خوب ! با سلام ! این یادداشت در واقع دو یادداشت است ! مطلب اصلی امروز درباره نقاشی بالا نیست بلکه درباره اثر دیگری از هانس هولباین است که از اثر بالا بسیار جذاب تر و شامل رازهای زیادی است. اما به نظرم رسید که معرفی اثر مربوط به شاپور اول ساسانی خالی از لطف نباشد.
سفرا The Ambassadors -1533
تابلویی که در زیر به آن خواهم پرداخت طبق معمول پر از نکات و ظرائف جذاب است و نمی توان در یک یادداشت به آن پرداخت و طبق معمول به سنت قبلی با کمک دوستان در بخش نظرات اطلاعات تکمیلی خواهد آمد. بد نیست در ابتدا اشاره کنم که تابلوی زیر سوای از بحث سمبلیک خود دارای ریزه کاریهای ریاضی فراوانی است و حتما باید در بخش نظرات به ان بپردازیم.

Artist Hans Holbein the Younger Year 1533 Type Oil on oak Dimensions 207 cm × 209.5 cm (81 in × 82.5 in) Location National Gallery, London
آنچه در نگاه اول به نظر من می رسد این است که نقاش با چیدن بیش از حد اشیای مختلف تلاش کرده است تا آنچه در ذهن دارد به صورت نمادین بیان کند ، به نظرم این از ظرافت اثر می کاهد هر چند که بر بار معنوی آن می افزاید. البته تابلویی است معمولی و نه چندان زیبا ، با دو سفیر فرانسوی و صحنه ای شلوغ و شاید با وسایلی نامربوط ! اما خواهیم دید که اثری است منحصر به فرد.
مهمترین وجه تمایز این نقاشی همان شکل مورب نامفهمومی است که در پایین و به رنگ سفید استخوانی دیده می شود و مشخص نیست چیست. اما اگر از سمت راست نقاشی با فاصله ای نه چندان دور به آن نگاه کنید خواهید دید تصویر یه جمجمه است که فقط از زاویه ای خاص از سمت راست تابلو دیده می شود.
جمجمه ، همانطور که قبلا در یادداشت مربوط به قبادی هم گفته بودم مربوط به ونیتاس Vanitas می شود. اینکه چرا هولباین باید در یک نقاشی تاریخی نشان مرگ را ترسیم کند به راستی نامشخص است اما شاید بتوان آن را اینگونه تفسیر کرد که وقتی از بالای نقاشی به سمت پایین می آییم به ترتیب با پس زمینه سبز که نشان آسمان ها و بهشت و دنیای دیگر است روبرو هستیم و در میانه با کتابها و ابزارها که نماد زندگی زمینی هستند، و در نهایت جمجمه که نشان مرگ است.
شاید بد نباشد که اشاره کنم که جمجه نمادی برای memento mori است . دوستانی که قبلا مطالب را دنبال کرده باشند احتمالا متوجه ارتباط عجیب نماد جمجمه در سلسله مراتب تاریخی خواهند شد.
حالا به بخشهای دیگر تابلو می پردازیم ، گلچینی از ابزارهای ریاضی و موسیقی و جغرافی دیده می شود که هر کدام مفهوم خاص خود را دارد و جالب است بدانید که طرح موزاییک کف اتاق کاملا مشابه کلیسای وست مینیستر انگلیس است. فرشی در زیر ابزارها در طبقه بالایی است که کاملا سبکی شرقی دارد و طرح آن کاملا مشابه فرش عثمانی است که این نقاش سه بار در کارهای خود از آن استفاده کرده است.
حتی افراد داخل نقاشی هم نمادین هستند ، به این معنی که یکی از آنها لباس مربوط به سکولارها و دیگری لباسی سنتی و مذهبی پوشیده است و کتابی که باز است را هم قبلا دیده ایم و نماد مریم باکره است. و البته می تواند نماد تلاش کلیسا برای یکی کردن مذهب و کپیتالیسم یا سرمایه داری باشد.
از نکات دیگری که به آن اشاره شده است این است که ساعت چوبی روی تاقچه زمان مرگ پدر نقاش را نشان می دهد و دو مطلب دیگر که من نتوانستم به چشم خودم ببینم !!! این بود که یکی از تارهای عود پاره شده است و دیگر اینکه روی کلاه یکی از سفرا علامت جمجمه با اندازه ای بسیار کوچک ترسیم شده است.
پ.ن:
آخرین نظرات داده شده