مردم ترویج کند.
گفتنی است تعداد تصاویر بسیار زیاد است و من فقط چندین تصویر را گلچین میکنم.
…………………………………………………………………………………….
دانته در نیمه راه زندگی است و راه صحیح را گم کرده است…در جنگل تاریک گمراهی خود شبح ویرژیل را پیدا میکند و از او میخواهد که در این سفر راهنمای او باشد. بعد از بیم و امیدهای فراوان دو شاعر به دروازه دوزخ میرسند که بر سر در آن نوشته است امید و آرزوهایت را رها کن و داخل شو.
همانطور که در تصویر زیر میبینید قایقرانی به نام کارن منتظر است تا گناهکاران را به دوزخ ببرد.
در اوایل جهنم!! دانته و ویرژیل به چنین مکانی میرسند.البته این تقصبر من نیست که اینجا شبیه جهنم نیست!! ولی اینجا مقام دانشمندانی یا شاعران یا کودکانی است که نه گناهکار بوده اند و نه با ایمان.جالب است بدانید دانته در این تصویر ابوعلی سینا را هم ملاقات کرده است!!البته ابوعلی سینا قبل از آن این شعر را نوشته بوده که لابد به دست دانته نرسیده است:
کفرچو منی گزاف وآسان نبود ………………………… محکم تر از ایمان من ایمان نبود
در دهر چو من یکی و آن هم کافر …………………………. پس در همه دهر یک مسلمان نبود
در این تصویر شهوترانان را مشاهده میکنید..این غول هم نامش مینوس است و مسوول این بخش است.همچنین عشاق مشهوری مانند هلن…آشیل و پاریس هم ایجا هستند.
درهنگام عبور از گورستان شخصی سر از قبر در میاورد و با دانته صحبت میکند..او فارینتاست و تبعید دانته را پیشگویی میکند.او توضیح میدهد که ارواح فقط میتوانند آینده را ببینند و از زمان حال بیخبرند.
کسانی که خودکشی میکنند درچنین جنگلی اسیر هستند
در یکی از حفره های زیر پاپی دفن شده که گناه او سواستفاده از مقام خود بوده است.
در گودال زیر منافقان و 2رویان را میبینید که توسط شیاطین اندامهای آنها قطع میشود و دوباره به هم وصل میشود تا مجازات تکرار شود…از نظر دانته جایگاه مسلمانان در این گودال است..البته از نظر دانته!!!!
و جایگاه خیانتکاران به میهن و والدین در آبی یخ زده است..در تصویر میبینید که یکی از ارواح مغز روح دیگر را میخورد.
و در نهایت لوسیفر یا شیطان را میبینیم که تا نیمه در یخ فرو رفته است و در میان انسانهای کوچکی که میبینید یهودا که به مسیح خیانت کرد هم قرار دارد.
اما فکر میکنم زیباترین تصویر را با موضوع این کتاب آدولف بوگرو نقاش فرانسوی است.کشیده است که موضوع کسانی است که به یکدیگر تهمت میزنند و در این جایگاه زلیخا نیز حضور دارد که به یوسف تهمت زد…در تابلوی زیر یکی از جهنمیان دندانهای تیز خود را در گردن دیگری فرو کرده است.
سرودهای این کتاب 34 عدد است و هر سرود 2 تصویر دارد.پس جای دادن همه تصاویر کاری است ناممکن اما در زیر توصیحاتی درباره بعضی از عکسهای دیگر داده ام که به سایتهای مختلف وصل است و علاقمندان میتوانند آنها را بینند.
سرنوشت سارقی که اموال نمازخانه را سرقت کرده بود و دیگری به جای او دستگیر شده بود در این گودال پر از مار است که با نیش ماران پودر میشود
تصویر دیگری از منافقان و تفرقه افکنان
اینم عاقبت اسزاف کاران و بخیلان به طور همزمان…باید این سنگهارو تا بالای کوه ببرن بعدش سنگه میفته پایین دوباره از اول
عاقبت رشوه گیری که در دریایی از قیر سوزان داره عذاب میکشه و یک لحظه سعی میکنه که خودشو به دانته برسونه اما شیاطینی که بالای سرشن اون رو دستگیر میکنن
دانته در صحبت با دوعاشق معروف به نام فرانچسکو و پاولو که در جایگاه شهوترانان!!! هستند و به قدری ناراحت میشود که از هوش میرود
این غولها که میبینید کسانی هستند مانند نمرود و فرعون
افراد دو رو و ریاکار همانند این شکل هستند که سر آنها را از سرب پر کرده اند
آخرین نظرات داده شده