امروز می خواهیم درباره ی پیکاسو و به طور خاص بر روی دو اثر » دوشیزگان آوینیون» و «گرنیکا» بحث کنیم.به دلایلی اعتقاد دارم این یادداشت از مهمترین یادداشت های این وبلاگ است زیرا قصد دارم با توجه به شرایط خاص نقاش و اطلاعات کاملی که در این زمینه داریم نوشته های قبلی خود را نیز مورد نقد و بررسی قرار دهم.
در واقع اطلاعات کامل ما تنها به دلیل معاصر بودن این نقاش(1881تا1973) حاصل شده است.
این هنرمند اسپانیایی در طول عمر خود چندیدن سبک مختلف کار کرد و چندین سبک جدید را هم بوجود آورد.
تابلوی اول که مورد بحث است تابلوی «دوشیزگان آوینیون» است. تابلویی که پیکاسو آن را یک نقاشی جادویی توصیف کرده است.همانطور که می بیینید در این تابلو 5 زن برهنه حضور دارند که 3 تن از آنها مستقیمابه تابلو نگاه می کنند در حالی که بینی آنها به صورت نمیرخ تصویر شده است. به طور کلی گویا اعضای بدن یک بار از هم جدا شده اند و دوباره ناشیانه به هم چسبانده شده اند. دو زنی که در دوطرف تابلو هستند پرده ای را نگ داشته اند و در سمت چپ پرده با بدن زن یکی شده است.
پای زن نشسته به طرز مرموزی در زیر ظرف میوه پنهان گشته است.
درواقع این اولین تابلوی پیکاسو بود که به این سبک اجرا شد.در تابلوهای قبلی او گویا تمایلی برای زوایایی چنین تند دیده می شد اما در واقع این اولین تابلوی پیکاسو است که در آن تمام سطوح برش خورده است.موضوع کاملا سنتی و تعدادی زن برهنه هستند اما به هر حال این تابلو تمام معاصران او را شگفت زده کرد.
در واقع ترکیب نامانوس 5 زن, میوه ها, پرده و حالت هایی زنانه و … برای شخص من کمی نامفهموم است.اما خالق و آفریننده ای مانند پیکاسو را هم نمیتوان دست کم گرفت. پیکاسو از زمان ها و مکان های مختلف در یک تابلو استفاده کرده است. سبک نقاشی شبیه به سبک های اولیه و حتی گاهی شبیه به نقاشی کودکان است و از طرف دیگر استفاده از نمادهای آفریقایی جالب توجه است.
در سال 1907 پیکاسو در فرانسه در موزه مردم شناسی پاریس اولین بار ماسک هایی شبیه به ماسک های زیر دید که مربوط به قبایل آفریقایی هستند.از این ماسک ها برای مراسم مذهبی برای نمایش نیروهای جادویی مرگ و زندگی استفاده میشود.
پس از دیدن این صورتک ها پیکاسو چهره دو تن از زنان را با ماسک پوشاند.همان دونفری که پرده را نگه اشته اند و تابلوی خود را «جادویی» خواند که به منظور دور کردن ارواح شیطانی خلق شده است.
گفته بودم که میخواهم نقدی بر نوشته های خودم بنویسم. اولین نقدی که می توان نوشت این است که اطلاعات من بسیار ناقص است. به عنوان مثال با دیدن ماسک ها بر روی صورت زنان در نگاه اول تفسیری که به ذهنم رسید این بود که شاید به قصد محافظت یا مخفی شدن و یا به منظور نشان دادن چهره فریبکارانه و دروغین افرادی که میبینیم باشدو یا در نهایت نشان دهنده قوای فوق طبیعی ایزدان باشد اما یقینا اگر گفتهی خود نقاش را در دست نداشتیم که که منظورش چه بوده است از کجا میتوانستیم بفهمیم که یک نقاش اسپانیایی در فرانسه از مراسمی آفریقایی ایده گرفته است؟؟
خوب به بحث برمی گردیم. نکته دیگری که کمترکسی به آن توجه داشته است این است که چرا نقاش از از زنان فاحشه برای مدل خود استفاده کرده است؟ چرا از مدلهایی حرفه ای استفاده نکرده؟ و البته سالها بعد چه کسی میفهمید که این زنان فاحشه بودند یا مدل جز اینکه خود نقاش بگوید؟
روسپی نماد غوطه وری در تاریکی و بدن مانده در اسارت است در حالی که مدل هیچ مفهوم خاصی ندارد. وقتی مجموع نمادها را در پایان در کنار هم قرار دهیم می بینیم که نتیجه جالب می شود.
