به خوبی به یاد دارم که که در بعضی از نوشته های خودم به صورت پراکنده گفته بودم که ممکن مینیاتور ایرانی احتمالا به خاطر «شرایط نامناسب برای هنر» به وجود آمده است به این معنی که ممنوعیت ترسیم تصاویر نقاشی در دوران بعد از اسلام هنرمندان را به سمت ترسیم تصاویر دو بعدی سوق داده است مثلا در این یادداشت،اما با دیدن تصویر زیر به اشتباه خود پی بردم و فهمیدم که مینیاتور ایرانی می بایست به دوران پیش از اسلام بازگردد.
این نقاشی صحنه ای از دو حیوان را نشان می دهد و احتمالا نشان دهنده منظره ی شکار است. هر دو حیوان اندامی شبیه به اسب اما صورت یکی از آنها شبیه شیردال ، حیوان افسانه ای ایران است.
آنچه در تصویر جلب توجه می کند خطوط قدرتمند اندام و انحنای کامل آنها و نیز سایه پردازی دقیق آنها است. با توجه به اینکه این نقاشی بر روی سنگ ترسیم شده است اهمیت این موصوع بیشتر روشن می شود. از زمان حضور اسلام در ایران تا حدود قرن 13 میلادی تقریبا هیچ اثر نقاشی در ایران یافت نشده است و بعد از سقوط بغداد مینیاتور ایرانی کم کم خود را به نمایش گذاشته است به همین دلیل گاهی تصور می شود که این سبک نقاشی در این دوران به وجود آمده است اما می بینیم که فرضی غلط است.
اگر با کمی دقت به تصویر نگاه کنید خطوط محوی از ترسیم درخت نیز در سمت راست بالای تصویر می بینید. گفتنی است که این اثر در شمال فرات قرار دارد.
آگوست 06, 2010 @ 23:06:01
سلام
پادشاه به سلامت بود، خوشحالم که 2باره برگشتید.
همون طوری که اشاره کردید، پاهای دو حیوان شبیه سم اسب هست ولی سرشون شباهت به اسب نداره. من بیشتر با نظرتون در مورد صحنه شکار موافقم که در اون حیوان سمت راستی به نظر آهو یا غزال میاد
آگوست 07, 2010 @ 09:17:29
با این جعلیات و استفاده از آثار دیگران نمیتوانید برای خودتان تاریخ سازی کنید.شما حتی در قبری که به قول خودتان قبر کورش مسخره است،تنها اثرس که میبینید،آثاری به خط یونانی است اما خود را به کری و کوری میزنید.
آگوست 07, 2010 @ 11:03:17
عجب استدلال محکمی
آگوست 07, 2010 @ 14:32:52
شاها درود،
این نقاشی از سری نقاشی های دیواری است که در جریان حفاری های شهر باستانی دورا اروپوس در سوریه به دست آمده است و به صورت مرجعی برای هنر ایران دوره اشکانی به همراه اثر دیگری که از که خواجه در سیستان و شهر پانجیکند در ترکستان امروزی شناخته شده است. مضامین این نقاشی های دیواری طیف وسیعی از صحنه های شکار تا مراسم سوگواری را شامل میشود. این آثار نشان میدهد که عناصر و مضامین خاصی در هنر ایرانی دارای یک سنت دیرپا و تکرار شونده است که نشان از جهان بصری خاص ایرانی دارد. البته نگارگری ایرانی و سنن هنری هند و چین دارای ارتباطات زیادی بوده اند و از یکدیگر تاثیر فراوان گرفته اند. این نوع دادوستد های فرهنگی را میتوانیم در آثار برجا مانده از آیین مانوی نیز ببینیم.
در خصوص دوست عزیز باید بگم نقد نیازی به فحاشی نداره، این جا (دربار سلطان ) عرصه خوبیه که میشود افکار و آرا را به صورت منطقی به چالش کشید.
نوامبر 18, 2010 @ 21:33:53
حق با شماست همه این ها جعلی است کارت بسیج کورش هم تازه پیدا شده به شما برادر عزیر صلوات می فرستم.
آگوست 07, 2010 @ 14:03:08
سلام
منبعی که میگه این نقاشی مربوط به دوران اشکانی ایه چیه؟ اطلاعی دارید شما.
ممنون می شوم راهنمایی کنید.
آگوست 07, 2010 @ 14:41:40
منابع به صورت لینک های آبی رنگ در نوشته آمده است
آگوست 07, 2010 @ 15:10:26
میتونی به کتاب نقاشی ایرانی اثر رویین پاکباز ساری بزنی و حالشو ببری !!!
آگوست 07, 2010 @ 20:27:34
ارادت خدمت پادشاه فوسکا
خوبین
برای سوم شخص عزیز :
نه تنها که سبب تکدر خاطرما نشد نوشته تو ن
بلکه کلی ازشما یاد گرفتیم
حالا دلیل جواب ندادن رو بعدا برات می نویسم که کلی بخندی !!!!
ارادت به سوم شخص مفرد
استاد سوم شخص مفرد
وبه پادشاه که اینجا یه یونی ور سیتی راه انداختن وچون مایی فیض می بره !
نیک …….
آگوست 11, 2010 @ 08:12:30
سلام دوست من
خوشحالم که باعث ناراحتی شما نشد
منتظر دلایل خنده آور شما هستم!!!
تو این دنیای پیچ در پیچ ، هیچی بهتر از خندیدن نمیتونه حال مشکلات و غصه ها رو بگیره
پس بیا حال این مشکلات رو بگیریم !!!
شاد باشید
پی نوشت:
احتمالا منظورتون از «یونی ور سیتی» ، دانشگاه بوده ، اینطور نیست؟!!!
حیف زبان زیبا و شیوای فارسی نیست؟
پی نوشت2:
استاد سوم شخص مفرد؟!!!
من ؟!!!
ببین دوست من
گفتم باید حال مشکلات رو گرفت ، اما نه اینکه خودمون از خنده روده بر بشیم!!!
آگوست 07, 2010 @ 22:20:10
بسیار زیبا و عالی بود.
آگوست 07, 2010 @ 23:24:08
مطلب جالبی بود اگر وقت کردید یه سری هم به ما بزنید
http://www.andisheirani.wordpress.com
تشکر فراوان
آگوست 09, 2010 @ 09:01:02
با عرض سلام خدمت شاه ودرباریان چند روزی است که وبلاگ شما را دیده ام واکثر ارشیو آن را خوانده ام . می خواستم که یکی از مطالب گذشته را در اسرع وقت کالبد شکافی کنین .(پیامبرانی از فضا )می خواستم شما را با گروهی به نام راییلیان آشنا کنم که مدعی همین قضیه هستن .از آنجایی که معرفی این گروه از حوصله بخش نظرات خارج است پیشنهاد میکنم به این آدرس(www.rael.org)آشنایی کاملی با این گروه پیدا کنید البته من طرفدار این گروه نیستم واشکالات زیادی در آن میبینم اما فکر میکنم که بحث در مورد این گروه در دربار شما بسیار جالب شود .
آگوست 09, 2010 @ 22:54:30
خیلی دلم گرفت وقتی دیدم که بعضی ها به تاریخ خودشون هم اهمیت نمی دن
نمی دونستم اینجا هم اینجوری
آگوست 11, 2010 @ 08:04:26
سلطان به سلامت بادا
خدمت همه دوستان گرامی هم عرض سلام و ارادت دارم
ببخشید
به دلیل پاره ای مشکلات ! در دسترس نبودم
منظورم اینه که اینترنت در دسترسم نبود!
من متوجه نمیشم که چطور شرایط نامناسب باعث بوجود آمدن یه هنر میشه
حسین عزیز فرمودن که این نقاشی در محدوده کشور سوریه کشف شده
به لحاظ بررسی علمی ، آیا میشه این نقاشی رو هم ایرانی دونست؟
یا مثلا آداب و فرهنگ و هنر کشورهائی مثل افغانستان ، پاکستان ، یمن ، ترکیه، عراق و سایر کشورهائی که یه زمانی جزو ایران بودن؟
شاد باشید
قلم عالی مستدام
پی نوشت:
اون بنده خدائی که این نقاشی رو n سال پیش از رو کنجکاوی ، یا بیکاری ، یا افاضات! روی دیوار غار کشید ، فکرش رو هم نمیکرد که n سال دیگه در چه جاهائی(از جمله وبلاگ وزین کینگ فوسکا) در موردش بررسی و تبادل نظرخواهد شد!!!
حواسمون باشه الان چی میگیم و چی میکشیم و چی مینویسیم!!!
معلوم نیست n سال دیگه آیندگان از آثار ما چی برداشت کنن و در چه فضاهائی در مورد ما بحث و تبادل نظر بشه!!!
پی نوشت2:
قابل توجه اون بزرگانی که میفرمایند چرا من وبلاگ ندارم؟
از قضاوت آیندگان میترسم !!!!!!
پی نوشت3:
یک چند به کودکی به استاد شدیم
یک چند به استادی خود شاد شدیم
پایان سخن شنو که ما را چه رسید
از خاک برآمدیم و بر باد شدیم
آگوست 11, 2010 @ 08:32:31
گرامی درود…خوش آمدید
با اجازتون من بر می گردم و مفصل پاسخ میدم
آگوست 12, 2010 @ 09:28:13
درود بر وزیر عزیز!!!
راستش کمی سوالاتتون سخت بود رفتم فکر کنم ولی چیزی به عقل ناقصم نرسید و دوستان باید کمک کنند
فقط چند نکته:
منظور من از شرایط نامناسب این بوده که مثلا هنری به اسم نقاشی وجود داره و به دلایلی ممنوع میشه ، حالا نقاش ها سعی می کنند این هنر رو به شکلی در بیارن که از فیلتر بتونن عبور کنن ، پس میشه هنر مینیاترو که هم نقاشی هستش و هم مجاز!
از نظر اینکه میشه این رو ایرانی فرض کرد یا نه خوب تنها استدلال من اینه که شمال فرات در اون دوران جزو ایران بوده (؟) ولی با این وجود به قول شما آیا میشه اون رو ایرانی فرض کرد؟ بهتر است دوستان عزیز راهنمایی بکنن چون من دلیل محکمه پسند ندارم.
آگوست 15, 2010 @ 09:27:47
سوم شخص جان درود،
بله این نقاشی متعلق به دوره اشکانی است و همون طور که میدونیم دولت اشکانی در اصل کنفدراسیونی از شاهان بوده که زیر سلطه حکومت مرکزی (شاهنشاهی از تبار ارشک اول ) اداره میشده. شهر «دورا» در سوریه تا مدتها تحت نفوذ ایران بوده هرچند حکومت محلی را امرای عرب اداره میکردند.
در ضمن این اثر نقاشی دیواری یک بنا است نه نقاشی روی دیوار غار (:
آگوست 15, 2010 @ 12:44:48
سلام حسین عزیز
از توضیحات مثل همیشه دقیقتون ممنونم
من این سوال رو کردم که بعدش یعه نتیجه دیگه هم بگیرم
بذارید این مثال رو در مورد یه کشور دیگه بزنم که زیاد حساسیت ایجاد نکنم
در گذشته ای نه چندان دور، اگر کسی مثلا به باکو نگاه چپ میکرد(با فرض اینکه اساسا جگر این کار رو داشته) حسابش با شوروی سابق بود(بخوانید با کرام الکاتبین)
اما الان توی خیلی از این کشورهای مشترک المنافع ، سگ میزنه شغال میرقصه ، به گوشه تجیر قبای روسیه هم بر نمیخوره
کدوم احساس صحیحه؟
آیا احساسات ما رو باید خطوط سیاسی و مرزهای جغرافیائی تعیین کنن؟
هم وطن بودن یا نبودن ، عرق ملی داشتن یا نداشتن رو چی باید تعیین کنه ؟ و در چه محدوده زمانی/
من با این قضیه خیلی مشکل دارم
شاد باشید
پی نوشت:
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چو ندیدیند حقیقت ، ره افسانه زدند
آگوست 13, 2010 @ 03:47:42
خيلي خوشحالم كه اين وبلاگو پيدا كردم. من سررشته اي در زمينه نقاشي ندارم.از تحليل هايي كه كرديد خيلي لذت بردم.راستش دارم از ذوق ميميرم. خواستم عضو شم كه برام تحليل هاتون رو ايميل كنيد ولي فيلتر بود نشد. راه ديگه اي نداره؟
آگوست 15, 2010 @ 11:06:35
براتون یک دعوت نامه میفرستم
آگوست 15, 2010 @ 10:47:59
هیچ حرفی از قضیه رایییلیان که گفتم زده نشد .جناب وزیر لطف کنین وعرض ما رو به طول پادشاه برسانید
آگوست 15, 2010 @ 11:08:51
عرضتان رسیده بود جناب اما طولمان خراب بود 🙂
رایلیان را می شناسم اما به هر حال مطلبی در چنته نداشتیم برای اظهار نظر
به هر حال ممنون از توجه
آگوست 15, 2010 @ 12:18:35
سلطان به سلامت باداد
پیشنهاد میکنم شما هم به تبعیت از انوشیروان عادل یه زنجیر از درب عدالتخونه تون آویزون کنید تا اونائی که با شما کار دارن هی طول و عرضشون رو به رخ من نکشن !!!
شاد باشید
قلم عالی مستدام
پی نوشت:
……………..
حیف که اسلام دست و پای ما رو بسته!!!
آگوست 15, 2010 @ 15:26:14
طول که ساحت مقدس ما بود وزیر
نوامبر 18, 2010 @ 21:37:28
خیلی ممنون از اطلاعات ارائه شده می خواستم بپرسم این نقاشی چه شباهتی به مینیاتور داره؟ اصلا مینیاتور هست؟
من البته اطلاعات فنی ندارم لطفا ساده توضیح بدید
ممنون
گروه ارشک اساتید | کارت ویزیت
مارس 03, 2011 @ 13:07:02