این مطلب توسط مشتبی عزیز نوشته شده است.
کتابی که ایندفعه قصد معرفیش رو دارم خیلی عنوان کتاب نداره، مثلا میشه گفت آلبوم عکس های قیدیمی یا دفتر خاطرات مشترک یک نسل، اونم نسل دهه 60، پر جمعیت ترین دوره ده ساله توی تاریخ ایران…
خب، یادتونه بچه که بودیم (برای دهه شصتی ها) تیتراژ برنامه کودک چی بود؟ اون بچه که دستاش پشت سرش بود و قدم میزد و منتظر شروع شدن برنامه ها بود، خب کارتونا چطور؟ فیلم های سینمایی چی؟ برنامه هایی مثل دیدنی ها یا اخلاق در خانواده؟
نويسنده: مهدی منتصري
ناشر: گلپايگان
تعداد صفحه: 200
من که عاشق این بودم که کلا برنامه های تلویزیون شروع بشه و از اون برفک ها تبدیل بشه به یه عکس گل و بعدش سرود ملی ایران. این یعنی دیگه انتظارت به سر اومده و تلویزیون برنامه داره. اون وقت ها این طوری نبود که تلویزیون 24 ساعته برنامه داشته باشه، برنامه ها مثلا 8 صبح شروع می شد تا 10 شب. قبل و بعدشم فقط برفک بود و برفک! ما بهش می گفتیم «جنگ برفک ها»….
اینو می گفتم، برای کسی به سن و سال اون موقع من هیچ فرقی نمی کرد تلویزیون چی نشون بده! اگر کارتون بود که محال بود از جلوی تلویزیون بلند شم..فرض کنیم تلویزیون راز بقا یا دیدنی ها رو نشون می داد اگر شده واسه اون دوربین مخفی آخر دیدنی ها صبر می کردم تا تموم بشه …مجریشم که معرکه بود…
هر فیلم مناسب سن یا نامناسبی رو هم نگاه می کردیم، سر گرمی مفت تر و بی خطر تر از تلویزیون نداشتیم که..سربداران، گرگ ها، هزاردستان اگرچه از نظر محتوا به سن ما نمی خورد ولی پایه دیدنش بودیم..کسی هم کاری به کارمون نداشت..همین که ساکت می نشستیم جلوی تلویزیون و سر و صدا نمی کردیم آخرش بود.
می دونم خیلی از این ها رو توی برنامه نقره نشون داده، مجله وزین «همشهری جوان» هم توی چند شماره مفصل به این کارتون ها اشاره داشت و یک سی دی هم تهیه کرده بود که عکس ها و تیکه هایی از این کارتون ها رو توش گذاشته بودند. همین چند وقت پیش هم شبکه تهران یه برنامه درست کرده بود به اسم «30+» که این کارتون ها رو پخش می کرد و مجریش هم خانم خامنه مجری اون وقت های برنامه کودک بود.
سپتامبر 16, 2012 @ 20:59:50
سلام بر جناب مشتبی
ممنون از معرفی کتاب جدید.
اگر اشتباه نکنم این کتاب رو توی تلویزیون هم معرفی کردند و ناشرش هم به طراحی جلد نوستالژیک اون خیلی می بالید و ظاهرا فقط حاوی های خاطره انگیز می باشد و متن ندارد.درسته؟ اگر از محتوای داخل کتاب اطلاعات بیشتری بدید ممنون میشم.
سپتامبر 17, 2012 @ 09:02:57
سلام به همه
چه خاطراتی رو ورق زدید مشتبی عزیز، یادمه طرح پشت دفترا که روی جلدش این بود، آدمی بود که داشت پای تخته مینوشت :» تعلیم و تعلم عبادت است». حتی آهنگ برنامه کودک یادمه هنوز و چیزی که از ذهنم پاک نمیشه ( متاسفانه) حس تلخی بود که با دیدن عکس آدمهای گمشده بهم دست میداد ، نمیدونم یادتونه یا نه اما هر بار عکس آدمهای گم شده رو تو تلوزیو نشون میداد یه جوری که غم عالم میریخت تو دل آدم، عکسهای پرسنلی… واقعا تلوزیون آش شلغم و شوربایی بود واسه خودش که هیچ رده بندی نداشت و ما هم به قول شما «هر فیلم مناسب سن یا نامناسبی رو هم نگاه می کردیم».
بابت مطلبی که زحمتشو کشیدید ممنون
سپتامبر 17, 2012 @ 20:31:58
فکر کنم هنوز جناب مجتبی از پستشون با خبر نشدن 😉
سپتامبر 18, 2012 @ 16:11:29
سلام خدمت دوستان عزیزم، ممنون از لطفتون
حقیقتش اینه که کتاب رو تا دیدم مجذوبش شدم و یاد دوران بچگیم افتادم. کتاب رو هم دارم و هر از چند گاهی ورق می زنمش. حیفم اومد به شما معرفیش نکنم
از جناب فوسکا میخوام تا بقیه عکس های مطلب رو در انتهای پست قرار بدند تا دوستان استفاده کنند. بازم ممنون
سپتامبر 22, 2012 @ 20:27:00
سلام جناب مجبتی
با پوزش جهت تاخیر..
چشم