بحث دیگر استفاده از عدد 5 است.چرا پنج زن؟عدد 5 نماد انسان است. شکل لاتین 5 را هم در نظر داشته باشید و ببینید که این شکل توسط بازوها تکرار شده.در واقع پیکاسو یک نقاش نماد شناس بود به همین دلیل است که می توان هر حالتی در تابلو را بر اساس نماد ها تفسیر کرد.از طرف دیگر 5 عدد وصلت الهی است که از ازدواج عدد 2 که مونث و زوج است(دو صورتک) و عدد 3 که مذکر و فرد است (3 زن دیگر) تشکیل یافته.
در کنار اینها برهنگی را هم میتوان اضافه کرد. قبلا هم در بخش نظرات صحبت شده بود که زن عریان دو مفهوم دارد.هم به معنی حقیقت,معصومیت و فضیلت و هم به معنی شهوت , رذیلت و بی شرمی است.
ونیز پرده ای که گویی ما را از قسمت عقب آن جدا میکند و چیزی را پنهان کرده است.گویی نشان می دهد که بیان حقیقت به طور مستقیم میتواند خطرناک باشد. و نیز میوه ها که در حالت کلی به معنای بی مرگی است.
و در پایان نمی توان اثری از پیکاسو را بدون تحلیل رنگ ها بررسی کرد. آبی در پس زمینه رنگ صداقت ,وفاداری و پرهیزگاری است و رنگ خاکستری به معنی شرم و طلب مغفرت است و نارنجی رنگ شهوت که در تن انسان است.
خوب حالا وقت نتیجه گیری است.اینهمه نماد در کنار هم: ماسک , فاحشه, پرده, عدد 5 ,رنگ آبی و خاکستری و نارنجی و میوه ها
بهترین توصیف همانی است که نقاش گفته است. «جادویی برای دور کردن شیاطین » . در واقع این تابلو بر خلاف ظاهر اولیه خود پیامی الهی دارد.نام «دوشیزگان » شاید در نظر اول در تضاد کامل با شخصیت های تابلو باشنداما به نظر شخص من که شاید خیلی از شما هم با آن مخالف باشید می تواند نشان دهنده باکره بودن روح یک فاحشه باشد . باکره ای که تن خود را می فروشد اما روحش را نه!بدنی که در اسارت به سر میبرد اما روح بلندی دارد که مایه نجات انسان های متکبر و خودخواهی است که روح خود را فروخته اند و جز «ریا» چیزی در چنته ندارند.
شیخی به زنی فاحشه گفتا مستی هر لحظه به دام دگری پا بستی
گفت شیخا هر آنچه گویی هستم اما تو چنانچه می نمایی هستی؟
بحث بیش از حد طولانی شد… ادامه باشد برای پست بعد.
ژانویه 10, 2010 @ 10:19:47
به هر حال آنچه باعث شد که پیکاسو چنین طرحی بیافریند بر من نا معلوم است.آیا می خواسته به بیینده بفهماند که معنی مهمتر از زیبایی است؟
در این تابلو به شخصه حس موسیقایی که معمولا به دیدن اثار به من دست میدهد را از دست داده ام. البته در تابلوهای بعدی او این حس باز می گردد ولی در این تابلو که آن را » نازیبا ولی پر معنی » یافته ام این حس از بین رفته است.
جالب است بدانید تقاش برای این اثر بیش از 30 طرح اولیه و 18 ماه زمان صرف کرده است.
پ.ن: تصور کنید چهره این زنان را که پس از 18 ماه که تابلو را می بینند چقدر حالشان گرفته می شود :))
ژانویه 10, 2010 @ 10:45:08
تفسیر بسیار زیبایی بود – اما به گمان من نقش پرده سفید به مراتب بیش از آنچیزی است که به نظر میرسد این پرده خود نمادی از یک پرده نقاشی یا باز سازی یک صحنه نمایش است و شاید نمادی از پرده سینما حتا که بازیگرا آن زنانی هستند که گو اینکه به ظاهر روسپی اند اما روح باکره ای دارند که سالوس و ریا در آن نیست – زنده باشید
ژانویه 10, 2010 @ 11:10:57
سلام دوست عزیز
متاسفانه ، طبع ناسازگار من از این تابلو همون اندازه فهمید که از تابلوی موزیکال ونگوگ !
