کسانی که نوشته های قدیمی وبلاگ را خوانده اند حتما به یاد دارند که در زمانی بحث درباره مرد ویترووین و دیر صهیون و پدیده هایی این چنینی را شروع کردیم اما به دلایلی آن را ناتمام گذاشتم. یکی از آن دلایل این بود که احساس کردم چنین موارد مرموزی ضمن اینکه ذهن دوستان را منحرف می کند ممکن است نتیجه یخاصی هم در بر نداشته باشد.
اما این بار می خواهم با علائم زودیاک و داستان آن ذهن ها را به دنبال یک بازی جذاب بکشانم. زودیاک اسمی است که شاید زیاد شنیده اید اما شاید ندانید که امروزه عده ای از آن برای سرمایه گذاری های خود استفاده می کنند. فارکس و زودیاک یکی از آخرین چیزهایی بود که می توانستم آنها را در کنار هم تصور کنم اما… بهتر است بخش به بخش وارد دنیای شگفت انگیز زودیاک شویم. اما ناگفته پیداست که قبل از هرچیزی این بحث را از جنبه نمادین و نیز هنری بررسی خواهیم کرد.
یکی از قدیمی ترین نمادهای ایرانی را قبلا بررسی کرده بودیم که شباهتی بس عجیب با علایم زودیاک داشت. تصویر زیر یک نگاره ایرانی از یک کتاب دست نویس فارسی مربوط به قرن 17 میلادی است.
همانطور که می بینید این زودیاک 30 درجه دارد که 27 درجه آمده و 24 مینیاتور دیده می شود. هر درجه با نمادی خاص مشخص شده است. مثلا درجه ی دوم زنی با زن دیگر است یا درجه 16 کبوتری سیاه است. همانطور که می بینید نوشته ها به زبان فارسی می باشد.
اجازه بدهید قبل از اینکه نمادهای زودیاک را بالا را بررسی کنیم کتاب بسیار ارزشمند سیامک زند پور را به شما معرفی کنم. این کتاب را می توانید در این پیوند بخوانید و اطلاعات بسیار خوبی درباره زودیاک و استرولوژی دارد .
خوب همانطور که می بینید تصویر بالا از هر جهت منحصر به فرد است. در واقع چنین زودیاکی بی جهت به نام خاص «ایرانی » نامیده نمی شود. به جای 12 قسمت از 30 قسمت تشکیل شده و تقریبا هیچ یک از اشکال آن به شکل زودیاک های قدیمی و معروف نیست. متاسفانه مشخص نشده که نویسنده ی کتاب چه کسی است تا بتوان با دقت بیشتری اظهار نظر کرد.
به هر حال کافی است بداینم برای بررسی نمادها در هنر ایرانی میتوان از نمادهای و استعاره هایی که شعر و داستان ایرانی به کار رفته است استفاده کرد.(دلیل آن واضح است، نیست؟)
نماد اول نماد درخت است (درخت مورد؟! ) ; درخت در ادبیات ایرانی نماد زندگی است و درخت زندگی که از دو ماهی از آن محافظت می کردند معروف است.
نماد دوم مربوط به زنی با زن دیگر است. اصولا نماد دو زن یا دو خواهر نمادی خاص در ایران است که به تازگی توسط اخوان ثالث رنگی تازه به آن داده شده است. حکایت دو کبوتر خواهر را در اشعارش نشنیده اید؟ می توان گفت نماد دو فردی که زبان یکدیگر را می فهمند.
به همین ترتیب نمادهای زیاد دیگری دیده می شود که بحث درباره تمام آنها از حوصله این مقاله خارج است.
اما نماد بیست و یکم را ببینید. زنی در حال نواختن چنگ است . این نماد بسیار مشابه یکی از نمادهای زودیاک مصری است.
کوتاهی و بلندی سیمهای ساز بالا نماد هماهنگی کرات آسمانی است. نمادهای عقاب و دف و فیل و چنین نمادهایی هم آشنا هستند اما باز هم چیزی از پیچیدگی این جدول کاسته نمی شود زیرا با بقیه علائم زودیاک متفاوت است. شاید 24 درجه بودن آن را بتوان با 24 ساعت شبانه روز توجیه کرد.
و صور فلکی ستاره ها که یکی از آنها را به عنوان مثال برای شما می آورم.
پس از این مقدمه در پست های آینده به سراغ خیام و جاماسپ ایرانی خواهیم رفت و پس از آن به نشانه های زودیاک در دنیای امروزین خواهیم پرداخت.
افاضات اضافی :
-دو کبوتر معمولا ایزد بانو یا مادر زمین را همراهی می کنند. کبوتر سیاه یکی از نژادهای اصیل ایرانی است و تعبیر آن در خواب ها بد یمن است.
-عقاب یکی از نمادهای امپراتوری ایران است. عقاب یکی از 4حیوان مقدس است و نشان دهنده زیبایی ، قدرت و غرور است.
-دف زدن در آیین صوفیان نماد «باش» است که خدواند در زمان خلقت آن را به زبان آورد.
– پاک کردن گندم نداعی پاک کردن ذهن از پلیدی ها و پندار نیک است.
– قفل نماد طول عمر و قفل زدن بیانگر آرزوهای سر به مهر است که نمی توان به زبان آورد.
پ.ن : نمادها زیاد هستند… شما هم کمک کنید
مهٔ 19, 2010 @ 06:47:47
واو. مردم از هیجان. همیشه از بحث زودیاک خوشم میومده. کی ادامه میدین؟
مهٔ 19, 2010 @ 08:29:03
وای، پادشاه، چه بلایی سر پارسیت اومده. ساز بالا چیه، اون چنگ هست. چنگ یک ساز پارسی هست که یکی از سازهای قدیمی دنیا هست و توی ارکستراها مینوازند.
حالا برای زودیک که دنباله قبلی هست. اون ۲ تا خواهرها ممکنه که اون دوقلوها باشن که میشه جمنای، که به زمان افرینش میخوره بر اساس انجیل. موسی و ابرهیم به قوچ میخورن و میگن اون گوسفندی که ابراهیم قربانی کرد معنیش همین قوچ بوده. موسی هم که با قوچ هست که کلیمیها یک ساز از شاخ قوچ دارن که توش سوت میکشن یا فوت میکن صدا در میاد.
اصلا دیگه نمیخوام بنویسم، چون وقتی فارسی توضیح میدم، خیلی بد میشه.
Gemini: Twins, Air, 6380 BC, Creation
Taurus: Bull, Earth, 4220 BC, Adam and Eve
Aries: Ram, Fire, 2160 BC, Abraham and Moses
Pisces: Fish, Water, 1 BC, Jesus
Aquarius: Water Carrier, Air, 2160 AD, ?, oh no, not another god’s messenger.
مهٔ 19, 2010 @ 10:00:55
رونوشت به سیما :
«»»اما نماد بیست و یکم را ببینید. زنی در حال نواختن چنگ است «»»
مهٔ 19, 2010 @ 18:53:36
راست میگی، من اشتباه کردم، ممنون برای درست کردن.
زودیک به ۱۲ قسمت تقسیم میشه یا هر کدوم ۳۰ درجه هست، که یک دایره رو نشون میده (۳۰ ضبدر ۱۲ = ۳۶۰). این نقشی که بالا هست از درجه ۱ تا ۲۴ رو نشون میده که همش توی یکی از اون ۳۰ درجه هستن، اینجا اونطوری که لینک میگه توی توروس هستن که گاو هست. من نمیتونم بخونم که روی هر کدوم چی نوشته شده. میشه بگی هر کدوم چی میگه. مثل اینکه هر کدومش یک شماره داره که به درجه ربط داره. مثلا تو توضیح میگه درجه ۱۵ که یک مرد یک شاخه ریحان دستش هست که نشانه خوب کردن مریضی هست.
مهٔ 20, 2010 @ 07:33:35
درجه اول درخت مورد
درجه دوم زنی با زن دیگر
درجه سیوم مردی بر بالای کرسی نشسته
درجه چهارم ثور مردی بر بالای پیلی نشسته
درجه پنچم مردی مصحف به دست
درجه ششم مردی که گندم پاک می کند
درجه 7 مردی که خاک می شوراند (بارور می کند)
درچه 8 مردی که رو موزه (کفش) … دارد . کلمه ای که جای نقطه ها بود نامفهوم بود
درجه 9 بود صورت عقاب بزرگ
درجه 10 صورت کفتار کوتاه
درجه 11 ثور درخت زیتون
درجه 12 ثور مردی به سکون افتاده؟؟؟ مشخص نیست دقیقا
درجه 13 ثور مردی مردی را کله میبرد
درجه 14 ثور زنیکه دف می نوازد
درجه 15 ثور مردی که شاخ ریحان دارد
درجه 16 کبوتری پرنده
درجه 17 ثور مردی نشسته بر خر نشسته
درجه 18 ثور …. نتوانستم بخوانم
درجه 19 ثور دو گاو که زمین می شورانند
درجه 20 ثور مردی که بر شتر خیک بسته است
درجه 21 زنی که چنگ می زند
درجه 22 سگی به سگی جنگ می کند
درجه 23 …… قفلی زده
درجه 24 ثور مردی که چشم برسر دارد
درجه 25 مردی که موی ریش می کند
درجه 26 ثور زمین گشنه
درجه 27 ثور مردی که مصحف می خواند
————————————–
پ.ن: به نظر میاد اینها شبیه به کارتهای تاروت باشند
پ.ن 2: جاهایی که نقطه چین گذاشتم یعنی نتونستم بخونم
مهٔ 20, 2010 @ 19:55:11
Based on the search I have done so far, your suspicion is correct. This seems to be more about fortune telling than anything else.
مهٔ 22, 2010 @ 08:02:25
سلام سیما خانوم
من یه چند وقتی نبودم ، چه اتفاقی افتاده
خدا رو شکر دیگه فارسی مینویسید
تبریک میگم
شاد باشید
قلم فارسیتون مستدام
پی نوشت:
باید دید اون گلی که این بلبل رو به فارسی نوشتن ترغیب کرده کی بوده ؟!!!
بلبل از فیض گل آموخت سخن
مهٔ 25, 2010 @ 06:16:45
سلام او:
۲ تا بلبل بودن، یکیشون مجتبی بود. ولی باز من میگم که برام خیلی راحت تر هست که انگلیسی بنویسم. پس بعضی وقتها ممکنه انگلیسی بنویسم.
با همه اینجا قرارداد بستم که فقط سیما صدام کنن، چون از لقب خوشم نمیاد، پس دیگه خانوم نه.
مهٔ 25, 2010 @ 07:21:03
سلام سیما
احتمالا منظورت این بوده که دوتا گل بودن!!!
چون بلبله خودتی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
شاید شما انگلیسی بنویس راحت باشی ، اما بقیه خلق الله دهن مهنشون صاف میشه!!!
شاد باشید
پی نوشت:
من که هنوز قرارداد نبستم !
اما به خواسته شما احترام میذارم
مهٔ 19, 2010 @ 11:26:03
بی صبرانه منتظر ادامه مقاله هستم.
مهٔ 19, 2010 @ 13:07:07
نوع نگارگری تصویر اول به نگارگری مکتب هند شبیه است.پوشش زنان و مردان هم هندی است
مهٔ 19, 2010 @ 13:21:27
به طور کلی مکتب هند و ایران مشابهت های زیادی با هم دارند
مهٔ 22, 2010 @ 09:25:29
با نظرت موافقم.
انگاره های هندی کاملا در تصویر پیداست. رستم را با نشانه های شیوا ترسیم کرده، به ۴ دست که نماد قدرت فراگیر است و نیز به سلاح نیزه ۳ شاخه توجه کنید (واجرا) شیوه کار مربوط به دوره اواخر گورکانی(تیموریان هند ) باید باشد که تاثیر فر هنگ ایرانی را دارد. به نظر میاید اسامی نگاره ها به سانسکریت هم در کنارشان نوشته شده باشد. اگر این نگاره درست باشد، در هنگام تفسیر نماد ها باید به خاستگاه هندی و تفاوت ها و شباهت های نماد ها در این دو فرهنگ (هندی و ایرانی) توجه کرد.
مهٔ 19, 2010 @ 14:11:40
نگاره به 27 درجه اشاره می کنه در توضیحی که کتابخانه لندن داده به 30 درجه اشاره می کنه اینکه چرا شما به 24 درجه اشاره کرده اید چیزی است که من متوجه نمی شوم
…..
اما در نگاره ها من تلفیقی از سمبل های هندی – ایرانی – مغولی می بیننم
نماد اول نماد باوری و زایش است گیاه مورد ( مورت ) در باور های ایین زرتشت این گیاه نماد اهورا مزدا است همچنین شاخه های از آن در مراسم مذهبی تدفین برای طلب آمرزش در دست می گیرند ولی فکر می کنم در اینجا بیشتر به معنای باروی و زایش باشد
نماد دوم اطلاعاتی ندارم اینکه نشانه تعامل است ( با توجه به نظر شما ) می پسندم اما اینکه از نماد های خاص ایرانی است را شک دارم اگر امکان دارد نگاره دیگری را در این زمینه معرفی کنید
نماد سوم مردی که بر تختی نشسته تا انجا که می دانم نماد شوکت است اما از نماد های هندی است نه ایرانی
نماد چهارم مردی که بر فیلی نشسته ، نشان دهنده شروع جنگ یا حرکت سپاهیان است
….
برداشت شخصی من این است که این نگاره بیشتر از انکه بازگوینده نماد و سمبل باشد نماد سازی است از داستان ها و روایاتی که در خصوص هر درجه وجود داشته است
مهٔ 19, 2010 @ 17:56:03
درود بر شما
متنی که در کتاب نوشته شده به صورت زیر است که البته یکی دو کلمه از آن نامفهوم است:
«دیگر بدانکه همچنانکه بروج گذشته رابه سی تقسیم کرده عر یک را درجه می گفتند همچنین برج ثور را بسی تقسیم کرده اند و هر یک را درجه نام نهاده اند و هر یک را ( صورت؟ ) خاص»
بله فرمایش شما صحیح است که این ها سی قسمت هستند و 27 درجه در تصویر می بینیم که 24 تا از آنها مینیاتور دارند.
همانطور که از متن می فهمیم این صور فلکی فقط مربوط به برج ثور هستند و بنابراین بایستی هر کدام به مفهوم یکی از روزهای 30 روزه برج ثور باشند.
پ.ن : الله اعلم !!!!
پ.ن 2: گیاه زندگانی بعدها در آببن زرتشت تبدیل به نماد اهورامزدا شد.
مهٔ 19, 2010 @ 16:35:57
واقعا وبلاگ زیبای دارید ، باید بهتون آفرین گفت ، همچنین صبر شما ستودنی که این همه کامنت توهین امیزو با صبرو حوصله جواب میدید ، دوست عزیز اگر به دنبال قابلیتهای بیشتر برای وبلاگتون هستید بهتون پیشنهاد میکنم به بلاگگر نقل مکان کنید چون هم کار کردن باهاش راحت تره هم کلی امکانات داره که بقیه سرویسهای موجود نمیتونن ارائه کنن ، البته اگر در داخل ایران هستید نمیتونید واردش شید چون تو ایران بلاگگر فیلتره ، به هر حال از گشت زدن در سایت شما اصلا احساس خستگی نکردم بسیار جالب بود ……. اگه غلطه املای هم دارم تقصیر بهنویسه ، به هر حال خوشحال میشم وبلاگ شما رو به عنوانه پیوند در وبلاگ خودم قرار بدم
مهٔ 21, 2010 @ 14:49:59
بسیار زیبا بود ، نقدهایت را دوست دارم و چون خودم را صاحب نظر نمی دانم ابراز عقیده نمی کنم و به همین تشکر خشک و خالی بسنده می کنم.
موفق باشید.
مطالب فلسفی مرا هم بخوانید :
http://www.matbox.org/?p=46#respond
مهٔ 22, 2010 @ 07:58:48
سلطان به سلامت باداد
فدوی یک عدد اعتراض دارم
تمام لینکهائی که دادی فیلتره
حتی عکسها رو هم نمیتونم جداگانه باز کنم
دستور بفرمائید فیلتر ما رو بردارن !!!
شاد باشید
قلم عالی مستدام
پی نوشت:
درخت مورد رو نمیدونم چه شکلیه
ولی چوب بسیار خوش تراشی داره که توی منبت و سایر صنایع دستی چوبی استفاده میشه
البته اول باید توی سم بجوشوننش
مهٔ 22, 2010 @ 12:38:39
عکس ها که برای وبلاگه خودتونه فدایت شدم
چرا نمیتونین باز کنین؟
اون لینک ها هم اگر فیلتره کاریش نمیشه کرد… همین یکی هستش تو نت
راستی اینهمه سم از کجا بیارن؟ چه جور سمی؟ فایده اش چیه؟
مهٔ 22, 2010 @ 12:48:29
جان نثارم
لینکی که روی عکسها گذاشتید برای بزرگتر شدن فیلتره
الان چند وقته که اینطوره
منتها «دست ما کوتاه و خرما بر نخیل» صدامون در نمیومد!!!
ظاهرا چوب درخت مورد از نظر حشرات جونده ، خوش خوراکه !!!
توی سم که میجوشوننش چند تا خاصیت داره
یکی اینکه دیگه حشرات جونده سراغش نمیرن
دوم اینکه صمغی که داخل چوب هست بیرون میاد
سوم اینکه بعدها در اثر سرما و گرما ، چوب ترک بر نمیداره(چون پخته شده و الیافش به اصطلاح زنده نیست)
چهارم اینکه چوب خیلی خوش تراش تر میشه
قبلاها که دوجور سم بود ، الان رو نمیدونم
ا.د.ث
سیویل
یقینا حدیث عزیز بیشتر میتونن راهنمائی کنن و اطلاعات بدن
شاد باشید
قلم عالی مستدام
مهٔ 22, 2010 @ 13:16:52
نمی دونم چرا برای شما اینجوریه
من الان تست کردم مشکل فیلترینگ نداشت.
نمی دونم برای بقیه چطوره
اصولا چون من عکس ها رو دخیره می کنم و دوباره آپلود می کنم نباید عکسها فیلتر باشه
جون 28, 2010 @ 01:48:20
سلام سوم شخص مفرد عزیز.
شدیدا پوزش میخوام که من الان این پیام شما رو دیدم.
متاسفانه دقیقا نمیدونم موضوع از چه قراره و سئوال دقیقا چیه؟ اما مورد یک جور درختچه هستش که ساقه شکنندهای نداره و حجم بیشتری فیبر داره و وقتی لایه خارجی (اپیدرم) رو لمس کنیم حالت چرب داره ، لایه خارجی که بعدها ریزش پیدا میکنه در این گیاه خیلی باریک هست. شاید به خاطر همین انعطاف پذیری هم در هنر شما به کار میره!
سم هم همونطور که گفتین سلولها رو میکشه و در واقع تثبیت میکنه! من سمی که شما به کار میبرین رو نمیشناسم!
در آزمایشگاه ما برای تثبیت سلولها و مشاهده زیر میکروسکوپ از الکل 98 درصد هم استفاده میکردیم! اما احتمالا سمی که شما به کار میبرین چرب یا از مشتقات نفت و بنزن هست که چوب خوش تراش تر میشه. درسته؟!
اون صمغی هم که خارج میشه در واقع مواد غذایی جاری در آوندهاست که اگه خارج نشه تجمع کرده و باعث ترک پوسته میشه که البته تمام این شرایط در گیاهان متفاوت متغیر هستش!
نمیدونم این پاسخ کمکی کرد یا نه؟!
جون 28, 2010 @ 06:44:19
سلام حدیث عزیز
ممنون از توضیحاتتون
من تابحال فکر میکردم الیاف چوب بخاطر پخته شدن تثبیت میشن
آخه در تهیه چوبهای صنعتی(معروف به چوب روسی) سم استفاده نمیکنن
با جوشوندن چوب هم صمغش رو میگیرن و هم الکل چوب
الکلش رو میدونم چکار میکنن(فکر بد نکنید !!! این الکل رو نمیشه خورد)
اما هیچ وقت نفهمیدم از صمغش چه استفاده ای میکنن
شما میتونید راهنمائی کنید؟
اون دو جور سم ، یکیش چربه(سیویل) و اون یکی چربی نداره(آ . د . ث)
سیویل رو برای پیکره تراشی استفاده میکنن (همچنین تیرهای قدیمی چراغ برق)و اون یکی رو برای ساخت ساز
چوبی که میخوان باهاش ساز بسازن نباید چرب باشه وگرنه صدای ساز بم میشه. قبلتر از اینا که هنوز علم پیشرفت نکرده بود !!! چوب ساز رو لای فضولات خشک شده گاو میخوابوندن. برام جالبه ولی همون اثر رو داشته!!!
حدیث عزیز
در یکی از پستهای همین وبلاگ ، مطلبی پیش آمد در مورد اینکه چرا تنه درختهای کهنسال از درون میپوسه و خالی میشه(هر قدر میگردم خود مطلب رو پیدا نمیکنم)
میتونم خواهش کنم در این مورد هم توضیح بدید
شاد باشید
جون 28, 2010 @ 09:51:22
راستش فکر کنم اطلاعات شما خیلی بیشتر از من باشه!!
اما دو دلیل به ذهن من میرسد: اول اینکه آفات، ضربات مکانیکی و پایین رفتن آبهای زیرزمینی در طولانی مدت باعث این پوسیدگی میشوند.
دوما در برخی گونههای درختان سیستم آوندی یکپارچه نیستش و به صورت کلونی عمل میکنه و امکان اینکه قسمتی از این سیستم از کار بیفته و باعث مرگ همان قسمت از گیاه بشه در حالیکه سایر قسمتها به کار خود ادامه بدهند هم وجود داره!
البته برای سرباز زدن از توضیحات کافی باید بگم که درک کامل پدیده خالی شدن تنه درختان نیاز به شناخت کامل لایههای زاینده درختان داره!!
(این لینک رو ببینید!
ttp://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d8%a8%d8%a7%d9%81%d8%aa+%da%86%d9%88%d8%a8+%d9%be%d9%86%d8%a8%d9%87+%d9%88+%d8%b9%d8%af%d8%b3%da%a9&SSOReturnPage=Check&Rand= )
ژنتیک درختان هم که صد در صد تاثیر گذاره، چندی پیش مطلبی خواندم که تحقیقی شده که تمام درختان کهنسال استان یزد از یک پایه مادری بودهاند!!
پدیده آلکالوز هم که یکی از جالب ترین پدیدههای گیاهی است و باعث مسدود شدن آوندهای آبکش در ساقه میشود هم حتما یکی از دلایل دیگر است!
جون 28, 2010 @ 09:55:15
اون جوشاندن چوب باعث مرگ سلولها میشه اما بعید میدونم باعث تثبیت بشه!! از صمغ تا جایی که من میدونم در لاستیک سازی، واکس سازی و ساخت چسبها استفاده میشه و به تازگی شنیدم در تهیه محصولات فضانوردی هم استفاده میشه اما چگونگیاش رو نمیدونم!
جون 28, 2010 @ 10:32:50
بازم سلام دوست عزیز
ممنون از توضیحات بسیار خوب و جالبت
البته آنچه من میدونم به تجربه برمیگرده و آنچه شما میفرمائید به دانشتون برمیگرده
در مورد پوسیدن تنه درختان کهنسال من یک مورد دیگه رو با شما درمیون خواهم گذاشت
بازهم ممنون از توضیحات
شاد باشید
پی نوشت:
فرق مرگ سلولها با تثبیت اونها چیه ؟
جون 28, 2010 @ 11:16:21
مرگ سلول اونه که سلول دیگه علایم حیاتی نداره و تثبیت اونه که سلول در همون شکلی که بوده باقی میمونه یعنی اندامکهای درون سلول نه صد در صد، اما تقریبا سر جای اصلیشون باقی بمونند که البته این بیشتر برای مشاهده و تحقیقات باید مهم باشه!!
جاماسپ و ستاره شناسی ایرانی و اسطورها « فوسکا
جون 04, 2010 @ 20:35:07
دسامبر 13, 2022 @ 02:52:32
درود دوست عزيز
بسيار زيبا بود و دلنشين لطفاً اگر ميشود كتاب اقاى سيامك زند پور را كه اشاره كرده ايد بگذاريد تا بيشتر استفاده كنيم .
با سپاس . عليرضا