«گرنیکا» تابلویی برای مصائب بشریت

21 دیدگاه


در پست قبلی درباره دوشیزگان آوینیون صحبت کردیم و بحثهای خوبی هم صورت گرفت.این بار موضوع بحث تابلوی دیگری است از پیکاسو با عنوان گرنیکا (1937). ابتدا به طور خلاصه به شرح تابلو می پردازم و سپس به تفسیر آن .

گرنیکا اثر پیکاسو به ابعاد 7.5 در 3.5 متر

همانطور که میبینید تابلویی بزرگ و البته شلوغ است. از رنگهای طیف خاکستری در آن استفاده شده است. لامپ در بالای تابلو به صورت یک چشم تصویر شده اما در کنار آن فانوسی توسط زنی جلو آمده که خود زن وحشت زده و هراسان به نظر می رسد. در سمت راست خانه ای در آتش می سوزد و درون خانه نیز یک زن در حالی که تقلا می کند و فریاد می کشد در حال مرگ است. کمی این طرف تر  زنی دیگر در حالی که صدمه دیده, کشان کشان از شعله ها می گریزد و نگاه ملتمسانه اش رو به آسمان است.در مرکز تابلو اسبی خیز برداشته و حالت اغراق آمیز صورت او نشان دهنده رنجی است که می برد ( زبان نوک تیز و بینی گشاد) و در زیر پای اسب بدن تکه تکه شده سوارکار را می بینید که شمشیرش نیز شکسته است.
در سمت چپ تابلو زنی در حالی که فرزند مرده خود را در آغوش گرفته در حال شیون است و پشت سرش گاوی وحشی دیده می شود.
علت خلق تابلو:
در سال 1937 در حالی فضای جهانی کاملا ملتهب بود و تمام کشورها در حال تجهیز نیروهای خود برای جنگ احتمالی دوم بودند دولت فرانسه به منظور آرام کردن فضا نمایشگاهی با عنوان «پیشرفت و صلح» ترتیب داد که قرار بود زیر برج ایفل برگزار شود.دولت اسپانیا که در آن زمان جمهوری بود از پیکاسو درخواست کرد تا برای این نمایشگاه اثری آماده کند.همزمان در آن دوره ژنرال فرانکو در اسپانیا با هدایت نیروهای یاغی علیه جمهوری اسپانیا جنگ داخلی به راه انداخت و از دولت آلمان خواست تا شهر کوچک گرنیکا را در شمال اسپانیا بمباران کند. آلمان ها با وجود بی دفاع بودن شهر پی در پی  بر آن بمب ریختند (با هواپیما) و 1600 نفر کشته و هزاران نفر زخمی شدند.
تفسیر تابلو:
گرنیکا را مهمترین تابلوی پیکاسو می دانند. با وجود اسم خاصی که تابلو دارد ( اشاره به شهری خاص) بیان کننده مصائبی است که در همه جنگ ها رخ می دهد. خیلی واضح است که تاکید نقاش بر روی زنان و کودکان است. کسانی که بیشترین آسیب را از جنگ ها می بینند بدون اینکه نقشی  در آن داشته باشند.
چهره های این تابلو آشنا هستند. زنی  برهنه که کودک مرده ی خود را در آغوش گرفته و ما را به یاد عیسی و مادرش می اندازد.گاوی که در پشت او قرار دارد نماد ملی اسپانیاست اما خود پیکاسو گفته است  <<گاو نماد ظلم و اسب نماد مردم است>>.

نکته جالبی است این حرف پیکاسو.من شخصا با ندانستن این جمله ممکن بود در تقسیر این نمادها به انحراف بروم. در ضمن توصیف پیکاسو از این نمادها شبیه به معنی آنها در استوره های  باستانی ایران است. اتفاقا خود پیکاسو بعدها گفته است بینندگان و تماشاچیان هستند که آنچه را می خواهند برداشت می کنند.

جالب ترین نمادی که در تابلو به کار رفته نماد چشم و فانوس در کنار هم است.چراغی که به چشم شبیه است و فقط رو به پایین نور می دهد. حالتی بی تفاوت دارد و نور آن فقط منطقه  تحت پوشش خود را تحت تاثیر قرار داده. در مقابل فانوس حالتی غم انگیز دارد و بی تاثیر در روشنایی.

چشم به معنای علم مطلق و معرفت و حفاظت است و در عین حال وقتی نور ان در این تابلو فقط در یک جهت پخش شده به معنای محدودیت دید است. نماد دستیابی به جهان ماورا است و از طرف دیگر یک چشم به تنهایی نماد شر است (غول یک چشم )و فانوس نیز به  معنای  زندگی و نور خدایی است . و به تعبیری سنتی تر نماد صلح.