پس:
بنشینم و صبر پیش گیرم
دنباله کار خویش گیرم
شاد باشد
قلم عالی مستدام
پی نوشت:
فکر کنم در معرفی نماد اعداد اشتباه کردید. دو نماد مرد و سه نماد زنه
پی نوشت 2:
نظر پایانی خودتون فوق العاده بود
ژانویه 10, 2010 @ 11:31:02
سلام قربان
اتفاقا منتظر همین پاسخ از شما بودم چون خودم هم این تابلو رو زیبا نیافتم
اما فکر می کنم تفاوت سلیقه ها در اینجا هم شبیه به تفاوت سلیقه ها در موسیقی هستش.مثلا ممکنه کسی که موسیقی پاپ دوست داره سنتی دوست نداشته باشه و بالعکس.
البته به این تفسیر من «هربرت رید» قبلا ایراد گرفته و البته نقل قول رو دقیق یادم نمیاد ولی چیزی در این مایه ها که افرادی مثل من احتمالا حس جمال شناسی و زیبایی شناسیشون مشکل داره.
پ.ن:اتفاقا اون زمانی هم که داشتم این نمادها رو مطالعه می کردم(مدتها پیش) به نظرم رسید شاید اشتباه خونده باشم و برگشتم و دیدم نه سه نماد مرد هستش.نشون به اون نشون که برای حفظ کردنش متوسل به یک نکته بی ادبی شدم که مردها بله و بیشتر از دو پا دارند و اینا 😉
ژانویه 10, 2010 @ 12:04:19
من حواس پنج گانه ام هم مشکل داره ! چه برسه به حس زیبائی شناسی !
فهم سخن چون نکند مستمع
قوت طبع متکلم مجوی
شاد باشید
قلم عالی مستدام
پی نوشت:
تا جائی که من یادم میاد ، فرمودید سه نشانه کماله
اونوقت اگه دو نشانه کمال باشه ، میفرمائید که زنها کامل نیستند !
استغفرالله
آهای…
……..
بگیریدش !!!
من رسما برائت خودم رو اعلام میکنم !
از این به بعد هم سه که نشونه کماله رو نماد زنها میدونم!
اون چیز بی ادبی هم که مردها بیش از دوپا دارند رو باید … انداخت دور تا دیگه خودشون هم کامل نباشن چه بسه به نمادشون!
مثلا پی نوشت بود !
ژانویه 10, 2010 @ 12:11:12
اوخ اوخ راست میگین ها…بحث سیاسی شد انگار…باید برم منابع رو دوباره چک کنم ببینم چرا اینجوریه پس.
تا اطلاع ثانوی خانومها دندون روجیگر بزارین تا یقین حاصل بشه
ژانویه 11, 2010 @ 09:33:36
سلام
من دوباره رفتم چک کردم.خوشبختانه مطالبی که در اینجا درباره عدد 2 و 3 نوشته شده با منبع مطابقت داره.پس بریم همون پست قبلی تا ببینیم اونجا چی گفتیم.
ژانویه 11, 2010 @ 13:31:54
بنده هم همون جا چخ چخ کردم !
ژانویه 10, 2010 @ 14:22:44
واقعا قشنگ بود و لذت بردم. ولی باز هم فکر میکنم هرچند تفسیرها دقیق باشد باز هم نمیتوان فکر هنرمندی چون پیکاسو را کاملا خواند! موفق باشید.
ژانویه 10, 2010 @ 19:18:28
Picasso’s paintings were as complex as his brain. The title of this picture is the Young Ladies of Avignon which was given to it . Also, young ladies does not necessarily equate with virginity. Picasso had called it «the Brothel», but given the time of the painting, I don’t imagine people were ready to hear that.
Picasso was a complex and intelligent man and I don’t believe he would have given a damn about purity or virginity. Prostitutes can be good listeners and who knows, maybe these ladies could understand him better than others. This white curtain and all that interpretation could simply be a male fantasy.
ژانویه 10, 2010 @ 23:01:47
You are absolutely right. I also heard from my prof that these ladies are not quite comfortable to be captured nude like as we saw in earlier paintings like «The Luncheon On The Grass» by Manet about 40 years earlier in 1863.
