یک زمانی بود که دیگر نمی شد به همه زنان به یک چشم نگاه کرد. تا قبل آن همه ی آنها تقریبا یک شکل بودند و فقط مهربانی یا نامهربانی آنها می توانست در نوع رفتار من به آنها تاثیر بگذارد. اما خب کم کم متوجه شدم که تفاوتهایی بین زنان است. در واقع نوع پوشش و نوع رفتار آنها خیلی شبیه هم بود . از طرف دیگر انگار یک چیزی زیر نای قسمت پایین مری من بود…درست یک کمی بالاتر از شکم که انگاری یک توپی داشت. این توپ آتشین به تناسب لوندی (که حالا دیگر برایم قابل درک بود) و بی روحی زنانی که میدیدم بالا یا پایین می رفت. آری من داشتم بالغ می شدم!
حالا سالها از آن روزهای پرهیجان گذشته و زندگی دوباره به همان کسلی قبل می شود. تا اینکه تابلوی «عشق مقدس و ممنوع» تیتان را مطالعه کردم. در نگاه اول مثل خیلی از تابلوهای کلاسیک دیگر است اما وقتی که بررسی می شود آنوقت می فهمی که هنوز باید پارو بزنی!
در ابتدا می خواستم عنوان را » عشق ممنوع و مقدس» ترجمه کنم. اما با مطالعه تابلو به این نتیجه رسیدم که عشق مقدس و عشق ممنوع درست تر است.
لازم است در ابتدا بگویم که این مقاله ی چند قسمتی در واقع ترکیبی است از ترجمه ی یک مقاله تحقیقاتی از دکتر دی استفانو در مورد این تابلو و حاشیه ای که این حقیر برآن نوشته و البته به نظرات شما وزین تر خواهد شد.
این تابلو در واقع به سفارش یک مقام ونیزی در قرن شنزدهم ترسیم شد که به مناسبت ازدواج او با بیوه جوان یعنی زن سفیدپوش است. سه شخصیت این تابلو زن، ونوس و کوپید یا فرشته عشق در کنار هم قرار است به تکریم ازدواج و تحریم روابط جنسی خارج از ازدواج بپردازند! پیترهامفری Peter Humfrey می گوید این نقاشی شامل دو جنبه متفاوت زن که متضاد و عین حال مکمل یکدیگر است تشکیل شده است. یک طرف زنی با جایگاه اجتماعی بالا یا لباس هایی گرانقیمت و در طرف دیگر زنی برهنه که شنل قرمز رنگ او در کنار برهنگی اش تاکیدی بر جاذبه جنسی و جنبه شهوانی زن دارد.
اما از این نکته نباید غافل شد که هر دو زن مشابه ترسیم شده اند. Panofsky در اینجا با بیانی پیجیده این قسمت را تفسیر می کند که من نمیخواهم وارد آن شوم. به طور خلاصه او می گوید ما در اینجا » ونوس دوقلو» داریم.. پیکره ی برهنه نماد اساس جهان و نماد ابدیت است در حالی که پیکره ی دیگر نماد زیبایی فانی اما قابل فهم و قابل حس بر روی زمین است. » هر دوی آنها اما با ارزش و در محل خود شایسته ی ستایش هستند»
در تائید پاراگراف قبلی گفته شده است که ونوس برهنه نیازی ندارد که خودش را با زیبایی های دنیوی بپوشاند تا بفهماند که زیباست. او ایستاده است و در مقامی بالاتر قرار می گیرد. نقاش با حالتی تبعیض آمیز پس زمینه ی او را جوری ترسیم کرده که به او جلوه ی بیشتری می دهد و در مقابل ونوس پوشیده نشسته است و مقامی پایینتر دارد. و با متریال و اشیا دنیوی بسیاری پشویده شده است تا جلال و شکوه بیشتری به خود بگیرد اما بعید می دانم که موفق شده باشد. از طرفی به تقارن رنگ های سفید و قرمز دقت کنید. رنگ قرمز می تواند نماد معشوقه یا همسر و رنگ سفید نماد عروس باشد.
این البته تفسیر کلی این تابلو بود. در یادداشت بعد به ارتباط بین این تابلو و مریم مگدالنا(مجدلیه) خواهم پرداخت.
امیر
اکتبر 24, 2013 @ 07:51:39
مفهوم تابلو بسیار روشن است و نیازی به خیال پردازی در مورد ونوس دوقلو ندارد! یک طرف زنی زیبا وشهوانی و گرم که به مفهوم زندگی که همان کودک باشد می نگرد و یک طرف هم همان زن در قالب محدودیات اجتماعی (لباس) که چهره ای سرد و بی روح و خشک را نشان می دهد و جهت نگاهش هم از کودک بر گردانده شده است و بسوی خارج تابلو می نگرد. تابلوی زیبایی است.
kingfoska
اکتبر 24, 2013 @ 11:40:33
شباهت دو زن را چگونه توجیه می کنید؟
امیر
اکتبر 24, 2013 @ 20:24:27
بنظرم به معنای انتخاب در شرایط برابر باشد. با تشابه دو چهره کار ما در مقایسه دو دنیا راحت شده است.دیگرنمی شود بهانه آورد که من , من هستم واو اوست و شرایط من با او و او با دیگری فرق داشته است!