حالا گویی مفهوم را دریافتیم : چراغ یک چشم نماد بانیان اصلی جنگ است که با نیروی عقل خود (علم مطلق ) سعی می کنند ثبات را در دنیا به وجود بیاورند اما اینها همه مشکلات را نمی بینند و زجر کودکان و زنان را نخواهند دید و فقط صحنه جنگ را (محدوده ای که روشن شده ) می بینند.در این میان زنی که سراسیمه فانوسی را از آسمانها می آورد,زنی که می تواند با احساس خودکمی تعادل را به چشم برگرداند. (می توان حضور این زن را در راستای همان تلاشی که هنرمندان با کشیدن نمادهای زنانه بیان می کنند و در این پست صحبت کردیم نیز گنجاند)

شمشیر نیز نماد حفاظت و اقتدار است که در این تابلو شکسته است.

تابلوی خیلی سیاهی بود نه؟ اما نگران نباشید چون پیکاسو با وچود دید تیره ای که دارد باز هم به شما امیدواری  داده. این گل را ببینید که از کجا روییده است!

تا شقایق هست زندگی باید

گل سمبل امید به آینده است.

مطالب درباره صداهای تابلو و بحث های دیگر هم به دلیل طولانی شدن بحث در بخش نظرات گفته میشود.

«دوشیرگان آوینیون» نمادی برای نشان دادن باکره بودن روح یک فاحشه؟

54 دیدگاه


امروز می خواهیم درباره ی پیکاسو و به طور خاص بر روی دو اثر » دوشیزگان آوینیون» و «گرنیکا» بحث کنیم.به دلایلی اعتقاد دارم این یادداشت از مهمترین یادداشت های این وبلاگ است زیرا قصد دارم با توجه به شرایط خاص نقاش و اطلاعات کاملی که در این زمینه داریم نوشته های قبلی خود را نیز مورد نقد و بررسی قرار دهم.

در واقع اطلاعات کامل ما تنها به دلیل معاصر بودن این نقاش(1881تا1973) حاصل شده است.

این هنرمند اسپانیایی در طول عمر خود چندیدن سبک مختلف کار کرد و چندین سبک جدید را هم بوجود آورد.

دوشیزگان آوینیون اثر پیکاسو

تابلوی اول که مورد بحث است تابلوی «دوشیزگان آوینیون» است. تابلویی که پیکاسو آن را یک نقاشی جادویی توصیف کرده است.همانطور که می بیینید در این تابلو 5 زن برهنه حضور دارند که 3 تن از آنها مستقیمابه تابلو نگاه می کنند در حالی که بینی آنها به صورت نمیرخ تصویر شده است. به طور کلی گویا اعضای بدن یک بار از هم جدا شده اند و دوباره ناشیانه به هم چسبانده شده اند. دو زنی که در دوطرف تابلو هستند پرده ای را نگ داشته اند و در سمت چپ پرده با بدن زن یکی شده است.

پای زن نشسته به طرز مرموزی در زیر ظرف میوه پنهان گشته است.

درواقع این اولین تابلوی پیکاسو بود که به این سبک اجرا شد.در تابلوهای قبلی او گویا تمایلی برای زوایایی چنین تند دیده می شد اما در واقع این اولین تابلوی پیکاسو است که در آن تمام سطوح برش خورده است.موضوع کاملا سنتی و تعدادی زن برهنه هستند اما به هر حال این تابلو تمام معاصران او را شگفت زده کرد.

در واقع ترکیب نامانوس 5 زن, میوه ها, پرده و حالت هایی زنانه و … برای شخص من کمی نامفهموم است.اما خالق و آفریننده ای مانند پیکاسو را هم نمیتوان دست  کم گرفت. پیکاسو از زمان ها و مکان های مختلف در یک تابلو استفاده کرده است. سبک نقاشی شبیه به سبک های اولیه و حتی گاهی  شبیه به نقاشی کودکان است و از طرف دیگر استفاده از نمادهای آفریقایی جالب توجه است.

در سال 1907 پیکاسو در فرانسه در موزه مردم شناسی پاریس اولین بار ماسک هایی شبیه به ماسک های زیر دید که مربوط به قبایل آفریقایی هستند.از این ماسک ها برای مراسم مذهبی برای نمایش نیروهای جادویی مرگ و زندگی  استفاده میشود.