ژانویه 11, 2010 @ 09:26:18
سلام
اما باید دقت داشته باشید که این زنها فاحشه بودند و اگر اشتباه نکنم مکان نقاشی هم یک فاحشه خانه در بارسلونا بوده
در ضمن Prostitutes ؟؟
ژانویه 11, 2010 @ 09:48:24
Yes, these women were prostitutes. A brothel is a house for prostitutes. Picasso had named it Brothel but someone else called it «Young Ladies of Avignon». This may have been due to the fact that Picasso was considered an immoral person and his paintings were considered something as immoral as porn at that time. You need to remember that Spain at the turn of last century was very Catholic and priests were buying and selling hell and heaven at that time, i.e., they were quite backwards. Trust me when I say virginity and purity was the farthest thing from Picasso’s mind.
Avignon is in France, but there is a street named Avignon in Barcelona. However, a street in Avignon, France is named after Picasso. So, go figure. Maybe Picasso mixed and matched from both places. But most likely his idea came from the Ladies on Avignon Street in Barcelona, as women portrayed here have dark hair.
ژانویه 11, 2010 @ 09:56:02
چشم قبول میکنم سیما خانوم.
به قول خودتون اطمینان می کنم.البته قبول این موضوع برای من دشوار نیست.چون به طرز عجیبی که خودم هم منشا اون رو نمیدونم همچنین احساسی دارم و البته تا به حال توفیق زیارت این جماعت رو نداشتم و علاقه ای هم ندارم که از نزدیک اشنا بشم !! ولی نمیدونم چرا فکر می کنم که حق با پیکاسو هستش.
ژانویه 11, 2010 @ 10:06:22
I don’t understand the above. Your statement is somewhat cryptic. What is hard for you to accept? And who haven’t you seen? The Spaniards? And in what regard is Picasso right (hagh-e chee ba Picasso hast?)
Please explain.
ژانویه 11, 2010 @ 10:30:28
خوب من هم نخواستم واضح بگم چون نمیشد…در ایمیل میگم خدمتتون
ژانویه 11, 2010 @ 12:19:36
عجب !
نمیدونستم اینکار توفیق میخواد !!!
بعدش هم !
شما نه تنها توفیق داشتید ، بلکه در مورد پست هم نوشتید !
شاد باشید
توفیق! عالی مستدام
ژانویه 11, 2010 @ 13:13:04
اون که فرق داشت قربان… این که من گفتم همونی بود که سیما توصیفش رو کرده بود
ژانویه 11, 2010 @ 13:21:39
یعنی میفرمائید فرانسوی یا اسپانیائیش توفیق میخواد ؟ !
یا مال خیابون Avignon توفیق میخواد !!!
به هر حال امیدوارم توفیق رفیقتون باشه و این جماعت رو زیارت کنید
شاد باشید
قلم عالی مستدام
پی نوشت
پیشاپیش زیارت قبول !
سوغاتی هم یادت نره !
ژانویه 11, 2010 @ 13:25:11
نه منظورم اینه که باید طلبیده بشی!!
سوغاتی هم چشم…اصلا پیشاپیش سوغاتیش تقدیم به شما ما نخواستیم !!! فقط یک مقداری باید صبر کنین تا برسه.
ژانویه 11, 2010 @ 13:35:45
دوست عزیز
خرس نکشته رو که پوست نمیکنن!
دارم تصور میکنم سوغاتی چنین زیارتی چی میتونه باشه ؟!(فقط امیدوارم دست دوم و کارکرده نباشه!!!!)
ژانویه 11, 2010 @ 12:17:16
سلام سیمای عزیز
جهنم رو نمیفروختند !
یعنی یه بار فروختند ، اما سریعا به بهای بسیار گزافی پسش گرفتند !!!!
ظاهرا اون موقع رسم بوده که کلیسا زمینهای بهشت رو میفروخته و سند هم براش صادر میکرده
یه مرد رندی میره میگه ، ببخشید جهنم هم فروشیه؟
میگن آخه جهنم به په دردت میخوره ؟
میگه من دوست دارم جهنم مال من باشه ، اگه میشه اونو به من بفروشید
اونا هم میگن حالا که آدمی به این ابلهی گیر آوردیم ، بذار بابت فروش جهنم هم یه چیزی گیرمون بیاد ! و کل جهنم رو به بهای بسیار کمی به اون مرد فروختند و براش سند زدند
اون مرد هم رفت وسط میدون شهر ، هوار کشید :
آی مردم
جهنم مال منه ، اینم سندش
من هیچ کس رو تو جهنم راه نمیدم
پس لازم نیست دیگه برید بهشت بخرید!
کلیسا که میبینه کاسبی بهشت فروشیش از بین رفته ، مجبور شد بره جهنم رو به بهای گزافی پس بگیره !
بعداز اون قانون شد که کسی حق نداره جهنم رو خرید و فروش کنه !!!!
ژانویه 11, 2010 @ 13:14:15
اتفاقا روایت هستش خریدار اصفهانی بوده قربان !!!
ژانویه 11, 2010 @ 13:24:48
بعید میدونم اون اصفهانیه رفته باشه اسپانیا !
احتمالا از کلیسای وانک رفته خرید کرده !
شاد باشید
قلم عالی مستدام
ژانویه 11, 2010 @ 19:31:43
If you notice, I am saying they were «buying and selling hell and heaven». That is they would buy the hell from sinners and sell/give them heaven. Obviously no Spaniard would have wanted to buy hell unless it was some smart guy as you described above.
آوریل 27, 2014 @ 17:13:21
سلام
اون مرد رند مارتین لوتر بود و در ضمن هیچ وقت جهنم رو به کلیسا نفروخت
مرسی
ژانویه 10, 2010 @ 21:27:37
شايد شما حستونو از دست نداديد و موسيقي اين اثر جزو همون 4دقيقه و33 ثانيه ي سكوتيه كه جان كيج در وسط قطعه ي پيانوش گذاشت و مردم رو وادار كرد پول بليطشونو با يه اخلاقي از جان پس بگيرند…((:
ژانویه 10, 2010 @ 21:34:57
بسیار زیبا بود رفیق شفیق
ژانویه 10, 2010 @ 22:55:34
سلام،
تحلیل درستی داشتی از این اثر؛ اول از هم اشاره خیلی درستی بود به ماسکها و تاثیر گذاری هنر شمال آفریقا به طور مشخص در دو فیگور سمت راست و تاثیر هنر شبه جزیره ایبری در سه زن سمت چپ. اگر به نقاشیهای آندره درین و یا هنری متیس هم نگاه کنی این تاثیر پذیری پرمیتیو رو از هنر آفریقا میبینی. در مورد مضمون مذهبی این تابلو هم خیلی خوب اشاره کردی ولی لابد میدونی که پیکاسو یه سرکی هم به تئوریهای آنارکیستی میزد و این دو مضمون با هم ادغام شدن تو این تابلو به نویی ( مذهب و آنارکیست). اسم این تابلو هم جالب توجه چون DEMOISELLES معنیش زنان جوان هست که به طور کنایه آمیز ازش تعبیر به فاحشه میشه اینجا. به علاوه همهٔ اینها این تابلو به شدت مورد اعتراض هنرمندهای اون در شد حتا آوانت گاردها پیشرو مثل متیس اونقدر از دیدن این کار شوکه شدن که تهدید کردن دوستیشون و ارتباطشون با پیکاسو رو قطع خواهند کرد. جرج براک تنها کسی بود که صد در صد از پیکاسو حمایت کرد و اگرچه بعدها واژه کوبیسم از تابلو HOUSES AT L’ESTAQUE به بعد مورد استفاده قرار گرفت ولی همیشه از این تابلو به عنوان بستر و به وجود آورنده سبک کوبیسم یاد شده. در آخر شاید جالب باشه بدونین که موزهٔ لوور از پذیرفتن این اثر سر باز زد و اگه اشتباه نکنم بعد از ۱۳ یا ۱۷ سال که تابلو تو استودیو خود پیکاسو مونده بود توسط موزهٔ هنرهای معاصر نیو یورک خریداری شد. بازم تشکر از تحلیل خوبت.
ژانویه 11, 2010 @ 14:02:06
ممنون دوست عزیز
یک توضیحی هم درباره آنارکیست میدادین خوب بود
ژانویه 11, 2010 @ 00:52:10
svسری برنامه های آثار بزرگ نقاشی که متعلق به شرکت بی بی سی می باشد آرشیو کاملی از نقد و بررسی نقاشی های بزرگ جهان دارد، شبکه ی آموزش هم برخی را که می تواند نشان دهد پخش می کند؛ فکر می کند یکی از نقاشی های پیکاسو که در باره اش برنامه ساخته اند همین نقاشی باشد، پیشنهاد می کنم اگر دسترسی دارید حتما این برنامه ها را ببینید؛ در کل هنر قرن بیستم به دنبال زیبایی نیست و بیشتر به جنبه های نازیبا می پردازد. موفق باشید.
ژانویه 11, 2010 @ 02:13:58
tahil haton zibast.man taze shoma ro kashf kardam va khoshhalam .
ژانویه 11, 2010 @ 03:56:53
هیچ حسی نمیتونم باهاش برقرار کنم…
ژانویه 11, 2010 @ 09:20:02
برایت آرزوی موفقیت و پیشرفت می کنم.
ژانویه 11, 2010 @ 10:22:40
ژانویه 11, 2010 @ 12:04:25
ای کاش همه بتوانند روح خود را باکره نگه دارند.
تحلیل معرکه ای بود.
ژانویه 11, 2010 @ 13:07:48
«Demoiselles»
یه جا خوندم که به معنی دوشیزگانه ولی به طعنه به روسپیها خطاب میشه در اسپانیایی.
ژانویه 11, 2010 @ 20:06:53
مــــــــــــــــــــــــــــــــــمـــــــــــــــــــــنــــــــــــــــــــوــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــنـــــــــــــــــــــم
ژانویه 11, 2010 @ 22:16:02
به نظر من جو کدر و کاملا کسل کننده حاکم بر این قشر (فواحش) در تابلوی پیکاسو موج میزنه و از این وجه خوب تونسته حس رو منتقل کنه . حتی شکل نگاه و چهره این پنج زن هم همون حالت کسالت رو به بیننده منتقل می کنه .
به نظر میرسه پیکاسو از کاربرد رنگ نارنجی تند در صورت نفر نشسته و قسمتی از پای اون نفر سمت چپی تعمدی داشته با توجه به مفهوم نمادین رنگ نارنجی یعنی اینکه هر کدام از اینها در وجهی از پیگره زندگی خود آغشته به شهوت اند بعضی بصورت علنی و ظاهری و بعضی بصورت پنهان تر اما در خط مشی و منش خودشون.
اما اینکه اون دو نفر پرده رو با دست نگه داشته اند اتفاقا به نظر من می تونه این مفهوم رو داشته باشه که این افراد تلاشی آگاهانه در معصوم جلوه دادن خودشون دارند؛ با توجه به اینکه می دونیم از نظر باطنی روح فواحش و کسانی که ارتباطات متعدد و نامشروع دارند در زندانهای تو در توی کارمیک گرفتار میشه و روح اونها مجبور میشه دراین جهان و جهانهای بعد از این، کارمای روح افرادی رو که باهاشون در ارتباط بوده اند مثل غل و زنجیرهایی به دنبال خودشون بکشند. (برداشت از تعالیم الاهیسم نوین)
با توجه به کاربرد اون دو صورتکی که در آفریقا مرسوم هست استفاده از این دو ماسک در نفرات حاضر در طرفین نقاشی پیکاسو، می تونه واجد همون تعلیم معروف بعضی از بزرگان باشه که معتقددند نیروی جنسی نیروی حیات است ولی به تناسب نوع بکارگیری اش می تونه مرگ یا زندگی باطنی رو به دنبال خودش داشته باشه. {نمونه هاش در در کندالینی یوگا (مکتب تانترا – از اشو) و در الاهیسم کهن و نوین (تعالیم ایلیا) هست } بر این مبنا شاید پیکاسو خواسته بگه که یکطرف رابطه جنسی به زندگی و یکطرفش به مرگ باطنی می تونه ختم بشه .
از جهت زبان بدن و پوزیشنهایی که این افراد به خودشون گرفته اند هم نکاتی قابل توجه هست . مثلا مشت بسته اون نفر سمت چپی که پرده را نگه داشته نشانی از تلاشش برای پنهان کردن اون چه که در چنته داره می تونه باشه . همینطور قرار دادن دستها در پشت سر (در مورد اون دو نفر وسطی ) . نوعی از مغایرت و تناقض در وضعیت سر نسبت به بدن نفر نشسته هم دیده میشه که تایید کنندده همین موضوعه
بر اساس موارد فوق یک تفسیرمی تونه این باشه که پیکاسو با بیان اون عبارت (جادویی برای دورکردن ارواح شیطانی ) سعی داشته به شکلی کارهای خودش در دوره ای که غرق در زنها بوده رو توجیه کنه ولی بصورت تلویحی در عناصر این تابلو گفته که در اصل چه خبره.
تفسیر دیگه ای هم هست که به دلیل خطر سوء برداشت از عنوان کردنش خودداری می کنم .
موید باشید
ژانویه 12, 2010 @ 17:48:11
سلام
این اولین کامنت در رد نوشته من بود و البته بسیار عالی و حساب شده نوشته بودین ممنون.
1.جو کسل رو کاملا می تونم حس کنم.
2. رنگ نارنجی رو هم که مشکلی نیست همون برداشت خودم بوده.
3.درباره پرده: چیزی درباره الاهیسم نوین نشنیدم تا حالا اما کاملا نمی تونم با این توصیف شما از پرده موافق باشم ولی حرف شما چندان بی ربط نیست علتش هم طرز نگه داشتن پرده برای پوشاندن عورت افراد این حس رو به من هم منتقل می کنه اما باز هم کاملا با شما موافق نیستم.
4.درباره حیات و مرگ باطنی برای نیروی جنسی در این مورد با شما مخالفم.علتش اینه که من به این افراد با این دید نگاه می کنم که برای کسب معاششون دست به این کار می زنند نه برای هوس و البته خود به خود شهوت هم وارد این موضوع میشه.پس این نتیجه که بگیم نیروی جنسی روح اینها رو اسیر می کنه درست نیست بلکه باید بگیم تن اینها رو اسیر میکنه.من تصور نمی کنم که این افراد عاری از عشق مادرانه باشند.
5.درباره حالات بدن کاملا منظورتون رو متوجه نشدم البته اگر منظورتون اینه که عدم صداقت اونها رو میرسونه خوب باید بگم که در تضاد با حرفهای من هم نیست.
6.البته این که پیکاسو سعی داشته کار خودش رو توجیه کنه شاید حرف درستی باشه اما ایا می خواسته این کار رو با مقصر جلوه دادن زنان نشون بده یا با تکریم اونها سعی در دلجویی از اونها به خاطر جفاهایی که احتمالا در حقشون کرده؟
7.تفسیر دومتون رو هم بگین قول میدم سوبرداشت نشه.البته از طرف خودم.
نتیجه: انسان موجود خیلی پیچیده ای هستش!!!
Top Posts — WordPress.com
ژانویه 12, 2010 @ 03:32:51
ژانویه 12, 2010 @ 05:49:53
For those who see this painting as sad, this was done during the Rose and African influence periods of Picasso’s paintings. The blue and green period was before the Rose period and portrayed prostitutes and beggars. In the Rose period, which is supposed to be a cheerful period, he used colors pink and orange. When he painted the Ladies of Avignon he was making his transition from the Rose period to the African influenced period. This painting seems to have the combination of all these periods, where the colors blue and orange are present in his paining and there is African influence as well.
The views here seem to distant themselves from these women and talk about them as if they are cancer and they have lost their soul. However, given who Picasso was, it is highly likely that he would have been sympathetic to these ladies as they are human beings just like the rest of us. Let’s not forget that Picasso was considered to be immoral himself and artists of the time did not want to associate with him. In addition, Picasso was poor and only through marriage he was able to get into high society and Picasso’s lifestyle was not much different from the Ladies of Avignon.
ژانویه 12, 2010 @ 17:51:23
ممنون سیما. دوره های رنگی پیکاسو در تضاد با دورهای سبک اونه به نظرم. هر چه رنگها شادتر میشه تصاویر خشن تر میشه.تا به حال دقت کردین؟
جالبه بدونین ویلیام بلیک در توصیف پیکاسو گفته فقط یک مرد خردمند میتونه اینطور بر حماقت خودش پافشاری کنه.
ژانویه 12, 2010 @ 19:31:21
You may be right about colors and style of Picasso’s paintings, but with some art people can see it differently and some have a different interpretation of it. Only a good artist can evoke this feeling in people. Believe it or not, I am not a fan of Picasso’s paintings. But he is an interesting character and his mind must have been full of contrasts and that’s why I find him interesting. He seems to have been a selfish bastard with a big ego in a way and kind and sympathetic in other ways. But isn’t that what an intellectual is? Having said that I feel Picasso was close to these women and saw the good in them rather than the unworthiness described by some here. I am very sympathetic to these women, as you mentioned above most follow this profession out of necessity and who are we to label them and claim we are better than them?
ژانویه 12, 2010 @ 14:16:49
الان کلی فکر هجوم آوردن به مغزم!!
فعلآ چیزی نمیتونم بنویسم
ژانویه 14, 2010 @ 12:40:20
سلام
بسیار عالی و زیبا.
خوب و موفق باشید.
“گرنیکا” تابلویی برای مصائب بشریت « فوسکا
ژانویه 14, 2010 @ 13:44:59
بررسی گرانقیمت ترین تابلوهای نقاشی تاریخ « فوسکا
فوریه 28, 2010 @ 15:14:37
اکتبر 24, 2010 @ 23:24:58
با سلام – به نظر مي رسه در اين نقاشي تعداد 10 تصوير زن و مرد بطور ماهرانه اي در داخل هم تنيده شده است در حالي كه دو تصوير ي كه تمام رخ است بيني به صورت خوابيده و نيم رخ ديده مي شودكه نيمي از صورت مرد ونيمي از صورت زن است زشتي زيادي بوجودآورده در پايين تصوير نشسته داخل هم ديده ميشودكه پشت به پشت با يك زاويه به داخل نشسته و به حالت بدي سرهاشان به عقب برگشته است شكسته شدن رنگها در هم رها شدن رنگ سفيد پوشش و گرفتن رنگهاي چرك قهوه اي و خوني منظر بدي به تصوير
داده است تغيير رنگ ميوه ها به طرف رنگ فساد نشان از تعفن دارد
ژانویه 03, 2011 @ 11:53:35
مزخرف گفتی ، تابلو چیزی به مراتب بالاتر از این حرف هاست
فوسکا » نقاشی معاصر از دختر برهنه بر روی فرش ایرانی
نوامبر 07, 2011 @ 11:40:31
نوامبر 08, 2011 @ 11:06:32
ْسلام به همه و ممنون از نظر ها
شخصآ وقتی به این اثر نگه میکنم حس خوبی ندارم و دقیقا به همهن دلیل دوستش دارم چون آثاری که چشم نواز نیستند بیشتر ذهن رو درگیر میکنند چون در تطابق با اون وجه آشنایی که ممکنه در ذهن مخاطب وجود داشته باشه نیستند. نگاه دو پیکره ایستاده شاید بیش از سایر بخشها چشم رو خیره به اثر میکنه .تحلیلها بسیار متنوع بودند و شاید از منظری همگی درست هم باشند. شاید هم فقط قصد پیکاسو کنکاش در قابلیتهای سبک جدیدش باشه و چندان در پی اثبات یا قضاوت در مورد قشری خاص نبوده. اینو از این بابت میگم که تاکیدش در سالهای بعدی کارش بیشتر روی خود سبک بود در درجه اول و اینکه مردم سرزمینش رو خیلی خیلی دوست داشت.
در مورد نظر جناب سلطان به نظر من شاید پیکاسو هم در باطن در مورد فاحشه و باکره چنین نظری داشته ( با توجه به حالت نگاه 2 پیکره ایستاده که با اینکه یکیشون لبخند کمرنگی داره اما چشمان هر دو غمگینه) اما فکر میکنم که باز هم به دلیل اهمیتی که پیکاسو به افرینش سبک تازه اش میداده در اون برهه قصد نظر دادن با این اثر رو نداشته.
در مورد اعداد هم درست فرمودید البته عدد 3 نماد کمال در معنای رسیدن به تعالی نیست بلکه به معنای تمامیت یک ساختار هست. اگر فرم هندسی اون که مثلث هست رو در نظر بگیریم میشه دید که اولین شکل هندسی 3 ضلعی ست . نماد کمال کماکان دایره ست که از گردش مثلث حول یک راس بوجوی میاد و ترکیب 2 و 3 که به 5 ( با نماد بصری 5ضلعی میرسه) نماد بینهاست رو بوجود میاره که به پیوند روح و جسم هم تعبیر میشه.
درنگی پنج هزار ساله… | فوسکا
مهٔ 04, 2014 @ 21:27:15
درنگی پنج هزار ساله… | پالیز
مهٔ 06, 2014 @ 10:28:35