چیز دیگری که در مورد خرگوش ها بنظرم آمد خرگوش میتواند علاوه بر دروغ و فریب سمبل تولید مثل هم باشد. یعنی زن به مثابه یک ابزار تولید مثل.
امیر
اکتبر 24, 2013 @ 08:22:49
عناصر رمز گونه زیاد و زیبایی نیز در تابلوست که ما را به کشف مفهوم ها میخواند.
خرگوش ها -شاید سمبل دروغ وتزویر در سمت زن آراسته و مسلح باشد
قصری سنگی- شایدنشان دهنده محدودیتهای سنگی حاکم بر زندگی اجتماعی باشد.قصر بر بلندی نفس گیری واقع است و سواری با زحمت در حال تاخت بسوی آن است . همه چیز خسته کننده و سربالایی است!
دستکش های چرمی زن با گل های له شده و پر پر شده! که نشان از عدم حس واقعی زندگی در چنین روش از زندگی می تواند داشته باشد. زنی که زن نیست ! یک مدیر روابط اجتماعی است. دستکشهای زن با دستان کودک که در حال آب بازی هستند در تناقض اشکاراست و حس بدی از محرومیت را به انسان می دهد.!
کاسه بزرگی که زن با دستش پنهان کرده و نشان از روحیه انقباضی و مال دوستی میتواند داشته باشد
قطعه قرمزی از لباس و یا کفش او از زیر لباس تمام سفید اوبیرون زده است که میتواند نشان از خطا کاری او نیز باشد. او همه سفید نیست و گاهی ددر هم میرود!
و اما سمت عشق!
شنل قرمز که نشان از قرمزی جنسی عشقی دارد با قرمزی یک آستین زن دیگر مقایسه شود
گل کوچکی که بر پایه شنل قرمزروییده و پروانه های آزادی در روی گل های اشتیاق!
زن کاسه کوچکی در دست دارد که در حال بخشایش است. عطر و بخار ان منتشر است بر خلاف زن دیگر بخشنده است و مال دوست نیست
در پس زمینه ما قصری را می بینیم که از قصر سمت چپ بسیار زیباتر است و مشرف بر دریاچه زیبایی است که در مراتع آن شکارچیان به شادمانی در حال شکار هستند. این سمبلی از دنیای شاد این زن است و گوسفندان برکت که در آغوش چوپان های خود لمیده هستند! بوضوح تابلو دو جهان متفاوت را تصویر می کند و ما مجاز به انتخاب یکی از آنها هستیم ولی کدامیک؟ مسلما دنیای سمت راست! دنیای سمت راست سرازیر است یعنی آدم ناخودآگاه می خواهد در سرازیری ان بدود
mehran
اکتبر 25, 2013 @ 13:32:56
جا و حالت بچه طوریه که انگار بچه زن سفید پوشه و درسته که زن قرمز شادتره اما بازم نگاهی با حسرت به بچه. داره
زن قرمز در مراتع با آزادی عمل و بی قید و بند زندگی میکنه اما در مکانی بسیار پست تر و البته. زن سفید که در قصر پر از محدودیت و با تحمل لباسی سنگین و خسته کننده زندگی میکنه برایش خواستگاری با اسب سفید میآید!
کلا اصلا تابلو یکطرفه به نظر نمیاد و دردسرهای هر کدام از عشق ها را نشان میدهد
به حکاکی های روی حوض هم نگاه کنید. به نظرم حرفهایی دارند
سوم شخص مفرد
نوامبر 16, 2013 @ 12:17:25
بوی جوی مولیان آید همی
یاد یار مهربان آید همی
.
سلطان به سلامت بادا
خدا رو شکر که دوباره این دربار و دستگاه به راه افتاد
قربان شدیدا ارادتمند و چاکر آستانیم
آدرس رو اشتباهی داده بودید ، 65 دفعه رفتیم تو در و دیوار تا دوبار اینجا رو پیدا کردیم!!!
.
از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون
من از این نقاشی سر در نیاوردم !!!
همین
شاد باشید
قلم عالی مستدام
سوم شخص مفرد
نوامبر 16, 2013 @ 12:18:42
مهران جان سلام
از دیدار !!! مجدد شما مشعوفم !!!
شاد باشید
kingfoska
نوامبر 17, 2013 @ 15:58:24
به به
چه عجب ما شمایان را زیارت فرمودیم
دلمان برایتان تنگ شده بود…!
بسیار خوش آمدید دوستان… از سوم شخص عزیز گرفته تا مهران دوست داشتنی
به امید دیدن باقی دوستان