نمونه ای از ماسک های آفریقایی برگرفته از سایت سیمرغ

پس از دیدن این صورتک ها پیکاسو چهره دو تن از زنان را با ماسک پوشاند.همان دونفری که پرده را نگه اشته اند و تابلوی خود را «جادویی» خواند که به منظور دور کردن ارواح شیطانی خلق شده است.

گفته بودم که میخواهم نقدی بر نوشته های خودم بنویسم. اولین نقدی که می توان نوشت این است که اطلاعات من بسیار ناقص است. به عنوان مثال با دیدن ماسک ها بر روی صورت زنان در نگاه اول تفسیری که به ذهنم رسید این بود که شاید به قصد محافظت یا مخفی شدن و یا به منظور نشان دادن چهره فریبکارانه و دروغین افرادی که میبینیم باشدو یا در نهایت نشان دهنده قوای فوق طبیعی ایزدان باشد اما یقینا اگر گفتهی خود نقاش را در دست نداشتیم که که منظورش چه بوده است از کجا میتوانستیم بفهمیم که یک نقاش اسپانیایی در فرانسه از مراسمی آفریقایی ایده گرفته است؟؟

خوب به بحث برمی گردیم. نکته دیگری که کمترکسی به آن توجه داشته است این است که چرا نقاش از  از زنان فاحشه برای مدل خود استفاده کرده است؟ چرا از مدلهایی حرفه ای  استفاده نکرده؟ و البته سالها بعد چه کسی میفهمید که این زنان فاحشه بودند یا مدل جز اینکه خود نقاش بگوید؟

روسپی نماد غوطه وری در تاریکی  و بدن مانده در اسارت است در حالی که مدل هیچ مفهوم خاصی ندارد. وقتی مجموع نمادها را در پایان در کنار هم قرار دهیم می بینیم که نتیجه جالب می شود.

بحث دیگر استفاده از عدد 5 است.چرا پنج زن؟عدد 5 نماد انسان است. شکل لاتین 5 را هم در نظر داشته باشید و ببینید که این شکل توسط بازوها تکرار شده.در واقع پیکاسو یک نقاش نماد شناس بود به همین دلیل است که می توان هر حالتی در تابلو را بر اساس نماد ها تفسیر کرد.از طرف دیگر 5 عدد وصلت الهی است که از ازدواج عدد 2 که مونث و زوج است(دو صورتک) و عدد 3 که مذکر و فرد است (3 زن دیگر) تشکیل یافته.

در کنار اینها برهنگی را هم میتوان اضافه کرد. قبلا هم در بخش نظرات صحبت شده بود که زن عریان دو مفهوم دارد.هم به معنی حقیقت,معصومیت و فضیلت و هم به معنی  شهوت  , رذیلت و بی شرمی است.

ونیز پرده ای که گویی ما را از قسمت عقب آن جدا میکند و چیزی را پنهان کرده است.گویی نشان می دهد که بیان حقیقت به طور مستقیم میتواند خطرناک باشد. و نیز میوه ها که در حالت کلی به معنای بی مرگی است.

و در پایان نمی توان اثری از پیکاسو را بدون تحلیل رنگ ها بررسی کرد. آبی در پس زمینه رنگ صداقت ,وفاداری و پرهیزگاری است و رنگ خاکستری به معنی شرم و طلب مغفرت است و نارنجی رنگ شهوت که در تن انسان است.

خوب حالا وقت نتیجه گیری است.اینهمه نماد در کنار هم: ماسک , فاحشه, پرده, عدد 5 ,رنگ آبی و خاکستری و نارنجی و میوه ها

بهترین توصیف همانی است که نقاش گفته است. «جادویی برای دور کردن شیاطین » . در واقع این تابلو بر خلاف ظاهر اولیه خود پیامی الهی دارد.نام  «دوشیزگان » شاید در نظر اول در تضاد کامل با شخصیت های  تابلو باشنداما به نظر شخص من که شاید خیلی از شما هم با آن مخالف باشید می تواند نشان دهنده باکره بودن روح یک فاحشه باشد . باکره ای که تن خود را می فروشد اما روحش را نه!بدنی که در اسارت به سر میبرد اما روح بلندی دارد که مایه نجات انسان های متکبر و خودخواهی است که روح خود را فروخته اند و جز «ریا» چیزی در چنته ندارند.

شیخی به زنی فاحشه گفتا مستی              هر لحظه به دام دگری پا بستی

گفت شیخا هر آنچه گویی هستم              اما تو چنانچه می نمایی هستی؟

بحث بیش از حد طولانی شد… ادامه باشد برای پست بعد.

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: