به طور یقین تابلویی که در این یادداشت می بینید به ایران ربطی ندارد اما شخصیت اصلی آن فرقه ای را بنیان گذارد که امروزه طرفداران قدرتمند و البته نامرئی آن منشا خسارات جبران ناپذیری به ایران شدند. ایگناتیوس لوپولا شاید هنگامی که پیروان ویژه خود را استخدام می کرد هرگز تصور نمی کرد که فرقه او منشا چه تاثیرات مهمی بر تاریخ خواهند بود. در یکی از پست های قبلی دوست خوبمان اشاره ای به هاله مسیح کرد که چرا صلیبی درون آن دیده می شود و البته تعبیری هوشمندانه هم بر آن داشت… در واقع باید گفت که صلیب درون هاله یکی از علامت هایی است که بسیار مورد استفاده گروه ژوزئیت ها قرار می گیرد اما نباید دچار این خطا شد که مخترع این علامت یا نشانه مخصوص آن هم همین فرقه هستند.
بهتر است ابتدا به تابلوی ربنس بپردازیم:
ابتدا باید متذکر شد که این تابلو با همین عنوان در دو ویرایش ترسیم شده است که البته شرحی که خواهیم نوشت برای هر دو صدق می کند !
در این تابلو می بینید که که ایگناتیوس قدیس در حالی که خود در حال تحول ! می باشد از ابهت و صلابت او اطرافیانش تحت تاثیر قرار گرفته اند. باید توجه کنید که این کار به سفارش فرقه ژزوئیت انجام گرفته است و هم اکنون نیز در کلیسای آنها به نمایش گذاشته شده است. در این اثر هم همان خط و سبک مربوط به ربنس را که در آثار دیگرش دیده ایم مشاهده می کنیم و به قول یکی از دوستان ربنس با صفا!
شاید من اشتباه می کنم … اما برداشتی که من از این تابلو دارم این است که طنزی نهفته در آن دیده می شود . اگر به حالت افرادی که تحت تاثیر قرار گرفته اند دقت کنید می بینید که از مقامات بالا به پایین(افراد عادی) میزان تحت تاثیر قرار گرفتن متفاوت است. مثلا سیاه پوشان کلیسایی تقریبا با تعجب به قضیه نگاه می کنند و حتی یکی از آنها سقف را نگاه می کند که شاید چیز خاصی ببیند و در این میان عوام از معجزه ای که رخ داده است و فقط خودشان آن را درک می کنند در حال تلاطم هستند در این میان هر چه عوامانه تر لباس پوشیده اند بیشتر تحت تاثیر قرار گرفته اند (مثل مرد قرمز پوش).
در این میان عکس العمل کودکی که در راست تابلو می بینیم جالب است. این کودک برهنه گویی از این آشوب می پرهیزد و به گرایش مادر خود دل نمی بندد. بر روی لباس ایگناتیوس علائمی شبیه آنچه علامت رسمی فرقه می باشد می بینیم.در بالای تصویر فرشتگان در حال شادی و کمی دورتر شیاطین در حال خشونت هستند و در این میان آنچه مبهم می ماند فردی است که در گوشه و سمت راست تابلو دیده می شود.به نظر شما او کیست و چه نقشی دارد؟
اما چرا این فرقه برای من مهم شده است؟ چون تاثیر مهمی بر روند تاریخ ایران و البته به احتمال زیاد پسرفت آن گذاشته است. این گروه در ابتدا در دوران صفویه وارد ایران شدند و در زمان شاه عباس عمده فعالیت های خود را در جلفای اصفهان انجام دادند و با ساخت 9 کلیسا پوشش خود را در ایران ایجاد کردند. همانطور که در کتاب ایران در عصر صفویه صفحه 120 می خوانید آنها با هدف تقویت کلیسا در ایران و البته نه به جهت فواید مذهبی بلکه جهت ایجاد مشروعیت برای فعالیتهای اقتصادی وسیاسی خود به ایران آمدند. البته هدف آنها گستره وسیعی از هند ، چین ، افغانستان و عراق را در بر می گرفت که تا حد زیادی توانستند با بنیان گذاشتن تفرقه در عصر صفوی (منظور تفرقه بین شیعه و سنی ) در سالهای بعد بسیار سود ببرند. هر چند برای مدتی نادرشاهد افشار که پس از صفویان روی کار آمد به صورتی ناخواسته توانست فعالیتهای آنها را بی اثر کند اما همانطور که در یادداشتهای بعدی خواهم نوشت آنها توانستند زمینه ای را فراهم بیاورند که افشاریان بعد از نادر این مرد بزرگ و وطن پرست رو به اضحمحلال برود.
آخرین نظرات داده شده